7 اسلاید صحیح/غلط توسط: نیتا انتشار: 3 سال پیش 398 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
اول بلایک خب بعدش نظر بده این قسمت عالیه
خوابم برد صبح با صدای جیغ الیا از خواب پریدم بسم الله این چی میگع سرع صبحی یا نگاه به ساعت دیواری اتاق انداختم ساعت ۷ صبح بود پوفی کشیدمو از رو تخت بلند شدم من موندم این حنجره الیا پارت نشد بس جیغ زد من که کر شدم صدا از اتاقش میومد رفتم مه در اتاقش در زدم البت من عین ملخ وارد اتاق میشم ولی اینجا اگه عین ملخ وارد اتاق میشدم مطمئنن جیغ جیغای الیا بیشتر میشد پ صلاح دونستم که در بزنم چند بار در زدم اه باز کن دیگع با هر در زدن من جیغ الیا هم بیشتر میشد دیگع صبرم تمام شد و وارد اتاق شدم با صحنه رو به رو صورتم از خنده زیاد قرمز شد خیلی خودمو داشتم اما نشد که ترکیدم از خنده الیا رو مبل بود و یه سوسک هم کنار پنجره اخه اون بیچاره کارت ندارع که
الیا: مرینت نخند اونو از من دور کن ایششششششش اییییییی جیییییییییییغ
مرینت: باوشع سرمو بردی جست زدم به طرف سوسک و با یه دستام سوسک گرفتم
الیا: بندازش بیرون زود ایییییییییی
مرینت: به نظر خوشگل میادا میخوای ببینیش
یکم به سمت الیا قدم برداشتم که جیغش رفت هوا که پشیمان شدم و سوسکو انداختم وقتی الیا مطمئن شد که همه جا امنه اومد پایین و یگی زد تو کلم!
مرینت: چته تووووووو چرا میزنی مثلا کمکت کردما وگرنع الان حنجرتو جر داده بودی
الیا: اخه وقتی میدونی از سوسک بدم میاد .... پرید وسط حرفم
مرینت: بدت میاد یا میترسی
الیا: بدم میاد
مرینت: اها باشع من برم سوسکه رو بیارم
الیا: هه چطوری میخوای پیداش کنی
مرینت: نیاز به پیدا کردن نی
الیا: یعنی چی
مرینت: یعنی اینکه به دستم نگاه کن
وقتی دستمو نگاه کرد این دفعه پرید رو من که هر دومون افتادم سوسک هم فرار کرد الیا هم که ترس رو میشد تو چشماش دید و فقط جیغ میزد منم که کر شدم یهو سوسک رو دیدم که رو شونع الیا بود گفتم اگه بگم باز دوبارع جیع میزنع برا همین یواش و بدون اینکه بفهمه سوسک رو گفتم وقتی فهمید یه جیغ کوتاه کشید
مرینت: ببین هیچ ترسی ندارع
بعدشم دیگع واقعا انداختم بیرون
الیا: خیلی بدی مرینت خیلی بدی
مرینت: ببخشید دیگع ولی حال دادا
الیا: مریننتتتتتتتت(با حرص)
#پریا
باشه باشه اروم باش
الیا یه چش غره ای کرد و رفت پایین منم رفتم یه ابی به سرو و صورتم زدم و اومدم
الیا میز صبحانه رو چیده بود خیلی قشنگ منم اومدم نشستم
شروع کردیم به خوردن
بعد اینکه صبحانمون تموم شد میزو جمع کردیم و نشستیم
اولش سکوت کردیم هیچی واسه گفتن نداشتیم اما بعدش من سکوتو شکستم و گفتم.....
