
خوب بعد یک مدت طولانی اومدیم سر داستان خوشگلم یعنی میثاق عشق ،ادرین مرینت😊😘کیوتی ها رو ببند ادرین خان مغرور عاشق شده و این مرینت گاگول نمیفهمه 😟💔ای قلبم قلبم ای قلبم😂💔 امروز پرت مون به خاطر چند نفر که واسم هزینه ۲۰ دایی هست پس لطفاً پلیززز کامنت ها هم بالای بیست باشه البته فداتون بشم همیشه هم بالای بیست بود این داستانم😊✨مرسی مرسی مرسی که داستان منو میخونید بدون شما من هیچ بودمممم😻
+با نور خورشید سرم رو از روی بالشت بلند کردم منو باش فکر کردم این اگراست پسر خوبیه نگو اولین چیه منو ازم گرفت تازه شیون هم بوده😐✨ای قلبم ای قلبم بلند شدم و نگاه توی اینه کردم +جیغغغغغغغغغغ این کیه این این من نیستم چرا اینقدر چشمام پف کرده دورش سیاه رزم اون ور شدن دلقک سیرک😣😣سریع رفتم دوش بگیرم یک ساعت بعد اخیش امروز بیکار میخوایم واییییییی رونمایی رونمایی دارم چه گلی به سرم برزیم هنننن یک بلند گو برداشتم و رقتمروی پله با صدای بلند فریاد کشیدم بی بو بی بو بی بو بلند شین بی بو بی بو بلند شین بند شین کاترین:یا خدایااااااااااا جننننن جنننننن کارمن :نه نهههههه چیشده مرینت رو کشتنن هنن+نگا نگا نگا😐تام :چی مرینت مرد باید جشن بگیریم+اقاناراحتید من از خونه ای خودم برم😣😂 مایکل: چی شده چی شده خدیایا سکته شدم چی شده + و این طوری شد که من همه و با وحشت بیدار کردمهمه یک جا جمع شدن و با وحشت نگاهم میکردم جکیسا:چی شده بگو ،جردن:راست میگه کالیسا:موافقم +هیچ میخواستم بلند تون کنم صبحونه اماده کنید خوب صبحتون بخیر هری:خدایااااااااااا منننننن اینووووووو مییییککککشمممممممم +نچ برادر 😂 و سریع رفتم توی اتاقم و در رو قفل کردم همه با پا مشت نیومده می زدن روی در منم ریلکس داشتم اناده میشدم و میخندیدم و بعدش خسته. شدن رفتن امروز خواستم یکم تیپ دخترونه بزنم پس یک لباس که تا زانو هام بود جلوش یکم بز فقط یکم کمرش خطی خطی باز و بسته بود موهام رو گیس کردم قزوین موهام همه برن😂 لباسم ابیه کم رنگ بود😉 یک دستبند ساده هم زدم پالتو و کت نمیخواستم پسسس همین طوری چون هوا امروز کرم بود همه میکردیم ارایش کردم زیاد هم😽رسم رو بین صورتی و قرمز بود و چون مژه هام بلند و باحال بودن ریمل نمی خواست ناخوانا رو سوهان کشیدن و رنگ و طره یک خط در میان سفید ابی زدم روش و چه زیبایی شدم من😍کفشمم یکم پاشنه داشت
کیف کارمن گرفتم دستم و از همه مهم تر ادکلن و عطر مورد علاقه ام هم زدم😉و بعد رفت ج بیرون و از پله ها رفتم پایین همه با خشم زیاد سرخ شده بودن انگار پشت کوه روی میز داشتن قهره میخوردم ،+سلام گایز کاترین: ای کارد بخوره توی ،،شکمت😂😒 +چتونه خوب اصلا میخوام که سلام ندید چقدر بی تربیت. مایکل: فقط برو تا کاری دستت ندادم +میخوام که صد سال سیاه بدی و رفتم پارکینگ و پورشه ام رو سوار شدم رنگش هم رنگ لباسم بود +ای من قزوین ،تو برم😍😍😍✨ کاشکی ادم بودی باهات ،،،ازدواح میکردم😻😍✨ بلند شدم و رفتم واسه کار های رونمائی جایی که حاضر کرده بود خوب بود وسط شهر که همه بدونن بیان رفتم توش منشی ها دورم جمع شدن+خوب ۶۵ تا میز بدون صندلی دو و بر اونا کاناپه ای چرم مشکلی و میز هم جلوش طرح و تم کلاسیک باید باشه و بیشتر رنکچوبی و...