من کریم احمدی هستم بچه فقیری هستم حتی من شب ها با شکم گرسنه می خوابیدم .کریم شانزده ساله می شود و او همه خانواده اش کشته شده بودند.او هر روز کار میکرد و یک لحظه هم نمی خوابید او در مغازه کار کرد و مغازه دار یک لحظه شبکه ورزش را آورد بازی فینال آرژانتین و برزیل و من از آن موقع به بعد عاشق
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)