
سلام داستان رسید قسمت دو این قسمت خیلی باحاله حتما بخونید و الان ساعت 12 شبه دارم مینویسم احتمالاً تا فردا تموم کنم 💖💖
# خصوصیات امی # خب در مورد خانواده پدری امی یه فکت جالب اونا نسل در نسل اسلیترینی بودن اما اونا این طلسم رو دارن که با غیر اسلاترینی ها ازدواج میکنن مثلا خود پدر امی یا پدر بزرگش که با یه بلک ازدواج کرده حتی تا جایی سلسله اونا به ویزلی هم می خوره
حیاط هاگوارتز # هرماینی : امی چندین روزی چیزی به من نمیگی تقریبا کل مدرسه ازت دعوت کردن ولی همشون رو رد کردی آهه چرا ؟فلور استنلی : چون یه احمقی ! امی : من احمق نیستم 😈😈 هرماینی : پس تو منتظر یه نفر خاصی. امی : خب آره ، هرماینی : و اون نفر کیه ؟ امی : راستش اون ازم دعوت کرده . دراکو از پشت ء.: هی امی نمیای برین یکم تمرین کنیم . امی : بچه ها من آممم باید برم . ساعت 5 توی خابگاه میبینمتون . فلور : باورم نمیشه ، هرماینی : راستی فلور تو میخوای با کی بری . فلور : خب راستش با گری فاستر میرم ارشد هافلپاف.
# خیلی استرس داشتم رفتم توی محل جشن خیلی باحال بود هری : امی ام تو واقعا یعنی لباست خیلی خوشگله . من : ممنونم هری ت با کی میری ؟ هری : پادما 😠😠😠😠 تو با کی هستی . دراکو : امی مراسم داره شروع میشه . من : هری نگران نباش همه چیز درست میشه . هری : باشه ( با حسرت ) باشه . # توی جشن # امی : من فکر میکردم با اون دختر پانسی میخوای بری. دراکو : خب در اولویت دومم این بود اگه تو جواب منفی میدادی با اوت میفرتم . امی : در این صورت تا ابد باهات حرف نمی زدم . دراکو : صب کن اصن یه سوال تو چرا از اون بدت میاد . امی : چون اون بی تربیت بد جنس و زشته راستی میدونی باید چطور غذا بخوریم . دراکو : خب فک کنم کباب مرغ . و روی بشقابش غذا ضاهر شد ( دلم نیومد این قسمت کتاب ر تغییر بدم ) چرا اون گرنجر مادبلاد نمیخوره . امی : با اینکه از این حرفت بدم اومد واسه ت ه و ع عه . دراکو : همون تشکیلات نمیدونم چی . امی : آره . بعد شام . دراکو : نمیای برقصیم اگه تنهایی برم همه بهم میخندن . امی : خب به نظرم خیلی باحال میشه
دو روز بعد . هرماینی : هری چن ساعت دیگه مرحله دوم شروع میشه . پروفسور مک گوناگال : پاتر ویزلی گرنجر یه اتفاقی واسه اون افتاده که فک نکنم خوش حال بشین . # بهداری # رون : اوه خدای من . هرماینی : پروفسور یعنی یه باسیلیسک دیگه تو مدرسه هست . مک گوناگال : متاسفانه نمیدونیم دوشیزه گرنجر این واقعا تاسف باره ما امیلی رو کنار دریاچه پیدا کردیم و الان همون طور که میبینید خشک شده 😱😱😱😲😲 مالفوی :تو پاتر تو بودی . هری : من هیچ وقت دوستم رو خشک نمی کنم
# مرحله دوم از دید هری # خیلی ناراحت بودم برا امی نمیدونم کی این کار رو کرده همه توی مدرسه میگن که یه باسیلیسک بوده ولی آخه تا اون جایب که من میدونم امیلی اصیل زادس وای خدای من حالا چی کار کنم آخه امی رو جلو ی دریاچه پناان کردن احتمالا یه باسیلیسک توی آب بوده از صد متری مالفی دو. میاد دارم دیوونه میشم . لودو بگمن : یک دو سه و شروععععععععع
دفتر دامبلدور # اسنیپ : من به همتون اطمینان میدم که حال خانم تامسون خوبه و به احتمال قوی اون یه باسیلیسک بوده . مودی : پففففف شوهیت گرفته تو داری دیوونه بازی در میآری باسیلیسک کجا بود . اسنیپ : پس لابد میخوای بگی که خوده تو اون رو خشک کردی . کرواچ : این دلیلی بر به عقب انداختن مرحله آخر نیست . مودی : البته . اسنیپ : تو داری از مسابقات و وزارت خونه دفاع میکنی در حالی که همین الان یه باسیلیسک زنده توی مدرسه داره واسه خودش چرخ میزنه . مودی : به راحتی نمیشه از هزار گالیون گذشت .
