
وقتی با هم ادم برفی درست میکنین

آخر هفته بود و کلاس نداشتین با سدریک توی حیاط قدم میزدین که یهو به سرت زد که آدم برفی درست کنین به سدریک گفتی : سدریک نظرت چیه که با هم ادم برفی درست کنیم سدریک هم لبخند میزنه و میگه : ایده ی عالیه هست بعد با هم کار هارو تقسیم کردین و شروع به ساختن ادم برفی کردین وقتی تموم شد تو به سدریک گفتی : وای چقدر خوشگل شد سدریک هم گفت : اره نظرت چیه بریم سالن عمومی انگار سردت شده تو هم قبول کردی و رفتین

اول اهمیت نمیده ولی وقتی جینی میگه که ادم برفی زشته اون از لج جینی میاد پیشت و میگه : ا/ت بیا این ادم برفی رو جوری بسازیم که انگار داریم بهترین ادم برفی دنیارو میسازیم تو هم قبول کردی ادم برفی رو که ساختین رفت جینی رو بیاره که ادم برفی رو نشونش بده

رفته بودی خونه ویزلی ها و وقتی پیشنهاد دادی اون خیلی خوشحال شد و رفت لباس گرم پوشید و اومد ادم برفی رو ساختین خیلی هم خوشگل شد جرج / فرد : گفت به نظرت اسمش چی باشه ا / ت : نمیدونم جرج / فرد : خانوم جولی خوبه داشتین با هم صحبت میکردین که رون اومد و یک لگدی به ادم برفی زد خوشبختانه ادم برفی خراب نشد ولی دعوای بدی سر گرفت که در اخر تو اونارو ازهم جدا کردی و گفتی : بس کنید و اونا از دعوا دست برداشتن

وقتی بهش گفتی خیلی خوشحال شد چون پیش دورسی ها بوده نمی تونسته ادم برفی بسازه برای همین قبول کرد و مو به مو کار های که تو گفته بودی رو انجام داد و اخر سر هری بینی ادم برفی رو گذاشت و تموم شد

اول نمیخواست قبول کنه بعد که اصرار ا / ت را دید قبول کرد و باهم رفتن تو حیاط تام فقط یه جا ایستاده بود و داشت ا / ت رو نگاه میکرد ا / ت داشت اروم اروم برف ها را جمع میکرد تام هم که دید نمیشه به این زودی ادم برفی ساخته بشه اومد به ا / ت کمک کرد کم کم براش جالب میشد و داشت میخندید ا / ت هم که لبخند تام رو دید خیلی خوشحال شد ولی به روش نیاورد ساخت ادم برفی تموم شد تام : اینجوری یکم بی روح دیده میشه یه دقیقه وایسا الان میام رفت رنگ قرمز اورد و سر ادم برفی رو کند و گذاشت زمین و رنگ قرمز رو ریخت رو سر ادم برفی و بعد هم دست ا / ت رو گرفت و رفتن داخل

توی عمارت مالفوی بودی و کسی بجز تو و دراکو اونحا نبود تو به دراکو پیشنهاد دادی که برید ادم برفی بسازید وقتی بهش گفتی برگشت و با حالت پوکری نگاهت کرد 😐 دراکو گفت : برا چی ا / ت خب میخوام سر گرم شیم دراکو بخاطر اینکه ا / ت ناراحت نشه قبول کرد و رفتین حیاط دراکو گفت : اگه تا ۳۰ دقیقه تموم نشه من برمیگردم داخل ا / ت : هنوز شروع نکردیم که تقریبا دو ساعتی بود که داشتین ادم برفی رو میساختین که ا / ت : بیا بریم داخل من سردمه دراکو : باشه بیا کامل درستش کنیم بریم ا/ت : کی بود که میگفت تا ۳۰ دقیقه بر میگرده دراکو : مگه چند دقیقه است ا / ت : بگو چند ساعته الان دو ساعته که تو حیاطیم دراکو خندید و گفت : خانوم مالفوی بفرمایید از این ور بیا بریم
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ری اکشن دراکو همیشه
خیلی خوبهههه❤😍
فداش بشمممممم
دیش دیش دیش دیش عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
دراکو دیگه چیکارش کنم
مرسی عزیزم 😘
نظرت چیه باهام بریم کافه؟تو تستچی؟
خیلی کیوت بودن 💚
مخصوصا دراکو و تام عزیزم . اولش میگن نه بعدش دیگا ول نمی کنن😂😂
مرسی عزیزم 😘😂
💚💚
هردوتاشو یکم شبیه هم اند
اره 😂
مثل همیشه عاااااالی اجی😊😊😊😊😊
چرا ری اکشن بچم درکو همیشه دوست داشتنیه😢🥺❤💚
ممنون اجی 😘
خواهش اجی😍
فقط تام با اون روحیه ی خشنش💔😂
😂😂😂
عالییی بود🖤
مرسی آجی 😘
❤💚
عااالی❤
مرسی 😘
عالیییی بود😍❤
مرسی 😘
عالییییی😍
مرسی عزیزم 😘
عالییییییییییییییییییییییییییییی 🤩💚🖤
مرسیییییی