اینم پارت 3 که منتظر بودین😍
عشق پنهان🦋🐾❤️
🐾کلارا رو بردم تو اتاقش از من تشکر کرد بعد هم دعوتم کرد تو اتاقش💒رفتم تو گفت بشین که یهو یکی شرور شد نمیدونم چکار کنم یه بهونه آوردم و رفتم به بهونه دستشویی رفتم وتبدیل به گربه سیاه شدم(پلگ پنجه ها بیرون) رفتم بانو اونجا بود یکی دیگه هم اونجا بود لباسش جدید بود اون کی بود موهاش مثل خودم بود لباسشم قرمز بود❤️(اسلاید بالا لباس کلارا) با یک نقاب قرمز خیلی دختر زیبایی بود گفتم سلام شما گفت(کلارا بود مثلا) 🍭من دختر همه فو حریفم خندیدم و گفتم واقعا😂گفت آره🐞گربه میشه زیاد مزه نریزی زود بیای 🐾چشم بانو🍭من لیدی باگ رو میشناختم ولی نه انقدر زیاد آخه یک چند باری دیدمش 🐾از وقتی اون دختر اومده بود دیگه شکست دادن شرور ها راحت بود تازه ارباب شرارت دیگه زیاد کسی را شرور نمیکرد🦋🦋🐾 رفتم خونه تبدیل به آدرین شدم و رفتم تو اتاق کلارا دیدم داره موهاشو میبسته گفتم ببخشید تنهات گذاشتم🍭نه اشکالی نداره 🐾چرا تا اومدم و رفتم لباس گربه ای پوشیدی 🍭آخه من عاشق گربه سیاه و کارهاشم🐾مگه تو گربه سیاه رو میشناسی؟ 🍭آره یکم 🐾آها🍭راستی یک لباس مثل همین لباس خودم برات آماده کردم میخوام بریم پارک گفت باشه باهم رفتیم تو پارک بعد یهو یک دختر مو آبی اومد جلو گفت سلام پادرن خانم یعنی آقا😁(اسلاید بالا کلارا❤️)
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
پپخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ 🍉😐
خب مثلا چی