حقیقت یک فضایی (P5)

@ عهه تهیونگ ترو خدا ولم کن سرم درد میکنه ¥ او اوک بیخیال بخواب @هیمم

فردا صبح از زبان ا/ت چشاما باز کردم با صحنه ای که دیدم هیچی نتونستم بگم ( تهیونگ بغلش کرده و خوابیده ) @ هوم ته تهه تهیونگگ ( یواش میصداعه ) الوو تهیونگگ ¥ هوممم عهه میخوام بخوابم ( ا/ت را بیشتر بغل میکنه ) @ عهه خب بخواب منا ول کننن ( داد) ¥ هیععع حمله کردن چی شده کو کجاس هری پاتر مردهه معلم منفی گزاشتهههه ( از خواب پریدد )

@😐🤣🤣🤣جررررر هری پاتر جرررر معلم جرر وایی خیلی خوب بوددد¥ زهر ماررر عهه بیشور داشتم خوابای خوب میدیدم ( تازه بچه متوجه میشود در چه حالتی خواب بوده است ) ¥ اوه پوزش ببین منا خب ببین من خب عادت دارم تو خواب یه چیزیا بغل کنم خب برا همین اصا ولش عهه😬@🤣( ایشون هنوز در حال خندست ) واییی اشکال نداره ولی من چیز نستما 🤣 ( اروم خندش بند میاد ) ¥ هوم میگم که ا/ت @ هوم ¥ به کسی نگیا من چه عادتی دارم @ اوک بابا خیالت راحت¥ بعد یه چی دی/ه @ چیهه ¥ میگم که سرت خوب شد @ ها عه اره مرسی

¥ میگم که ا/ت @ هوم ¥ نه هیچی ولش @ عهه خب بگو دیگهه تیلی بدی میدونی من فضولمااا هی اذیت کن ¥ جرر 🤣🤦🏻‍♀️خب نه ولش اصا یادم رفت @ 😐🤦🏻‍♀️🤣 # سلاممم @ 😐🤣 سلام

( از پارت بعد مقداری هیجانی میشود حتما بخونید 😐🤝🏻🤣 ) & تهه پاشو بریم بدو @ چی شده ¥ حق گفت چی شده # مدیر میخواد یه ماموریت به گروها بده باید بریم پاشو ا/تت @ هی خدااا ¥ اینم خق گفت هعی# 😐& 😐🤦🏻‍♀️🤣 @ بریم

این پارت هم کم و به درد نخور بید 😐🤦🏻‍♀️🤣 یعنی جیز زیادی توش نبود ولی برین انجه خواهید خواندا بخونید ببینید چه خبره 😐🤝🏻🤣