
خب بچه ها پارت اول این فیک رو گذاشتم امید وارم خوشتون بیاد❤️
از دید ا/ت:صبح بلند شدم ساعت رو نگاه کردم واییییی ساعت هفت و نیم بود و ساعت هشت دانشگاه شروع میشه سریع بلند شدم و صورتمو شستم و لباسام رو پوشیدم و سریع کتابام رو گذاشتم تویه کیفم رفتم پایین مامانم داشت صبحونه حاضر میکرد سریع رفتم پیشش. ا/ت:سلام مامان صبح بخیر مامان ا/ت:صبح تو هم بخیر سریع دو لغمه سرپایی خوردم و میخواستم برم مامان ا/ت:بشین بخور دخترم نخوری گرسنت میشه ها ا/ت:ممنون مامان اما دیرمه بعد رفتم بیرون و کفشام رو پوشیدم و دویدم سمت ایستگاه اتوبوس،اتوبوس داشت حرکت میکرد دویدم سمتش بعد کمی تلاش کردن بهش رسیدم بزور خودمو تویه انبوه جمعیت جا دادم بعد سی مین بلاخره به دانشگاه رسیدم سریع پیاده شدم و دویدم سمت دانشگاه با اینکه با تمام توانم دویدم ولی بازم دیر رسیدم به کلاس آروم در زدم و وارد شدم همه برگشت. استاد:خانوم پارک میدونید ساعت چنده ا/ت: ببخشید استاد دیگه تکرار نمیشه بعدش یه تعظیم کوتاه کردم نشستم اون ته کلاس بعد چند دقیقه در باز شد یه پسره اومد تو که تابلو بود از اون خر پولا بود البته اینجا همه خر پولا ولی اون دیگه خیلی بود🤦🏻♀️

بدون هیچ حرفی یه نفر از اون جلو نشسته بود بلند شد و رفت اومد این ته نشست و اون پسره اومد جاش نشست وای چه گنگ! معلومه شاخ دانشگاهه......(بعد دانشگاه).... زنگ خورد و همه اومدیم بیرون باید سریع میرفتم سمت کافه .دانشگاه ساعت دوازده تموم میشد و من باید ساعت دوازده و ربع تویه کافه بودم برای همین سریع دویدم سمت بیرون که هویی خودم به یه نفر محکم پرت شدم زمین ا/ت:اخخخخ ببخشید تقصیر من بود چرا هیچی نمیگه؟بلند شدم و نگاش کردم وای نه😨این که همون پسرس کوک:هوی چه خبرته ا/ت:ب..ب..ببخشید بعد رفت وسایلامو جمع کردم و رفتم سمت کافه. (روز بعد)دانشگاه تموم شد من تازگیا اینجا یه دوست پیدا کردم اسمش جولیه اونم مثل من با آزمون وارد اینجا شده. امروز کافه تعطیله برای همین قرار شد که با جولی بریم بیرون قرار گذاشتیم که روبه رویه کافه همدیگه رو ببینیم یه لباس ساده پوشیدم و موهامم دم اسبی از بالا بستمش و رفتم سمت کافه(عکس لباس ا/ت) وقتی رسیدم جواب اونجا بود رفتیم و سلام و احوال پرسی کردیم جولی:خب کجا بریم؟
ا/ت: نمیدونم هرجا که تو بگی جولی:اممم خب الان خیلی بازار شلوغه منم از جا های شلوغ خوشم نمیاد چطوره بریم محله ی نایتس( محله ی نایتس یکی از گرون ترین محله های جهانه) ا/ت:اممم خب باشه بعدش رفتیم اونجا زیاد کسی اونجا رفت و آمد نمیکرد و خیلی خلوت بود جولی:اینجا خیلی خوشگله ا/ت:اره همینطوری داشتیم راه میرفتیم که دیگه داشت غروب میشد.... دیگه هوا تاریک شده بود برگشتم و دیدم که جولی نیست ا/ت:ج..جولییی تویه همین حال بودم که یکی هولم داد. رویه زمین افتادم وقتی نگاش کردم یه مردی بود که معلوم بود تا خر خره م.س.ت. کرده بود مرده:هی خانوم خوشگله به تیپت نمیخوره مال این طرفا باشی برسونمت ا/ت:نه مرسی میخواستم بلند شم که دوباره هولم داد ا/ت:کمک(با جیغ) که یهویی یکی مرده رو از پشت گرفتش و کوبوندش زمین....
خب بچه ها این پارت اول بود امید وارم خوشتون اومده باشه شرط ها: ۱۶ لایک ۱۳ کامنت
دوستتون دارم تا تست بعدی باییییییییی ❤️❤️❤️❤️
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
واووو😍😐
💜💜
شرطا ممکنه طول بکشن من که با جون و دل لایک میکنم فقط تلوخدا پارت 3 رو بزار
چشم😂فکر نمیکردم آنقدر زود کامل شده تا شب میزارم😘😘😘😘
مرسی♥️😘
ممنون
میشه پارت بعدو بزاری عصیصم🥲خیلی عالی بودش🥺
هنوز دوتا لایک مونده اجی🥲ولی سعی میکنم امشب براتون بزارم اگه نشد فردا حتما میزارم❤️
عالللللللللللی بود پارت بعد رو زودتر بزار 🥰😍
تا پارت بعد رو نگیریم آروم نمیگگگگریم 😂
(#شعار جدید)😅
😂😂♥️♥️♥️چشم الان پارت یک امادست ولی خب فعلا شرط ها کامل نشده♥️
سلام داستانت خیلی خوبه ادامه بده حمایت میکنم اما خیلی بدی چرا پارت بعد رو نمیزاری؟🥺
مرسی بابت نظرت ♥️😘هر موقع شرط ها کامل شد براتون میزارم کامل نوشتمش منتظر کامل شدن شرطام ♥️😘
عالییییی
مرسی♥️😘
..
♥️..
بچه ها یادم رفته کنار اسم فیک بنویسم پارت ۱😭
عالی بود تا پارت بعد تحمل ندارم راستی اون شوگا بود که کمک ات کرد
مرسی بابات نظرت تا پارت بعد رو میزارم خودتون میفهمید😂😘
😅🤣🤣🤣
عالیییییییییی
مرسی❤️😘