سلام دوستان 😍
دکتر گفت : از شون خیلی خون
رفته فوری نیاز به خون از زبان آدرین من داوطلب شدم که به مرینت خون بدم خوشبختانه خونم بهش خورد بعد از چند دقیقه مرینت به هوش اومد و من دوباره
اجازه گرفتم برم از زبان راوی
مرینت : سلام کلا موزی 🍌آدرین :
یعنی نمیشه ی دقیقه تو سر به سر من نزاری. مرینت : نوچ 😎
آدرین از دست تو 😐
مرینت حالا نزدیک بودمن به خاطر تو بمیرما، ❤️ دیدم چهره آدرین رفت توهم گفتم شوخی کردم بابا
چقدر به جنبه ای 😑
آدرین نخیرم تویی مرینت نه تویی
آدرین نه تویی. مرینت نه تویی داشتیم همین جوری ادامه میدادیم
که آدریانا اومد تو
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
۵ بزاریااا
عالیییی
خوب بود
پارت پنجش رو نزاشتی؟
نه هنوز
بزارش ترو خدا🙏🙏🙏