اینم قسمت ۲۱ امیدوارم لذت ببرید ❤️ فراموش نکنید من عاشقانه و طنز مینویسم ❤️ ببخشید اگه طول کشید 🙏🏻 خیلی سرم شلوغ بود
ادامهی قسمت قبلی 👈🏻 از دید مرینت 👈 بخاطر جلسهی عکاسی ، رفتم پارک پیش آدرین . بعد از صحبتهام با آدرین ، عکاس گفت : خب آقای آدرین و خانوم مرینت ، میخوام عکاسی رو شروع کنم لطفاً آماده شید 🙂. آدرین گفت : ما آمادهایم 😄، باید چه پوزیشنی داشته باشیم ؟ عکاس گفت : آقای آدرین شما روی صندلی پارک بشین ، خانوم مرینت شما از پشت گردن آدرین دستهات رو بیار روی سینهش . من گفتم : پس در واقع از پشت آدرین رو بغل کنم 😅؟ گفت : آره دقیقاً 😀. من رفتم و از پشت آدرین رو بغل کردم ❤️ و عکاس چند تا عکس گرفت 📸.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
ببین به مولا که عشقمی اصن من باید یه روزی تورو ببینم .❤️❤️❤️
خیلی عشقی ❤️❤️
اصنن ببین من با داستان هات حال میکنم یجوریه خاصه تو ذهنم خودش خود به خود صحنه سازی میشه
سلام دوستان لطفا داستان منم بخونید
میراکس : شب بارانی ۱
بابا تو حرف نداری😍♥
ممنون ❤
دوباره سلام دوستان 👋🏻 برای بار هزارم میگم 😬، من قسمت ۲۲ رو گذاشتم اما سایت هنوز تایید نکرده 😄. قسمت ۲۳ رو هنوز ننوشتم چون میخوام بدون عیب و ایراد باشه 😅❤️
سلام دوستان 👋🏻 یه خبر خوب دارم براتون 🥳😁 من نصف قسمت ۲۳ رو نوشتم به زودی تموم میشه و اونم میذارم توی سایت😇
یادتون نره از اکانت دوم و سوم من هم بازدید کنید .
اکانت دوم : Alireza 2
اکانت سوم : Alireza 3
سلام به همه ی دوستان👋 علیرضا هستم و این اکانت سوم من هست 😁به این اکانت هم سر بزنید و تست هاش رو انجام بدین 🙏
عالی بود مخصوصا قسمت حرف یا گابریل🤣🤣🤣اصلا زمینو گاز گرفتم
سلام دوستان 👋🏻 متأسفانه سایت قسمت ۲۲ رو حذف کرد 😭 حالا باید دوباره از اول این قسمت رو بنویسم 😭 احتمالا ۹ روز دیگه منتشر میشه 💔 واقعاً ببخشید بابت این اتفاق 😓
سلام دوستان 👋🏻 قسمت ۲۲ عدم تایید شد ☹️ اون رو ویرایش کردم ، خیلی زود تایید میشه 😁
عالییی بود
فقط اونجا ترکیدم از خنده که گابریل زنگ زده بود به مرینت
وایییی خدا عالی بود🤣🤣🤣🤣
ایوللل پارت ۲۱ الان میرم میخونممممممم
قشنگ خدایی داشتم میمیردم از خنده😂😂😂
وای خدا فقط با گابریل داشت صحبت میکرد وای جر گاد😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