🤍راستی الیا اون پسره بود که اونروزی زد به پام
🖤خب؟
🤍اسمش ادرینه
🖤تو از کجا میدونی؟نکنه باهاش ارتباط داری؟
🤍نه بابا چرا واسه خودت میدوزی میری جلو وقتی داشتیم دعوا میکردیم اون یکی پسره که صداش زد فهمیدم
🖤خدایی خوشتیپ بودا ولی؟
🤍اره خیلی خوشتیپو جذاب بود
🖤😳چی
🤍چیه الیا؟
🖤اولین باره میبینم از یکی تعریف میکنی ،نکنه عاشقش شدی؟
🤍نه بابا مگه مخم تاب ورداشته عاشق دیوونه ای مثل اون بشم ،درسته خوشتیپ و جذابه و چهره ی نازی داره اما من دوستش ندارم همین 😑
🖤تو گفتی منم باور کردم
🤍الیااااااااا
🖤باشه دختر چرا عصبانی میشی داشتم شوخی میکردم
🤍😂😂
هردومون زدیم زیر خنده که زنگ درو زدن
🖤من باز میکنم
🤍باشه
آلیا رفت درو باز کنه منم رفتم سمت اتاقم که کم کم اماده بشم برم خونه
اول اتاقو مرتب کردم
خوشبختانه یه تاپ سفید گل گلی که نیم تنه بود همرام بود وگرنه از گرما میپختم اونو با شلوار لیم پوشیدم
ولی موهامو حوصله نداشتم ببافم پس همینطوری عادی بستمش و اومدم پایین با چیزی که دیدم خشکم زد
.......................
#پریا
با چیزی که دیدم خشکم زد😳
این پسره همون ادرین نیست؟
یکم با دقت نگاه کردم .
نه ادرین نبود پس این کیه که داره با الیا حرف میزنه🤔
خیلی عجیب بود الیا دو.س.ت. پ.س.ر داره یعنی؟
به من نگفته . به من میگفت اگه داشت پس این کیه .........
همینطوی که تو فکر بودم یهو به خودم اوموم و دیدم الیا جلوم وایستاده .😐
🖤چیزی شده؟
🤍امم نه چیزی نشده .اون کی بود اومده بود دیدنت؟
🖤اون هیچکس بابا.دیدنم نیومده بود .
اومده بود چیز کنه .امم چی بود
اها یادم اومد .اونده بود یه پاکت بده بهم.
🤍واقعا پس چرا انقدر ترسیدی و رنگت پریده ؟بگو چی شده زود باش سریع
🖤دروغم کجا بود ،اخه چرا باید دروع بگم دختر گفتم که یه پاکت اورد برام همین
🤍باشه الیا جونم عصبانی نشو داشتم سر به سرت میزاشتم ☺️
🖤عصبانی نیستم
🤍باشه دیگه کاری نداری من برم خونه دیگه امشب بابا بهد مدتها میاد خونه
🖤یکم دیکه میموندی ؟
🤍نه دیگه ممنونم ببخشید مزاحمت شدم
🖤نه بابا این چه حرفیه مراقب خودت باش
🤍باشه خداحافظ الیا بعدا میبینمت
🖤باشه تا بعد👋👋
از زبان مرینت💛 از الیا خداحافظی کردم و پیاده راه افتادم بین خونه ما و الیا سه تا کوچه فاصله بود راه کمی بود
توراه به این فکر میکردم که این پسره کی بود اخه که به خاطرش بهم دروغ گفت شاید چیزی بوده که نخواد به من بگه اخه به من چه اونم زندگی خصوصی داره به تو چه اخه دختر 🤦♀
همینطوری که داشتم قر میزدم یهو ..............
چقد گذاشتم دستم در اومد ............پس ارزش لایک داره نبینم ۴ تا بیشتر لایک هست ..........