سعی کنید عطر و توی هوا زیاد باشه پذیرایی هم خودتون بهت از منوی دونید ماشین در سمت راست صحنه قرار میگیره لباس کاسبی که پذیرایی میکنم مثل هم باشه و کت و شلوار رنگ خوده اینجا مهمان های مهم و در اولویت قرار بدید کم دری وری ببینم که بدباشه اخراجه سعی کنید به همه برسید و هرچی که دوست داشت بیاد خوب بیاد مهم نیست حتما باشه یا نه.. نور و بادیگارد نمیخوام خوب سوالی هست ،+بله بله بله آن به همش رسیدگی میکنم نه خانم +خوبه خوشم اومد بریم شرکت رفتم شرکت پیاده شدم و بعدش رفتم طرف دفترم طرح ها رو چک کردم و حسابی وقتم گرفته شده صبحونه و ناهار هم نخورده بودم نزدیک بود بیهوش شم
به طور ناگهانی به سرفه افتادم ..اه اه اه اه ه اه اه اه اه اه اه اه اه اه اه اه اه .......+وای نمی تونم نفس بکشم و افتاد زمین یعین پاهاشسست شدن
واییی خدا دارم میمیرم اه اه اه اه و خون بالا اوردم لباسم و سالم پر از خون شده بود:(خسته شدم دیگه باید عمل کنم ولی فقط سی در صد امکان داره حالم خوب شه😣 بعد از نیم ساعت نه خون بالا اوردم نه سرفه کردم حالا با این وضعیت چطور برم خونه که شک نکنه راستی من دیورز دالتون رو جا گزاشتم پالتوی مشکین رو برداشتم و رفتم بیرون خوبیش این بود که لباسم رو طراحی کرده بودم و اماده بود سوار ماشینم شدم و رفتم خونه
رسیدم،در زدم و رلتم تو کاترین: لباس مشکین من دسته تو هست جکیسا جکیسا :نه دست اسکارلت نیستن اسکارلت:نههه مایکل:کت من کجاست تام: هم نمی دونم توی کشوی من نیست اگه نیست کت دارم بردار 😂💔+نگاه نگاه نگاه با کیا هم خونه شدیم خدایا خودمو عقل اینا رو سپردن به تو 😂کارمن:مرینت بیا موهام رو مدل بزن +سلامت کو😂💔 کارمن:شکر نخور برو اناده شو بیا ببند😐💔 + رفتم توی اتاقم لباسم رو عوض کردم و.. یک لباسی که پشتش تا کمرم کلا باز بود و پایینش راسته و بدون پف می فتاد پایین و روز زمین کشیده می شد جلوی تا ،،اهم بود😂😐💔(چونه چقدر شما اهم هستید خجالت نمی کشید اه نگاه کن خدایی
موهام رو باز دورم ریختم و یعنی موهای جلوم رو ریختم جلو و موهای متریک رو درست کردم پشت موهام رو دم اسبی بستم و همون چند تار مویی که جلوم بود و موهای متریک زیبامون میکرد چشمانم خمار بود ارایش کردم نفس گیر😍😻✨ رژمم بین صورتی و قرمز بود رنگ لباسم مشکی بود کفششم پاشنه دار کیف هم نیاوردم
و کیف نه من با کیف خیلی مخالتم رکس رو میبرم😍✨ همراهم میشه امشب😊ها چیه شاسکول خودتی😒😐💔 به خودم نگاه کردم بهبود هی کاشکی یکی از خودم بود باهاش ازدواج میکردم (خودشیفته نویسی بقیه ادات رو در میارن
