

از بیرون مای قصرشون حرف نداشت من تصمیم گرفتم بعد از ۵ دقیقه دید زدن قصر برم داخل وقتی رفتم همه به اتقبالم آمدن ملکه آملی واقعا خیلی مهربونه بود بعد از سلام و ادای احترام سلطنتی (عکس قصر)
همه باهم به طرف سالن رفتیم و مشغول گفت و گو شدیم ولی عجیب بود که آدرین میون جمعمون نبود یکدفعه داشتیم در مورد این که به باغ سلطنتی بریم یانه صحبت میکردیم که صدایی گفت چطوره نظر سنجی کنیم بله درست حدس زدم اون صدای آدرین بود تا اون موقع متوجه من نشده بود که یک دفعه منو و دید و از زبان آدرین:
واقعا مرینت خیلی خوشگل شده بود یک لحظه متوجه شدم انگار یادم رفت که سلام کنم گفتم سلام بانو مرینت از زبان مرینت:برای جای تعجب داشت که پسری به این مغروری و جدی ای چطور به من گفت بانوی زیبا واقعا گیج شده بودم که خودم و قانع کردم که چون پدر و مادرتون اون جا بودند اون جوری گفت که متوجه کل کل ما نشوند

گفتم خیلی متشکرم شاهزاده ولی رای بر این شد که باغ برویم که یک ببر خوشگل دیدم یاد لیلی افتادم ورفتم نزدیکش ولی خیلی جالب بود همه ترس از چهرشون معلوم بود اما من نزدیکش رفتم و بغلش کردم و گفتم اخی چه حیوونه نازی (عکس ببر)
که خاندان اگراست گفتند اسم ندارم ولش کن اون حمله میکنه که در کمال تعجب روی پاهای مرینت که نشسته بود روی زمین سرش و گذاشت مرینت گفت :پس وحشی هست ؟ خب دختر ناز اسم تو رو چی بزارم اهان میزارم انیتا
اما آدرین آمد طرف آنیا که یک دفعه آنیا بهش حمله کرده بود منم که از خنده داشتم می مردم

گفتم خیلی متشکرم شاهزاده ولی رای بر این شد که باغ برویم که یک ببر خوشگل دیدم یاد لیلی افتادم ورفتم نزدیکش ولی خیلی جالب بود همه ترس از چهرشون معلوم بود اما من نزدیکش رفتم و بغلش کردم و گفتم اخی چه حیوونه نازی (عکس ببر)
که فورا پدر و مادر من قبول کردند که ملکه آملی گفت:آدرین عزیزم اتاق کنار اتاقت و نشون مرینت جان بده در راه رفتم آدرین خب داشت حرفم یزد که چجوری بیرون آمد کنارت که مرینت گفت:ببین آقای به اصطلاح شاهزاده هنوز کارم باهات تموم نشده و منتظر تلافی برای کاری که با ماشین قبلیم کردی باش

فردا صبح مرینت :صبح از خواب بیدار شدم اما لباس مناسبی نداشتم بپوشم پس از اتاقم بیرون نیومده که کسی در اتاقم و زیاد بفرمایید گفتم بفرمایید که یک خدمتکار آمد تو و گفت ملکه گفتند این لباس ها را بدم بپوشید تشریح کردم لباس وپوشیدم (عکس لباس)

یه میکاپ ساده هم کردم و رفتم پایین چیه همه سلام کردم و ... (عکس بالا میکاپ مرینت ) برای خواندن ادامه داستان کامنت و لایک فراموش نشه 😍 منتظرتونم و این که دوست دارید از شخصیت های میراکلس کیا را داخل داستان بیارم ؟ و این پارت داستان چطوربود؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
میشع لطفا جذاب ترش کنی...
مثلا چیکار کنم حالا پارت های دیگه جذاب میشه ولی پیشنهاد بده عزیزم تا توی داستان به کار ببرم
ببین داستانت خیلی سریع پیش میره و این زیاد خوب نیست راجب هر موقعیتب بیشتز توضیح بده
💓💓💓