
😊🍓مُوجِ♡نگاهًشــ².... 🍓😊 لطفا بع نظراتون شادم کنید.... 🙂🖤 مرسی که حمایت کردید منو... با حمایت بیشتر پارت سه رو میزارم 🙂💖
انچه گذشت: 🌷شما تهیونگ رو دیدید و شما رو با خودش به جایی میبرد... با تهیونگ تو اسانسور گیر کردید... حال: تهیونگ: میدونستی تو اسانسور گیر کردیم؟ من: نه... پس نومی داشت اینو بهتون میگفت؟ تهیونگ بله... من: اوه... انقدر درگیر بودم ک متوجه حرفاتون نشدم 😶 تهیونگ میخنده و بعد میگه: من ازکارای شما سر در نمیارم خانومِ؟.. من: میسا هستم🍓 کیم میسا🍒 تهیونگ: اوه! اسم قشنگی دارید😇و راجب فامیلتون...بهترینه😈😂🗡️ من: بله بهترینه....🙂درواقع کیمی هستش...اما خوب من بخاطر دلایلی عوضش کردم🙂〰️....نگفتید 🤔من چرا عجیبم؟!🤨 تهیونگ: خوب...عاممم...درست نمیدونم..شاید چون بایست................ 🐥جیمین🐥 هست ولی مارک لباست..... 🐨Rm🐨رو نشون میده و برچسب روی... لایت استیکت «ارمی بمب » 🐰jk🐰 هست..و الانم داری از حرف زدن با🐯v🐯 لذت میبری😐😂💔 من: اوه😅من واقعا شرمنده هستم ک باعث شدم گیج بشی🙂😇 واقعا! شما چرا تهیونگ خان🤨.... حالا شاید ارمی ها باور نکنن اما شما بایدبدونین من تک تکتون رو ب یک اندازه دوست دارم..... این برای شما اهمیتی نداره چون ملیون ها ارمی وجود داره و خانم 🏁کیمی_می_سان🏁 داخلش گمه اما این حرفت منو رنجوند....چرا باورت نمیشه من همه رو ب یک اندازه دوست دارم..و تنها دلیلی ک جیمین بایسمه اینه ک در هر کلیپی یا هر عکس و... اول اون چشممو میگیره...نه اینکه اونو بیشتر دوست داشته باشم🥺💔 و بعد زیر لب گفتی.... کاش اهمیت داشت🥺💔 تهیونگ میاد رو به روت دقیقا رو به روت وایمیسته و میگه: هی! کیم میسا منو ببخش🙂
منو ببخش🙂تو سرت پایین بود و چیزی نمیگفتی... تهیونگ: من قصدم رنجوندنت نبود اخه!.... و بعد میگه...معلومه ک واسم مهمی...تا اینو گفت یهو سرت میاری بالا و میخاسی نگاهش کنی که برای چند ثانیه «👄» های قرمزت به لب هاش بر خورد میکنه .... هردو متعجب میشید و از هم فاصله میگیرید.... تا بیان اسانسور رو درست کنن یک ساعتی طول میکشه و بخاطر اون اتفاق هیچکدوم باهم حرف نمیزدید.... بعد یک ساعت......تهیونگ لب باز کرد و گفت: راجبع اون موضوع..... تا خواست ادامه بده پریدید وسط حرفش و گفتید من: حرفی نمیزنیم😐 تهیونگ: این فقط.... «میپرید وسط حرفش و میگی» من: ی اتفاق ساده بود تهیونگ: اسانسور من: درست شد😂 تهیونگ: هی خودم میدونم..... نمیخاد جملع های منو کامل کنی😐👊🏻
تو از اون اتفاق کاملا شکه شده بودی ولی برای اینکه تهیونگ معذب نباشه اصلا به روی خودت نیاوردی هرچند تو دلت ی عروسی به پا بود😂💔.. بعد از اینکه به طبقه مورد نظر رسیدیم تهیونگ گفت بیا بیرون.... همینجور ک داشتید میرفتید حواستون ب دکوراسیون اطراف بود....توی یک جدول نام تمام گروه های کیپاپ رو زده بود....نگاهتون ب جدول بود ولی داشتید راه میرفتید که یهو..... یهو..... یهوو..... 😐😂💔
که یهو... پله رو ندید و داشتید میخوردید زمین که تهیونگ دستتون رو گرفت.... بعد معذرت خواستی تهیونگ: من اگر یک روز با تو باشم به کل ابروم ذو میبری دختر😂👊🏻 من: نه اونقدر ها هم دست و پا چلفتی نیستم😂💔 بعد این جمله سکوتی بین جفتتون به پا شد....
