امیدوارم خوشتان بیاد . اگه خوشتان بیاد کامنت بزارید تا ادامه دهم.
از زبان مرینت :بعد از نیویورک تصمیم گرفتم دیگه وقتی آدرین را دیدم دست و پا چلفتی نشم .از زبان تیکی:مرینت تو همیشه اینجور تصمیم میگیری ولی همیشه وقتی آدرینو میبینی نمیدونی چیکار کنی .
از زبان مرینت : تیکی ان دفعه میبینی دیگه دست و پا چلفتی نمیشم . کم کم داشت شب میشد که مامان و بابام گفتن مرینت شام حاضره منم رفتم شام رو خوردم و اومدم خوابیدم که فردا مدرسه دیر نشه . و رفتم رو تختم دراز کشیدم و خوابیدم . صبح به صدای جیغ تیکی بیدار شدم گفتم چرا جیغ میزنی . تیکی گفت از ساعت خبر داری از صبح دارم بیدارت میکنم بیدار نمیشی از زبان مرینت: دیدم مدرسم دیر شده زود وسایلام رو برداشتم از مامان و بابام خداحافظی کردم و رفتم که یهو
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
سلام عالی بود ادامه ندی من دیونه میشم
عالی بود❤
سلام من نویسنده داستان عشق پنهانم .
خیلی عالی بود .
اما نباید بگی دست و پا چلفتی نشم مصلا باسد بگی خومو گم میکنم . عالی بود .
عالی بود عزیزم 🥰🥰😍😍
سلام از همه خواهش میکنم وقتی داستانم رو خوندن لایک کنن
درست تو پایین داستان یک قلب هست شما باید روی آن بزنید و ۲ ۳ ثانیه نگه دارید اونوقت لایک میشه ممنونم پارت های بعدی به زودی میان.
یک تست بود اومده بودی نظز دادی فکر کنم گفتی به تست من هم سر بزنید بابا ادرین به زور قراره با کاگامی ازدواج کنه من تا اینجا دیدم
عالی بود پارت بعد رو زود بزار❤
ممنون میشم اگه کمکم کنی
سلام سدرا هستی دیگر تو امده بودی توی یک تست که تا انجایی که من دیدم ادرین به کاگامی گفت بیا پارک و گفت دوستش نداره گفت دیر گفتی مرینت هم داشت گوش میکرد اومدی توش نظر دادی من هواسم نبود قبل ذخیره زدم رفت میشه یا لینک یا اسم بدی برگردم ممنون میشم
سلام کدوم را میگی؟
دو هفته گذشته بعدی چرا نمیاد منتظریم؟
۱ هفته فک کنم به زودی بیاد