❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
Marinet❤ : آدرین دستم رو کشید و کشون کشون دنبال خودش برد..البته نمیشه گفت منم میخواستم باهاش برم چون به دستم دستبند زده بود.. یجورایی مجبور بودم...با سرعت از خیابون خلوت میگذشت..با دست آزادم نگاهی به ساعت گوشی انداختم..۴ صبح بود..! صداش کردم: امم...جوجه خروس؟! ساعت ۴ صبحه...بهتر نیست فردا تحقیقات رو شروع کنیم؟...و خنده تحویلش دادم...سرش رو تکون داد و با جدیت گفت: نه....نمیشه..همین الان!....این پسر از منم کله شق تره...! واقعا که...یه لحظه توی افکارم غرق شدم و چند قدم ازش عقب افتادم..محکم دستشو کشید.... : مگه نگفتم حواست باشه عقب نیوفتی؟....دلم میخواست کله اش رو بکنم! با پررویی گفتم: هعی! اینکه تو خسته ای به من هیچ ربطی نداره! حق نداری سرم داد بزنی!.....پوفی کشید و گفت: من خسته نیستم! تو خسته ای که مدام عقب میوفتی! حالام زود باش..... که صدای زنگ تلفنش مانع ادامه حرفش شد...نگران شد..یعنی کی میتونست باشه؟! صبر کن اصلا به من چه! تلفن رو از جیبش دراورد..با دیدن اسم روی موبایل آب دهنش رو قورت داد و با تته پته جواب داد.. // آدرین : س..سل...سلام پدر! / گابریل : آدرینننن! هیچ معلومه چه غلطی داری میکنییی؟؟ کدوم گوری هستی؟؟ رئیس پلیس چیزای بدی به من گفته! راستشو بگو اونجا چه خبرهه؟؟ / ادرین : امم...خب..راستش قضیه اش طولانیه...بعدا توضیح میدم... / گابریل : همین الان توضیح بده! / آدرین : نمیتونم...پدر واقعا متاسفم..! قول میدم درستش کنم...! خداحافظ!! // و گوشی رو قطع کرد..خیلی عصبی شده بود...پرسیدم : پدرت بود؟ بدون اینکه جوابی بده.. نفس عمیقی کشید..تلفنش رو توی جیبش گذاشت و دوباره راه افتاد...منم که فعلا مجبورم هرجایی میره باهاش برم..!
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
59 لایک
عالییییی نه محشرم نه محشر و عالیییییی بود
من دستم زخم میشه اینقدر فشار میدم که خونش دربیاد و مطمین بشم که خونیه!!!😂😂😂😀😀😀
عالیــــــــــ😍😍❤♥♥
فوق العاده است عاجو😍😍
ادبیات داریمممممم😢
اجی هی دوست داشتم بخونمش وقت نمیکردم حالا که خوندم خیلی عالیه خیلی
مرسی اجو😍😁❤
خواهش
عالییییییی بودددددددد اجولیییییی❤❤❤❤
میسی اجووو😍😁❤
عالی بود
پارت بعد دد✨😍
میسی😘
چشم❤
عالی بود خیلیم عالی
اپارت بعدی لطفا
مرسی😁❤
پارت بعد از دیروز تو صف بررسیه منتشر نمیشه😐💔
فوق العاده بود 😂😂 بل بل
نمیتونم باور کنم که خوندی😐😂
ولی مرسی😂❤
راستیتش من گودال تورو نخوندم ولی بهت قول دادم که از تست بعدی دیتو بخونم
راستی دستاورد بچه محلم رو دیدی خیلی نازه
به قولت عمل کردی ممنون😐😁❤
آره با مزست😂
۱ ماهه از روزی که باهم بودیم گذشته😐😂
فدایی داری
اره ساعت ۱۲ ظهر اومد همون وقتی که داشتی انگلیسی مینوشتی و نمیگوفتی تستچی چیه😂😂😂
نوکرتیم😐😁😂😂
آره دقیقا یادمه😂
مامانم خونه شما بود😂
بعد با بدبختی ثبت نام کردی😂
بیشتر از ثانیه های زندگیم، با تو و زنکاری هامون خاطره دارم😐😂 یعنی به هر چی فکر کنم تهش میرسه به تو😂😂 کاری نیس که نکرده باشیم😐😂
وایسا فکر کنم 😣 نه کار نیست که نکرده باشیم
تهران چه خبر امتاحانات آنلاین هست یا حضوری من بد بخت حضوری البته وقتی کلاسام حضوری هستم امتاحانتم حضوری دیگه یه حسی دارم نمیدونم چرا امتحان هارو اینجوری مینویسم : امتاحانات
البته بازم هر دفعه شیطونی های جدید میکنیم😐😂
تهران که هیچی خبر خاصی نیست😑 فقط اینکه مخفیانه میراکلس میبینم😂 دیروز ابر جغد و اون قسمتی که کیم معجزه گر میگیره رو با زیرنویس دیدم😂 مامانمم فک میکنه درس میخونم😂 خلاصه که هر فرصتی گیر میارم یه قسمت میبینم دیگه😂 امتحانامون که حضوریه😓 من بدبخت رو بگو که از اول سال هیچی نخوندم😂 بعضی درس ها حتی نمیدونم صفحه چندیم😂 البته شانس آوردم فقط علوم و عربی و ریاضی حضوری شدن بقیه ها آنلاین😅 که اون ۳ تا هم دادم تموم شد😑
یه چیز دیگه....... (بزار یکم حرف بزنم خو😑😂)
اینارو ولش ....... شمال چه خبر؟!😁 چیکارا میکنی هان؟!😂😁 بدون من خوش میگذره؟😐😂 هوا چطوره؟!😐 داییم خوبه؟؟☺ دیگه مریض نشد؟!😔 ابجیت چطوره؟!😂 ناراتو چه خبر؟!😑 قسمت چندی؟!🙄 شرط میبندم این دور هم تموم کنی دوباره از اول میبینی😂
آره
من تا اینارو جواب بدم شب میشه الان حال تایپم ندارم 😂
من تا اینارو جواب بدم شب میشه الان حال تایپم ندارم 😂
باشه😂😂
عالی بود اجی جون
ممنون اجو😁❤❤
عالییییی بودد ❣️❣️❣️❣️
تنکس اجی😊😍😘