راستی باید دستکش و زیورآلات هم بندزام برگشتم پشت میزم😄 و یک گل گوش ساده که یک نگین داشت ستش هم بود که انداختم و دستکش های ابریشمی رو برداشتم و رفتم پایین از پله ها رفتم پایین بچه ها توی حیاط بودن مثلا من میزبانی باید سریع برم پس✨ رفتم تیپ حیاط +اهم کارمن:خدای من مرینت😍 کاترین؛ ابلفضل (عر😍😂) مایکل:است به من افتخار رقص می دهید!؟+لطف دارید😻😂نچ من خودم همراه دارم زشته مایکل : کیه پس +رکس مایکل :من دیگه رد دادم😂 + خوب باهم بریم یا خودم تنها برم اما راستی تام جکیسا با کارمن مایکل توی اون ماشین و...... و منم با رکس توی ماشین خودم😄 رفتم سوار بی ام و ام شدم به لباسم ست شده بود نکش و رفتم طرف مهمانی😍 خیلی گرسنه بودم ، رسیدم اخیش زد اومده بودم هه با م پیاده شدیم ساعت داشت هشت می ش یعنی ده دقیقه دیه هشت میشد.(^^) +خوب همه جمع شن ∆ بله خانم + ببینید لطفاً خوب پذیرایی کنید مرسی واقعا متشکرم به من لطف دارید خانم دیبا کجایی ~بله خانم+ببنید شما باید راه و صندلی و.. به مهمان ها نشون بدید خانواده ای بورژوا و امثال کاگامی رو توی کاناپه و از همه مهم تر اگراست رو روی کاناپه افراد دیگه هم همین طور لایلا هم برابرند کنار خانواده بورژوا باشه خانواده ای سوزان روی میز های وسط خانواده ای لایسک هم کنارشون و... و افرادی که کارت ندارن و میخوان بیان هم خوب پذیرایی کنید 😊😊(^^)میخوام همین طور باشه وای مهمون هام رسیدیم و از همه مهم تر عکسی از من نباید باشه اوکی~چمش چشم چشم حتما خانم.... اول خانواده ای ..اومدن به سرفه افتادم و رفتم توی یکی از wc, و داشتم سرفه میکردم 😟حالم باز بد بود نمی تونستم نفس بکشم بعد نیم ساعت بهتر شدم و رفتم بیرون خدایی وضعت منو نگاه
توی اینه با نگاه کردم : واییییی خدا خیلی خوشگل شدم قربونم برن همه💔😐😂و با رکس رفتم بیورن اخی رکسی نگرانم بود گرفتمش بغلم و توی دستام نرم دراز کشیده بود وای نیم ساعت چقدر شلوغ شده اینجا داشتم خودم رو گم میکردم یا امام هشتم چقدر شلوغهدشمن دششمنه نمی شناسه😂 یا خدا نور افتاد روی من دلم می کشند داشت میخوندم بی تربیت😒💔💔 خدیاا همه بهم نگاه کردن اب شدم رفتم روی زمین +ج و دستام رو تموم دادم و یکی بی سلام مردم اخیش نور رفت یک جای دیگه +سلام خیلی خوش اومدید ✨• سلام مرسی از دعوت تون ممنون + سلام خیلی ممنونم خیلی خوش اومدید¶سلام خانم مرازم خیلی ممنونم و همینطور سلام میکردم که رسرم ه کاناپه ها
+دختر ای چشم سفید (کاگامی رو میگه)😂💔 +سلام خیلی خوش اومدید مرسی تشریف آوردید ±سلام مرسی😒 ممنون به خاطر دعوت😒+حالت رو میگیرم (توی دلش) گوش رو بردم نزدکیش و گفتم: هنوز هم هدف گیریت بده😎±چی و ازش حداش دم و رفتم پشت کلویی+سلام خانم بورژوا خوش اومدید ∞آه سلام مرسی دعوام کردید خیلی ذوق دارم😍😍😍+خوشحالم واستون + خوب خانوادگی اگراست خاندان بزرگ😂💔 رفتم پیش ویکتوریا ادرین داشت با داداش هاشمی حرف میزد
منو ویکتوریا هم رو ب*غل* کردیم+ وایی خیلی خوش اومدی چقدر خوشگل شدی تو \ سال مرینت جون مرسی خیلی مرسی بابت دعوتت +نه خیلی ممنونم 😍 و بعد با جنیفر +سلام جنیفر خوبی خانومی خیلی وقت بود ندیده بودمت(^^)خیلی خوش اومدی(^^)/وییی سلام مری دلم برات تنگ شده بود خبری ازت نبود مرسی بابت دعوتت+ن بابا من که بودم شیاد به خاطر کار های شرکت بوده😃،خواهش می کنم😟 و بعد با از ارسنت😊+سلام ارسنت خوبی ~سلام خانم مارکز همینطور شما خوبی +مرسی مرسی لطفدارید شما و بعد با اقای ج*ذ*ا*ب یعنی ادرین😂😂😂+دستم رو گرفتم جلوش و گفتم سلام اقا اگراست خیلی خوش،،تیپ پر جذبه و خفن بود نزدیک بود غش کنم😐😽 داشت حرف میزد و تازه متوجه ای من شنیده بود چشمام به چشماش خورد یک حس عجیبی داشتم عجیب بود واسم 😐💔_سلام مرینت خوبی😍+لام ادرین شما خوبی و هم دیگه رو ب*ل کردیم گرمای ،،تنش حالم رو عوض میکرد نگاه کاگامی کردم داشت می سوخت😐💔 و توی گوشم گفت _خیلی زیبا شدی😍✨توی شکم:)+همه منم همین طور شماهم خیلی دختر کش شدی و هر دو دامون خندیدیم 😂و رفتم به عنوان یک میزبان کنارش نشستم به فاطی ای یکم دور
توی گوشم گفت _بیماریت بهتر شد؟!+ راستش نه نمیتونم نفس بکشم😣💔_خودم حالت رو خوب میکنم+نه خدایی شما زحمت میکشی😂من میخوام به خاطر دیشب خلوت رو پخش کنم _خوب نشونه ای علاقه است 😐+با همون علاقه نمازت رو میخونم
_این کا رو نمیکنی +میکنم اون قوت چرا نکن اقای وارث😐👿_چون که من مریضیت رو به خواهر برادر خانواده است میگم:)+هرکاری بگی میکنم ولی نگو 😂_خوب پس😊خودت خودت رو تسلیم کردی توی دست اقا گرگه 😎+ابا گرگه خانم آهو رو دست کم گرفتی(^^)_اون وقت خانم اهواز چراب ابد دست کم بگیرم من میدونم که تودختری باهوش هستی و زیرک و همین طور کوچولو ای ناقلا+توان درسته من خیلی باهوشم دومن خودت کوچولو ایی😐💔+تویی_تویی+تو_تو+تو_تو +خودتی ∆سلام ادرین (کاگامی و لایلا)•سلام ادرین😍✨+همراه هات منتظرتن 😒💔 برو بهشون رسیدگی کن_مرینت باور کن و یهو کاگامی خودش رو توی ب*غ*ل* ادرین جا کرد+ به من ربطی ندارد ادرین مرسی اومدید من برم به بقیه مهمون هام برسم خیلی متشکرم_اما مرینتتت + روز خوش،،از جام بلند شدم و رفتم سمت مایکل وجکیسا کالیسا و هری و کنارشون وایسادم £چی شده ابجی😂💔+هیچی مایکل:خوب میخندیدین😂+مجبور بودم با مهمون اصلی ایم گرم بگیرم
کالیسا: انگار وقتی کاگامی اومد عصبی شدی خانم مارکز😂😂+میام اون دهنت،، الله اکبر😂😂 جکیسا: خوب که این طور خانم رییس میزبان😐😂💔+ببندید اون اهم رو😐 چقدر شکر می خورین همین طور داشتم باهاشون حرف میزدم که چند تا دختر اومدن جلوم😃 الیا: همه سلام خانم مارکز +نه خانم مرکز نکو من مرینت مرینت است:اما +اما نداریم😊✨ ایلا:خوب من یکی از هوادار خانم میشه عکس بگیریم😍😍😍+اون باعث افتخاره و عکس گرفتیم الیا: خوب پس من مزاحم شما نمیشم+مزاحم چیه بیا کنارم حوصله ام با اینا سر رفته بود حوصله سر بزن و نشستیم روی یک کاناپه و حرف زدیم یهو در ها باز شد و یک پسری اومد یک پسر مو سفید نکنه نکنه رِد وای ارعع رِده (پسر خاله اش . ( مشخصات: پسری با چشم های ابی موهای سفید کوتاه) سریع اومد طرفم و منم پریدم ب*غ**ش +رد چطوری پسر😍≈دختر خاله خیلی وقت بود ندیده بودند +منم تقریبا یک ،یک سالی میشه😍
≈چقدر زیبا شدی_بعدان همه چی رو درست میکنم😣😣😣😣+مرسی برادر 😍✨انتظار نداشتم بیای😐💔≈مگه چند تا راپونزل داریم توی خانواده و چند تا ازراعیل مثل تو😂
