
لیسا:هی انقدر در نزن اومدم، اومدمممم. عااا سلام .ببخشید شما ؟ ؟:به شما ربطی نداره من کیم لیسا:عجب خنگی هستیا اومدی دم در خونه من در میزنی بعد میگی به من ربط نداره؟ لطفا دیگه مزاحم نشو ............ اهای مزاحم پرو دستمو ول کن عهههه اونییییی جنی:گایز صدای لیساس بریم ببینیم چی شده .
اهای ولش کن . رزی زنگ بزن پلیس . هی چیکارش داری . ولمون کن . هیی اقاااااا هیییی وایسا ببینمممم وایسااااا ... عاییی پاممم (خورد زمین) ....🚓صدای آژیر پلیس🚔...
جیسو:حالت خوبه دیگه ؟....جنی؟ جنی:نه خوبم چیز مهمی نیست لیسا:رزی این یارو پدر منو در آورد اونوقت تو ، تو فکری رزی:ها؟ نه چیزی نیست همه چیز اوکیه لیسا:تو گفتی منم باور کردم. بگو ببینم چی شده؟....هی من منتظرم تو حرف بزنیا!
رزی: خودت میدونی چه خبره! من مطمئنم از طرف بابام بوده.اگه تو رو میبرد من چیکار میکردم؟ لیسا:خوب ببین درک میکنم اینکه بابات یه دانشمند روانی باشه که روزی چند تا آدم به کشتن میده چقدر بده ولی.... هی داری گریه میکنی؟ من معذرت میخوام نباید اون حرفا رو میزدم . ببین گریه نکن درستش میکنیم خوب؟ بیا بغلمممم.
(فردا صبح) لیسا:جیسو پاشو .... هی جیسو پاشو دیگه . اهاییی با تو عم ............ اهم رزی صدای زنگ گوشی توعه؟ رزی:ها؟ کی؟چی؟من؟ اها اره ..... همونی که الان نمیخوام ببینمش عجب شانسی جنی:باباته؟ جیسو خودت چی فکر میکنی؟ لیسا:تو کی بیدار شدی؟ جیسو:عمم اومد منو بیدار کرد لیسا:ولی تو بیدار نشدی جیسو:شدم تو ندیدی رزی:اگه اجازه میدید جواب بدم جنی:خو اگه حوصلشو نداری جواب نده رزی:ایده خوبیه (دو هفته بعد...) رزی:بچه ها یه فکری دارم .......
بابت تأخیر صاری😹🥲 پارت ها پاک شدن منم درست یادم نمیاد چی نوشته بودم🥺 شاید بعضی وقتا یکم دیر تر از چیزی که گفتم بزارم🥺🥲
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (2)