
اینم پارت بعد😉🖤
کوله رو روی دوشم انداختم و به سمت در حرکت کردم. هولی رو بغل کردم و دماغم رو روی دماغ کوچیکش گذاشتم. +خدافظ کوچولو. ×هی ا.ت. سرم رو به سمت لی هو برگردوندم و با سیبی که به قفسه سینم خورد،مواجه شدم. ×تو دانشگاه گشنه نمون. تک خنده ای کردم و از خونه خارج شدم. لی هو پشت سرم از خونه اومد بیرون و در رو بست. ×میرسونمت. +نه ممنون خودم میرم. ×اوکی ولی به خاطر هویتت گفتم. به سمت ماشینش حرکت کرد و در ماشین رو باز کرد. +صبر کن صبر کن منم میام. سمت ماشین رفتم و سوار شدم. +اوکی ولی یکم عجیب نیست با لامبورگینی برم دانشگاه؟ ×میخوای بگم ارشد بیاد برسونتت؟ +اه اه اه من محتاج ماشین اون بشم؟😖 ×هنوزم مثل قدیمی😄

"از زبان یو سونگ" :خدایا امروز زود برسم خدایا لطفا😖🙏 با سرعت به سمت دانشگاه دویدم و به هیچ چیز توجهی نکردم. جلوی در دانشگاه رسیدم و نگاهی به ساعت انداختم. :یو هو بلاخره زود رسیدم🥳 به سمت یوشین که روی پله های حیاط نشسته بود دویدم. :یوشیییییین. ؛اوه سونگ خودتی؟😲 :یو سونگ دیوونه یو سونگ. ؛این رو باید توی تاریخ ثبت کنم.اولین روزی که یو سونگ زود به دانشگاه اومد. با مشتم آروم به بازوش زدم. :بد جنس🤐 ماشین مدل بالای مشکی رنگ وارد دانشگاه شد :اوه یوشین این ماشین رو. ؛لامبورگینیه 😱. (عکس ماشین👆) "پایان صحبت یو سونگ"
وارد دانشگاه شدیم. همه بچه ها فقط به ما نگاه میکردن و باعث میشد خجالت بکشم. لی هو جلوی در ورودی توی حیاط ایستاد و از ماشین پیاده شد. +نه لی هو تو رو خدا🤦♀️ در رو برای من باز کرد و من با خجالت از ماشین پیاده شدم. +ممنون. ×میخوای تا تو هم همراهیت کنم؟ +لی هوووو. خنده ای از روی عصبانیت کردم و ازش خدافظی کردم. لی هو با خنده به من نگاه میکرد و منتظر بود تا من برم تو. تنها کاری که میتونستم بکنم این بود که سریع به سمت دفتر مدیر برم.
توی راه رو بودم و داشتم به سمت دفتر مدیر میرفتم که متوجه شدم یکی داره صدام میکنه. :ا.ت وایسا. +اوه یو سونگ. یکم مکث کرد تا نفسش بیاد بالا و ادامه داد. :سلام😊چطوری؟ +سلام ممنون.چیزی شده؟ :امممم...نه فقط میخواستم بهت سلام کنم. +من با مدیر کار دارم زود بر می گردم. :باشه باشه😁 به سمت دفتر مدیر رفتم و در زدم. #بفرمایید. +سلام آقای چانگ. #او سلام بفرمایید خیلی خوش آمدید.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پدر هندسام میدونی چقد منتظر بودم حالا انقدر کم مینویسی بزنم چشت و درارم
😂😂
پارت بعد حساس و بلنده پس نگران نباش جبران میشه😂🤦♀️
امیدوارم
ولی وای ب حالت اگه نباشه
اوکی😂
درد و اوکی ب جای اوکی پوکر برو پارت بعد و بنویس
پارت بعد رو نوشتم آمادست😅
خو بزارش دیگه
یکم انتظار بکشید بعد میذارم😂🙏
پدر هندسام من
ارون افشار
پر شده کاسه صبرم پر شده کاسه صبرم
فهمیدی یا نه