حتما داستانو بخونید
طبق معمول باید صبح زود میرفت سرکار و شب برمیگشت عیبی نداره دیگه عادت کردم ولی برای یکماه دیگه کلا ازاده و تعطیله یعنی امروز روز اخر کاریشه خب خب باید بگم من ا/ت هستم و ۲۳ سالمه چشمام طوسیه و قدمم ۱۷۰ هست خیلی زود عصبانی میشم و اصولا همی چیو تو خودم میریزم کیوتم و مهربون اما به وقتش بیرحم خب یک دوست پسر دارم به اسم جونگکوک خیلی پسر خوبیه عاشقشم ولی چون دکتره خیلی وقتا پیشم نیست حالا بریم سراغ داستان
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
عالیهههههه😍
مرسییی
چرا بقیش نمینویسی 🥺
واقعیتش گشــــــادیم میاد
نظر بدید دیگه😢
خیلییییی خوب بود عالیییییییی بود خوشم اومدههههههههخخ🤩🤩🤩🤩
مرسییی جیگرم💜