خوبــــــــــــ بچه ها قسمت دوم «😊🍓مُوجِ♡نگاهًشــ.... 🍓😊» رو هم نوشتم امیدوارم خوشتون بیاد نظر فراموش نشه... تا بفهمم چی میخاید راستی توی پارت قبل یک نفر گفته بود با ته ته شیپ نشه... بنظر من راست میگفت اخه این روزا همه تست ها شده ا،ت و تهیونگ... البته نظر شما ها هم مهمه... منم دلم نمیاد اینا رو جدا کنم اخه تهیونگ گناه داره💔😂😐.ولی تکراری میشه.. حالا اگر میسان با وی. متچ شد ی داستان دیگه هم مینویسم کاملا متفاوت🙃🤪... بازم میگم نظر بدید...
راجع کم بودن تست هم بگم... من اینو همین امروز نوشتم و امروز اصلا وقت نداشتم و غیر ازاین هم فهمیدم هرچی تست سبکتر باشه زود تر اپ میشه و به صفحه میاد🙃❣️لدفا نظر بدید.... پارت سوم اتفاقای جذابی میوفته 😌😌 قلفوووووونتون بوس بای 😘👊🏻
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
دوستان پارت بعد لود شد... ببخشید بابت تاخیر🥺💜
آجی منم اولاش طرفدارام کم بود🥺🥺
ول بعد از اینکه تا پارت ۳ نوشتم بیشتر شد🤩🤩
میدونی آجی من چقدر منتظر پارت بعدم🥺🥺🥺
پایان تلخ میخواااااااااااام
همه ی رمانایی که میخونم پایانشون خوبه لطفا اینو تلخ بزار البته بازم میل خودته
پارت بعدی 😍 😍 😍 😍 😍 😍 😍 عالی بود پارت بعدی 😍 😍 😍
پارت بعدی 😍 😍 😍
خیلی عالی بود
من منتظر پارت سومش هستم
برای داستان بنظرم اگه میسا و ته ته باهم باشن مشکلی نداره
همینجوری وقتی میسا گفت جیمین رو دوست داره ته ته حسودیش شد بعد چه برسه به اینکه میسا بره با یکی دیگه😂😂😂
به تست های منم سر بزنید
😂🍁بله حق با شماست
دوستان تا نظرات کم باشه ادامه نمیدم چون احساس میکنم فایده نداره🙂💔
قشنگ بود ولی چرا انقدر کم😩😩😩
لطفا به تست منم سر بزن یک رمان درباره بی تی اس که اتفاق های جالب ،خنده دار و البته غمگین که پایان خوشی داره در رمان می افته یک رمان دیگه هم پیشنهاد میکنم که از همه نظر عالیه این رمان هم درمورد بی تی اس اسمش(اعجوبه های عاشق)واقعا قشنگه 😘👌حتما به این رمان سر بزنید
اره به نظر منم زیاد با وی شیپ میکنن
ولی خب گناه دارن جداشون نکن یه قصه دیگه بنویس با یکی دیگه شیپ کن البته این یکی هم ادامه بدهچون ما تموم بمونه حیف میشه تا اینجا عالی بوده😍😍
راستی اگه خواستی یکی دیگه بنویسی و با یکی دیگه شیپ کنی لطفاً با کوک شیپ کن😅😅
خودم کوکی لاورم😅😅