+ اینو که خودم میدونم😎اگه نمیومدی سرتون مثل مرغ میشکونم 😂💔≈من می موردمم 😂میومدم +راستی تا کی اینجایی ≈ دو ساعت دیگه بعدش میرم تگزاس 😟¢اوههه پسرخاله 😍😍✨ ≈چطوری کاترین چقدر بزرگ شدی+حالاک جور نکن که انگار بابا بزرگی تازه تو فقط چهار سال از من بزرگ تری ایش😟😒💔¢همین طوره +خیلی خوش اومدی من برم به مهمون هام برسم،،، رفتم س میز ها و گفتم چیزی کم ندارید و رفتم پیش کنون اصلیم داشت با کاگامی خوش و بش میکرد ارعع برو با همون😒💔+ چیزی کم ندارید خانم کاگامی و اقای اگراست😊👿💔 @ههه نه مرسی مرینت همه چیز عالیه 😐💔 _نه متشکرم+ایاشلا دوتا تون بمیرید اینو توی دلش میگه +خوبه خوش حال شدم😼 نشستم و یهو رکس پرید تو ب*غ*ل*م +وایی رکسآروم پسر چی شده چرا اینقدر هیجان زده ایی😐💔،،،وقت رو نمایی هست😐💔 رفتم روی صحنه و گفتم خیلی خوش اومدید باعث افتخار +خوب سلام به همه خیلی ممنونم به این رونمایی اومدید باعث افتخاره شرکت اکوآلا هست😎ممنون از تک تک تون مریم سر اصل مطلب یعنی مدل قراری نسخه ای ۲۰۲۱ جدید ترین ماشنسوارد عرصه شده با ...(خوب من چیزی از ماشین نمی دونم یعنی الان داره همه چی رو میگه چمی دونم والا) و رفتم سمت صفحه ای بعدی و داشتم میخوندم طبق نظرسنجی که تازه به دست اومد( داشتم میخوندم چی ااادد ادر ادرین ارگت خدایااااااااااا یا خودم رو میکشم یا. اینو میکشممممم) ادرین ارگسات راننده ای این ماشین خواهد شد😐💔 و منم با همین مدل...(اقا نگاه کنید توی این مسابقه ادرین مقابل مرینت با همون نسخه هست😂💔 شرط هم داره دیگه همینا
+متشکرم!....رفتم پایین داشتم خودم رو میکشتمم و نشستم روی کاناپه به ادرین خیره شدم انکارذوق کرده بود منم با اعصبانیت داشتم قرمز میشدم و اون یک دستی با ارامش برام تکون داد😐💔 یهو به سرفه افتادم
ها چیه😐💔
سرفه کرده مگه باید حتما خبری باشه منننننن😐💔😂😂
باییی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بعدیئی
چرا نمی زاری خب اگه نمی خوای بزاری چرا می نویسی
اول که نوشتم
دومن چند پارت نوشتمگچهارمن تایید نمی کنم
پنجمن دیگه باید صحنه های +۱۱ رو حذف کنم
باشه
پس پارت ۲ اون داستان را بزار
عالی بود دختر
ببین من داستان رو دنبال میکنم ولی 😊
تورو خدا پارت اون یکی داستان رو بزار😭😭😭😭😭😭😭😭من سکته کردم😭😭😭😭😭😭
اممم در پارت بعد بنظمر توضیح دادم
همینو بگو ✋🏻👌🏻👏🏻👏🏻👏🏻
دیگه حوصله ای داستان نوشتم رو ندارم😐
گفته باشمااااااا
نمیگم نمی نویسم حوصله نوشتن ندارم
اینم بگم که ادمین تون سرطلان داره ها😐💔
اشکال ندارد گلم فقط مثل قبلی ها تومار باشه هیچ عیبی ندارد 😂😂😂😂😂🤪🤪🤪🤪😜😜😜😂😂😂😂😂😂😂
عالییییییییییییییییییییییییی بود
پارت بعدی اون داستانت کجاست دقیقا😊اگر نیست🙂
خودت رو توی این👈🏻⚰حصاب کن😊🗡
اگه یه وقت نصفه شب از خواب پریدی نترس😊اومدم بهت سر بزنم😊🗡
مردممممممم ای تااا هفته ایییی دیگههههه هم نمیادددددددد😒💔
🥺💔😭😭😭😭😭😭
نگوووووووووووووو💔💔😭😭😭😭😭😭
تبریک یک هفته و یک روزش که میشه هشت روز گذشته😃
خو ای که گفتی یعنی چه ؟؟
به زبان بَرَرِ ای گفتم 😂😂
😂😂😂😂😂ودونم ودونی ودونیم😂
خیلی عالی بود❤️
عالی بود ولی این پارت رو خیلی کمتر از پارت های قبلی نوشتی باید داخل پارت بعدی برامون جبران کنی
قشنگ بود