داستان سمی از پی دی نیم😐😂

🦋یکی بود یکی نبود🦋 یک پی دی نیم تنها بود😐که در حال دویدن بود🏃‍♂️🏃‍♂️یهو گوشیش زنگ خورد🎵🎶نانای اصغر و صغرا🎶🎵نانای اکبر و کبری🎵🎶(این آهنگ زنگ گوشی پی دی نیم هستش🤭)پی دی نیم گوشی رو جواب داد😐ناشناس:سلام رایتلی عزیز شما مقدار زیادی پول برنده شدید🥳🥳پی دی نیم:بی تی اس باز بچه نشید میدونم شمایید😑بی تی اس:از کجا فهمیدی؟...........................................

چای ارل گری شهرزاد رایحه ای خاص😂😂😂🤣🤣🤣

(کجا بودیم....خب خودتون برید ببینید من که میدونم😂)پی دی نیم:اولش که با گوشی خودتون زنگ زدین من شمارتونو سیو کردم😑دوم شما نمیدونین من خطم ایرانسله😑😑ای خاک.....استغفرالله😑بای 😐پی دی نیم رفت سراغ کتاب خوندن👏🏻یک کتاب درباره فردی دانشمند که برای کسب علم و دانش حتی روز های تعطیل هم به مدرسه میرفت👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻اسم کتاب هم: حسنی به مکتب نمیرفت اگر میرفت جمعه میرفت👏🏻(خنده نداره من دارم کتاب معرفی میکنم میخنده😑😑)پی دی نیم در حال خوندن کتاب بود..بعد از کتاب گشنش شد رفت تا یه کوکو سبزی خوشمزه درست کنه که یهو دید هیچ وسیله ای نداره😲پس بنابراین رفت پیش اعضا تو خوابگاه😁

در خوابگاه پسرا.....(پسرا هم هیچی نداشتن جین هم رفته بود بنابراین تخم مرغ درست کرده بودن😂)پی دی نیم اومد و همشو خورد و رفت😁و قیافه هر کدوم از اعضا:جین:اصلا نبودش😇نامجون:😦هوپی:😶یونگی:😴بله یونگی جان خواب هستن😁جیمین:🥺تهیونگ:😲کوکی:در حال خوردن شیرموز😁پی دی نیم:😊(و یهو من از خواب پریدم😂و فیلم تموم شد😑بازیگران وایسین وایسین پی دی نیم:حقوق منو کی میدن؟ کارگردان:الان بودجمون تموم شده باید وایسین لایک کنن❤تمام بازیگران:اینجوری نمیشه باید لایک کنن ما دیگه اینجا نمیمونیم🤨کارگردان:من هنوز حقوق بازیگران داستان قبلی رو ندادم صبر کنی یکم😐)پایان🙂🙃

بای برو بعدی چالش داریم😆

رو پی دی نیم کراشی؟(تو نتیجه ه من چالش داریم)