4 اسلاید صحیح/غلط توسط: نیتا انتشار: 3 سال پیش 302 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
ب اول معرفی الکس توی نتیجه پارت قبل بود هرکی نخونده بره بخونه و بعد پارت بعد ۱۳ لایک
🤍باشه خواهر جوت حرص نخور
*اوکی فقط پاشو سریع اماده شیم امشب بابا برمیگرده
🤍باش تو برو منم کم کم میام
پدر ما بیشتر اوقات خونه نبود بخاطر کارش..چونکه کارش خارج از شهر بود و چند هفته میرفت و وقتی برنیگشت دو سه روز بیشتر پیشمون نمیموند .
از وقتی که مامان رفته من کلا تنها شدم .
شاید خواهرم باشه اما اونم درگیری های خودشو داره 😔
کلا اون قاتل نظم زندگی منو بهم ریخت هرچی داشتم ازم گرفت منم باید همه چیشو ازش بگیرم درحالیکه نمیدونم کی هست و کجاست😔
همینطور که تو فکر بودم ، الکس صدام زد....
*مرینت نمیخوای اماده شی الاناست که بابا برسه ها
🤍باشه باشه اومدم
وقت نداشتم سریع یه دستی به سرو صورتم کشیدم یه لباس خوشگل پوشیدم و موهامو بافتم و انداختم یه ورم و اومدم پایین.
*مگه داری میری عروسی انقدر به خودت رسیدی
🤍وا دیگه خوشگل بودنمم حسودی داره بابام داره میادا
*باشه باشه بس کن اه اه اه
🤍از بس غر میزنی خسته نمیشی
*تو از بس جواب حاصری میکنی خسته نمیشی .من صلاحتو میخوام .دشمنت که نیستم خواهرتم
🤍تا اومدم جوابشو بدم زنگ درو زدن ..منم سریع دویدم سمت در و درو باز کردم با چیزی که دیدم خورد تو ذوقم☹️
لوکا پشت در بود (یکی از اعضای گروه درخشان )...
💚چیزی شده مرینت از دیدنم ناراحت شدی؟!
🤍اره .یعنی نه اخه منتظر بابا بودم فکر کردم .
ولس کن بیا تو ...
💚نه ممنون به الکس بگو بیاد بریم دیر شده میلن و ایوان و جولیکا منتظرمونن .
🤍باشه. خواهر بیا لوکا منتظرته که برین
*باشه وایسا اومدم
از زبان مرینت: لوکا اومد دنبال خواهرم و رفتن، اجرا داشتن منم حوصلم سر رفت تصمیم گرفتم برم بیرون یه نفسی تازه کنم
ادامه دارد.................
تصمیم گرفتم برم بیرون نفسی تازه کنم برای همین رفتم لباسامو عوض کردم و یه هودی صورتی بلند با یه شلوار لی پوشیدم ،موهامو بافتم و جمع کردم بالا و کلاه هودیمو گزاشتم سرم و از خونه زدم بیرون......
همینطوری که داشتم واسه خودم میرفتم یعو بارون گرفت 😫
از شانس گند منم دقیقا الان باید بارن میگرفن اه .
سریع رفتم تو یه مغازه تا خیس نشم .
یکم جلو تر چتر میفروختن رفتم و یه دونه خریدم بارون خیلی شدید بود.
خلاصه راهنو کرفتم و رفتم همینطوری که تو خیابون راه میرفتم یهو احساس کردم یکی پشتمه 😳
تا برگشتم یه مردی دستامالو گرفت جلو دهنم و بیهوش شدم .......
چشامو که باز کردم به صندلی بسته بودنم هرچی تقلا کردم که خودمو ازاد کنم نتونستم.
یک دفعه در اتاق باز شد یه مرد قد بلندی با کت و شلوار مشکی و یه عینک افتابی اومد و نمیتونستم چهرشو ببینم.
🤍تو کی هستی ؟ اینجا کجاست؟ چرا منو اوردی اینجا؟
💘اروم باش خانوم کوچولو کاریت نداری فقط تو باید برامون یه کاری انجام بدی.
🤍چرا لاید انجام بده تو کی هستی چرا منو به صندلی بستی دستامو ازاد کن
💘قاتل مادرت😎
🤍چی ...یع..نی..تو..تو ...مادرمو کشتی؟؟
حروم زاده من ازت نمیگذرم .
پدرتو در میارم ..اگه جرات داری دستامو باز کن .
💘به موقعش باز میکنم اول تو باید یه کاری برای من بکنی تا به خانوادت کاری نداشته باشم
🤍هرکاری بگی قبوله فقط به خانوادم کاری نداشته باش ...
باید چیکار کنم؟؟
💘به موقعش میفهمی الان وقتش نرسیده
🤍په کی
تا کی منو اینجا نگه میداری
با تو دارم حرف میزنما
همینطوری که داشتم داد میزدم یه ضربه زدن تو سرم و بیهوش شدم .
به هوش که اومدم دیدم پدرم با نگرانی بالا سرمه و الکس هم خیلی استرس داره
🤍بابا شما کی اومدی
💛مرینت دختر حالت خوبه .
داشتم میومدم دیدم جلو در انداختنت بی رحما
🤍شما مگه میدونید کیا بودن؟
💛اره اونا قاتل مادرتن دخترم
و حالا هم اون مرد اومده سراع تو میدونستم یه روزی میاد سراغ دوتاتون .پس باید از اینجا دورتون کنم...
