زمان اجبار²

فلوریا:میگم چند دقیقه دیگه مونده؟لوسیوس:شما نمیتونید تحمل کنید پاشید برید آماده شید.دریکو و فلوریا و متیو:ما آماده ایم.نارسسیا:خوبه پس پاشین.متیو:پاشو بیب.فلوریا:باش. در هاگوارتز* لونا:سلام فلور.فلوریا:سلام لونااااا.لونا:میگم ما میخوایم یه مهمونی کوچیک با هری و بقیه بچه ها بگیریم میاین؟.فلوریا:ام امم آرههه.لونا:باشه امروز ساعت ۵ منتظرتونم.فلوریا:باشه.

فلوریا:هیچی ندارم بپوشممم.دریکو:صوییتی تو که این همه لباس داری.فلوریا:هیچییی ندارممم.متیو:بیا اینو بپوش.فلوریا:آفرینننن عالیه.(عکس اسلاید لباسش)دریکو:مهمونی کیا هستن؟فلوریا:امممم بچه ها اسلایترین.متیو:ماهم دعوتیم؟.فلوریا:آره دیگه/=.متیو:پاشو داداش پاشو آماده شیم.دریکو:باشه.

لونا:اومدین بلاخره.فلوریا:سلاممم.دریکو:مگه نگفتی بچه های اسلایترینن فقط/=.فلوریا:اممم....خب لونا دعوتمون کرد دیگه.متیو:منظورش لونا نیست منظورش اونایین که نمیخوام اسمشون رو بیارم اونجا نشستن.هری:لو....لونا تو گفتی فقط بچه های گریفیندورن.لونا:خب نمیخواستم مخالفت کنی.دریکو:من میرم.متیو:منم میام.فلوریا:شت،گایز کامان نرید.متیو:فقط بخاطر تو.لونا:عالی شد بیاید.

خب این پارتم کوتاه بود ببخشید دیرم شد🥺خب کامنت یادتوت نره چون انرژی میدید بای😗💚