اول دیگه نمینویسم میراکلس ..........همین قربانی عشق ...............................رسیدم به میزے که تو یه پذیرایے بود روش یه کاغذ بود کاغذ رو ور داشتم روش نوشته بود
میدونم خبر امروز به دستت رسیده
هیچ کس حق نداره به غیر از من به تو نزدیڪ بشه
هنوز هم میخواے من رو ببینے خیلے ترسیده بودم همه ے برق هاے اتاق ها رو روشن کردم بدو بدو رفتم پیش مریدا دیدم
مریدا خیلے راحت خوابیده
خیالم راحت شد رفتم پیشش و مو هاش رو ناز کردم
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
26 لایک
فوقالعاده
سپاس
😘
😘😘😘😘😘
اولش اینجوریه ولی بعدش درست میشه
من الان فالور زیادی ندارم وگرنه واست تبلیغ میکردم
عزیزم داستان هام خیلی ها میخونن این مشکلم نیس یه داستان به اسم شروع دوباره نوشتمه بیشتر از ۱۰۰ نفر میخوننش اگع اخرین پستی که از این داستان گذاشتم ببینی ( شرپع دوباره) فقط ۳ لایک خورده خب این کار به که میکنن
داستانات خیلی قشنگه ولی الان فصل امتحاناته خیلی ترک کردن تستچی رو فعلن
خیلییییی قشنگ مینویسی
ممنون
میشه داستانشو ادامه بدی
بستگی به تعداد لایکی توی قسمت بعد گذاشتم داره می خوام نگم که لایک کنن خودشون میکنن یا ن
نه عزیزم اطفا ادامش رو بزار خواهش
💖
چرا دیگه نمینویسی 😭😭😭😭 داستانت خیلی قشنگه
اگر بازدید نداری منم اولش همین بودم داستانم بازدید نداشت برو تو نظرسنجی و این بلاگ و بگو فالوم کنید یکی از هیجانی ترین اسلایدهای این سه پارت ر هم بنویس اونجا آدم وسوسه میشه میان میخونن داستانت و تو کامنتای کسایی که فالوور زیاد دارن بنویس هم دنبالکندهه هات زیاد میشه هم بازدید و لایک و کامنتت 😊
ممنون چشات قشنگ میبینه
نخیرم شما قشنگ مینویسید
نمیری دیگه نه ؟؟🥺🥺
حتما امتحان میکنم
بستاکی داره اگه دوباره تعداد تماشا کنندگان رفت بالا ولی فقد ذو نفر لایک کردن میرم