خب برای کوتاهی این قسمت ببخشی این به دلیل اینه که قسمت بعدی قسمت آخره و بعدش هم یه قسمت اابستانه هیجان انگیز دارم که مطمئنم مختون سوت میکشه
نظر یادتون نره ها 💖💖❤❤💚💚💙💙💛💛
آنچه خواهید دید : رون : باورم نمیشه تو با اسنیپ هم کاری کردی . امی : اون جا مرگ خوار های زیادی بودن
و اما چالش اگه قرار بود فقط یکی از برنامه های گوشیت رو نگه داری کدوم رو نگه میداشتی ❤💚💙💛
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خوب بود
چالش:من بازی هری پاتر رو نگه میداشتم و پیشنهاد میکنم شما هم اگه بازی هری پاتر رو ندارید برید بازیش رو دانلود کنید
مرسی عزیزم یه تست گذاشتم در حال بررسیه :)
راستی یه سئوال: به جز پارت بعدی که قراره بنویسی بازم ادامه میدی و داستان مینویسی؟
نه تا فرزند نفرین شده ادامه میدم ولی خب شاهزاده دورگه و محفل رو نمینویسم
خيلی خوب بود واقعا داستانات عاليه 😍💖
چالش: نميدونم همه برنامه هام رو دوست دارم.
خب بچه ها من یه تست دیروز گذاشتم در مورد منفور ترین شخصیت های هری پاتره خیلی زحمت کشیدم حتما نگا کنید خیلی جالب شده
خب فرزند نفرین شده ماله بعد جنگ هاگوارتز ه و راستش فک کنم کسی نتونه علامت شوم رو از روی دستش از بین ببره به خدا دوس دارم بگم ولی داستان لو میره
خیلی خیلی قشنگ بود واقعا عالی بود :) البته یه خورده کم بود. زود بعدی رو بنویس
برای چالش: من احتمالا گالری یا ویدئوهام
مرسی عزیزم ببخش به خاطر کم بودن قسمت بعدی قسمت آخره به خاطر همین گذاشتم خراب نشه و داستان لو نره راستی تو خودت چرا چن وقته اصن تست نمیزاری دلم واسه تستات تنگ شده
مثل همیشه عالی بود
چالش: وااای خدا چه سخت من همشونو دوس دارم
❤💙💚💛
خیلییییی... داستانت رو دوست داشتم واقعا معرکه و عالی بود به شدت منتظر پارت های بعدی داستانت و تست هات هستم .
چالش : من بازی Harry Potter رو نگه میدارم چون واقعا عالیه
خسته نباشید ❤💚🐍
مرسی عزیزم من خودم اگه بودم گوگل رو نگه می داشتم تا بتونم بیام تو تستچی و همین طور برنامه آردا رو ❤❤❤
زودتر پارت هارو بزار.بعد این همه انتظار همین یه ذره کم نیست به نظرت؟
سلام ببخشید من خیلی زود میزارم قسمت بعدی رو همین فردا پس فردا میزارم