چگونه مغز قفل شده را باز کنیم(مخصوص نویسنده ها)

توضیح: یه وقتایی هست که میخوایم داستان بنویسیم ولی انگار مغزمون قفل کرده هیچ چیزی نمیاد تو ذهنمون..... که احتمالا واسه هر نویسنده ای ممکنه پیش بیاد ولی خوب این تست برای همینه دیگه پس بریم که چند تا راهکار واسه چنین مواقعی براتون دارم

راه اول: اگه نمیتونی خوب ننویس گاهی دلیل اینکه نمیتونیم بنویسیم اینه که مغزمون از داستان نویسی خسته شده پس بهتره چند روزی داستان ننویسیم که دوباره افکارمون باز بشن معلومه که خیلیامون مثلا توت فرنگی دوست داریم ولی وقتی مجبور باشیم دو کیلو ازش بخوریم دلمونو میزنه

راه سوم: یک سبک دیگر * یکی دوست دارد درباره ی بی تی اس داستان بنویسد و یکی درباره ی ماه پیشونی و یکی درباره ی یونان باستان. ولی اگر مغزتان قفل کرد بهتر است درباره ی برعکس چیزی که همیشه درباره ی آن داستان مینوشتید بنویسید. مثلا اگر تا به حال تخیلی مینوشتید به سبک واقعی بنویسید یا اگر همیشه با ژانر اکشن مینوشتید با ژانر مثلا معمایی بنویسید. یا اصلا اگر تا حالا مینوشتید الان آن را بگویید. شاید کمی سخت باشد ولی این کار کمک میکند تا ایده های جدید به ذهنتان برسد و حتما لازم نیست که داستانتان خیلی خوب باشد.

راه دوم بود قبلی؟ /: عجب پس راه سوم: هر چی اومد تو ذهنت بنویس خوب نیازی به توضیح ندارد هر چه به ذهنت اومد بنویس و اصلا به کلمه های قبلی فکر نکن اگار که مسابقست. تست قبلی من هم به خاطر همین عجیب غریب بود نمیدونم ناظر تایید کرد یا نه😐✋🏻

راه چهارم: دفترچه ی ایده * وقتی مینویسید ایده ای به ذهنتان نمیرسد؟ وقتی نمینویسید چطور؟ یک دفترچه یا یک برگه یا یک دست فرقی ندارد فقط کافی است وقتی ایده ای به ذهنتان رسید آن را بنویسید چون ایده های محشر هم از یاد آدم میروند🙃

راه پنجم: مشورت🙋🏻‍♀️ * اگر همه ی این کار ها را کردید و باز هم قفل بودید دیگر وقت مشورت است درد و ترس که ندارد 😐 اگرچه این راه ها ترتیب مشخصی ندارند و اگر من بودم اول مشورت میکردم :|

خوب امیدوارم این تست ذهن شما را باز کرده باشد😊 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