همونطوری که داشتم قر میزدم یهو دیدم وسط خیابونم یه ماشین با سرعت داره میاد سمتم منم چشامو بستم که احساس جابه جایی کردم که خوردم زمین یکی افتاده بود روم چشامو باز کردم ادرین بود واقعا اخلاقش عجیب بود یه بار نجاتم میده یه بار خودش با ماشین میزنه بهم
از زبان ادرین=تکیه داده بودم به ماشینم که دیدم یه دختر وسط خیابونه یه ماشین هم داره با سرعت نزدیکش میشه صداش زدم مراقب باش متوجه نشد که خودم پرسدم نجاتش دادم دیدم که این همون دختر پرو هست😒
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
🖤
میخوی بمیری دیوونه شدی؟
🤍اره به تو چه
🖤اگه نجاتت نداده بودم الان له شده بودی
🤍من نگفتم بیا نجاتم بده
🖤عوض تشکرته باید میزاشتم ماشین لهت میکرد اشتباه کردم
🤍از خود راضی😒
🖤یهبار میتونی تو عمرت جواب حاصری نکنی خانم محترم😑
🤍نه مگه جنابالی درست صحبت میکنی که من جواب حاصری نکنم😕
🖤اون روی سگ منو بالا نیارا 😡
🖤وگرنه بد میبینی
🤍اره دفعه پیش هم دیدم اون روی سگتو
🤍ادرین بس کنننننن عه همش تهدید میکنه فکر کردی کی هستی ها🤨
🖤اسم منو از کجا میدونی؟
من حتی به اسم صدات نزدم .اسمتم نمیدونم تو از کجا میدونی ها بگو ببینم زود باش🤨
🤍اول لطف کن منو ول کن بزار پاشم😒
🖤او ببخشید
🤍😑😑
🖤خب بگو دیگه میشنوم
🤍چیو بگم
🖤اسم منو از کجا میدونی ؟؟
پارت 8.
🤍مگه جرم کردم .فقط اسم مسخرتو به زبون اوردم
🖤ببین هی بهت میخندم پرو میشی .
هی چیزی نمیگم عه😠
🤍خب بگو عزیزم ساکت نمون حرف بزن😌
🖤ادم نباید با کله شق و نفهمی مثل تو دهن به دهن بشه 😒
🤍اول زدی به پام حالا هم جونمو نجات دادی پس بی حساب شدیم ☺️
🖤خدا شفات بده 🤦♂
🤍خدا بیکار نیست بشینه به حرفای ادمی مثل تو گوش کنه☺️
🖤دو دقیقه از اون زبونت کار نکشی نمیگن لالیا
🤍☺️☺️
🖤شمارو به راه راست مارو به سلامت👋
🤍امیدوارم هیچوقت چشم تو چشات نیوفته👋👋
🖤ارزومه👋☺️
از زبان مرینت❤️
بعد از یه جر و بحث حسابی با اون پسره ی از خود راضی حسابی گشنم شده بود واسه همین رفتم رستورانی که تقریبا تزدیکای خونمون بود.
یه چند لحظه نشستم بعد از چند دقیقه گارسون منو و برام اورد منم یه پیتزا سفارش دادم 🍕
بعد از نیم ساعت اوردن برام منم شروع کردم به خوردن خیلی گشنم بود برای همین عین ندید بدیدا شده بودم🤦♀
بعدش که کاملا سیر شدم ،البته سیر نه داشتم میترکیدم رفتم حساب کردم و بعدش رفتم خونه...
وقتی رسیدم اول رفتم یه دوش گرفتم تا خستگیم بر طرف شه (انقار کوه کنده بودم از بس خسته بودم) بعدشم اومدم و دراز کشیدم رو تخت نفهمیدم چی شد که چشام گرم شد و خوابم برد💛
یهو با صدای جیغ الکس از جام پریدم 😳
*مرینتتتتتتتتت
🤍چی شده چه خبرته اومدم بخوابما
*چرا به من نگفتی تصادف کردی واسه همین رفتی دکتر بعدشم رفتی خونه الیا
🤍الان تنها سوالت که منو از خواب نازم پروندی این بود😒
*این چه وضعشه به من هیچی نمیگی اصلا نا سلامتی من خواهرتم
🎀🎀
ادمه نتیجه نمیزان بنویسم
7 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
32 لایک
عالی بود
عالی بود
اره چطور ؟ داشت الکس رو معرفی میکرد دیگه
توی نتیجه بود گفتم که
عالی
ولی خودایی خیلی خوب بود و اینکه زیاد نوشتی ممنون لایک شد
اخرش نتیجه بود خوندی
اولین کامنت
عالی ممنون