🤍چی ؟؟؟
اخه ما کجا بریم ؟
من نمیتونم تنهاتون بزارم بابا
🤍من نمیتونم تنهاتون بزارم بابا
هرجا بریم شما هم باید بیاین🥺
💛مرینت ،دخترم الان جون تو در خطره و لطفا لطفا گوش بده تو با الکس برو بعد از اینکه اوضاغ روبه راه شد بر میگردین😔
🤍اما پدر من
💛اما نداره الکس ببر وصایلشو جمع کنه فردا صبخ راهی پاریس میشید.
*چشم پدر، مری بیا بریم
از زبان مرینت..
پدر نزاشت حرفی بزنیم از قبل همه چیو اماده کرده بود بی کمو کاست.باید میرفتم پاریس و این خیلی بده😔 دیگه رسما تنها میشدم بدون هیچ دوستی،همدردی و..
باید برم امروز ازشون خداحافظی کنم
دلم براشون تنگ میشه.
برای همین چمدونمو برداشتم و وسایلمو و لبلسامو و....
رو جمع کردم و اماده شدم که برم از بچه ها خداحافظی کنم
🤍سلام الیا خوبی
🧡سلام ممنون .چی شده چرا تو صدات بغض هست؟
🤍داریم میریم پاریس😢
🧡واسه چی؟چیزی شده
🤍..................................
از زبان مرینت: منم سیر تا پیاز ماجرا رو براش تعریف کردم و گفتم که با بچه ها بیان جای همیشگی و همینطورم به الکس گفتم زنگ بزنه لوکا اینا هم بیان.
از زبان مرینت: منم سیر تا پیاز ماجرا رو براش تعریف کردم و گفتم که با بچه ها بیان جای همیشگی و همینطورم به الکس گفتم زنگ بزنه لوکا اینا هم بیان .
الکس هم قبول کرد هییی دارم از بابا دور میشم ،از دوستام ، مدرسم و حتی اتاق و خونه قشنگمون ...
چمدونمو گزاشتم گوشه اتاق و اماده شدم. (حوصله ندارم توصیف کنم چی پوشید😁😂)
رفتم پایین و پیاده راه افتادم تا اونجا ۱ ساعت بیشتر راه نبود البته پیاده.
همینطور داشتم با خودم میگفتم و میرفتم که محکم خوردم به یه چیزی
شی نبود ،ادم بود ..
با پرویی تموم سرمو گرفتم گفتم:
اخ سرم، کوری مگه جولوتو نمیبینی؟
سرمو گرفتم بالا دیدم که عه این همون پ سر از خود راضیست 😒
بذگشت گفت بهم:
🖤 جلوتو نمیبینی؟
بعد میگی اخ . بعدشم به من میگی کوری مگه 🤨 جالبه ها 😐
🤍اره خب
اصلا چیز ، چرا هر جا میرم جلو رام سبز میشی
🖤ببخشید خانم ، از این بهبعد زنگ میزنم هماهنگ میکنم کجا میرم و کجا نمیرم😒
🤍باشه خدانگهدار
خاستم برم دستمو گرفت کشید منو همچین که پام به پاش گیر کرد افتادم روش🤦♀ همینم کم بود به خدا
🤍بفرما همینو میخاستی
🖤نه ولی خب به امتحانش می ارزید😁
یه چش غره ای بهش رفتم و بلند شدم.
🤍اگه اجازه هست میتونم برم منتظرمن😊
🖤البته بفرمایید ☺️
🤍از خود راضی😒
🖤شما فک کن هستیم ، خودتم یه نگاه بنداز بعد رو ما عیب بزار
🤍حیف که عجله دارم وگرنه میزدم لهت میکردم
🖤بدو برو دیرت نشه خانم خوشگله
🤍😒😠
سرمو انداختم پایین و رفتم .
بالاخره رسیدم از بس تند دویده بودم نفس نفس میزدم. یه لبخند روی لبم اوردم و رو به بچه ها گفتم:
🤍 سلام بچه ها🙂
🧡سلام دختر خوبی؟ (الیا)
💜سلام خوبی مرینت. (جولیکا)
💙سلام مری. (لوکا)
❤️سلام عزیزم (رز)
🤎سلام مرینت. (ایوان)
💖سلام مری خوبی؟ (میلن)
🤍ممنون خوبم شماها چطورید؟
💙ما هم خوبیم راستی الکس نیومد؟
🤍نه کار داشت
❤️مری عزیزم دلم واقعا برات تنگ میشه
🤍فداتشم رزی جونم گریه نکن منم دلم تنگ میشه برات🥺
بقیه بچه ها هم شروع کردن به گریه و زاری و .......
بعد از تنامی گریه ها نشستیم دور هم بستنی خوردن و لوکا هم گیتار میزد و من میخوندم .
اون شب تبدیل شد به یه خاطره خوب و کمی هم تلخ🥺
بعد از خداحافظی همگی به سمت خونه راه افتادیم بچه ها اسرار کردن منو برسونن ولی من با لوکا پیاده راه افتادم . تو راه میگفتیم و میخندیدیم و.......
#
4 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
21 لایک
تورو خدا پارت بعدش رو زود تر بزار
اتفاقا اومدم که بزارمش 😄
هـــــورا
عالی بود پارت بعدی 🌹
عالی
باشه
خب عزیزم من لایک کردم ولی وقتی بعضی ها نمیمنن من چیکار کنم ؟
الان بزارم ......
منم درس مشق دارم امتحان های نوبت اول هست دارم درس میخونم هنوز چیزی ننوشتم
پارت بعد لطفا و خیلی قشنگ بود
شرایط در ابتدای تست امده
عالی عالی عالی
عالی