
اینم از پارت شش بازرس تو رو خدا ثبتش کن 🥺😪
زنگ خونه خورد و داشتم وسایلم رو جمع میکرد که سوجین اومد طرف میز ما و انقد نزدیک شد که صدای تپش قلبش رو میشنیدیم گفت هی تو کارینا نبینمت طرف یونگی . کارینا: گمشو . من بلند شدم کارینا بلند شد و رفت منم منتظر جی یی شدم تا وسایلشو جمع کنه . کوک: ا.ت منو جی یی و ته ته و سوجین داریم میریم یکم ورزش کنیم میای باهامون ا.ت : عه خب یونگی پرید وسط حرفم . یونگی: ا.ت هیجا نمیاد . دستمو کشید کیفمو برداشت و منو دنبال خودش میکشوند ا.ت : منو کجا میبری .
. یونگی: هیسسسسسس ا.ت : یااااااا وایسا ببینم . یونگی وایساد . یونگی: دوچرخت کو؟ ا.ت: تو حیاط مدرسس . یونگی: اها . رفتیم تو حیاط مدرسه. اون سوار دوچرخه خودش شد. یونگی : یا منتظر چی هستی سوار دوچرخت شو دیگه. یک حسی به هم میگه بهش اعتماد کنم . از مدرسه رفتیم بیرون یونگی : هر جا من میرم بیا دنبالم بیا . قول میدم خوش بگذره بهت ا.ت: باشه .
. منو برد یک جای سرسبز که تا حالا تو عمرم ندیده بودم . وایساد منم وایسادم پیدا شدم رفت وسط اون پارک یا جنگل و داد زد من عاشق این دختر شدم . من دور ورم رو یک نگاه انداختم به جز من دختر دیگه اونجا نبود . ترسیدم . ا.ت : منظورت منم؟؟؟؟ یونگی: مگه دختر دیگه ای میبینی؟ ا.ت: نه. یونگی : تو هم منو دوست داری؟ ا.ت : نمیدونم چی بگم . یونگی : اره یا نه .
. ا.ت: مطمئنی منم مثل کارینا ول نمیکنی. یونگی: نه مطمئنم ادم که عشقشو ول نمیکنه . صورتش قرمز شد منم فک کنم مثل لبو شدم😂😐 یک دفعه نمیدونم سوجین از کجا اومد پرید وسط این لحظه شیرین😐😐 داد زد منم عاشق این پسرم . که یک دفعه سر و کله جی یی و کوک و تهیونگ هم پیدا شد . تهیونگ هم داد زد . منم عاشق این دخترم . ( عجب خر تو خری شد) یونگی: کدوم دختر؟؟؟
؟ تهیونگ : ا.ت. یونگی : غلط کردی . یونگی: هی سیریش تو با کی بودی ( منظور از سیریش سوجینه😂😐) سوجین: من عاشق توعم یونگی . جی یی و کوک و من همزمان با هم: اینجا چه خبرهههه؟
خب خب خب اول لایک کن ♥️ اگه فالو نکردی فالو کن 🐥❤ چالش : اگه جای ا.ت بودی چیکار میکردی؟ که در واقع تو داستان جای ا.ت ی ولی کلا چیکار میکردی؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی 💖
لطفا پارت بعدی رو زود بزار 💜
واقعلا قشنگه فقط کمه
چ: من خودمو میکشتم یا سرمو میکوبیدم به درختا تا همچی از یادم بره😹
سلام گلم خسته نباشی
عالییییی بود 😍😍😍
ج چ : والله نمی دونم ولی شاید از اونجا دور می شدم و به کشور دیگه ای می رفتم و سعی می کردم اونا رو فراموش کنم .
یا شاید سر خودمو محکم می کوبندم به درخت ( از اینکه روانی شدم و نمی تونم هیچ کاری کنم 😂😂😂😂 ) ( شوخی کردم گزینه اول رو انجام می دادم 😊)
عالی ، لطفا پارت بعد و زود تر بزار 😍😍😘
I love you❤❤
چشم❤
یا حدا چه باحال شد
عالی پارت بعد✌🥺💕
چشم♥️
تنکس♥️
بوص🥲🤍⛓
عالی بود
لطفا پارت بعد رو زودتر بزار 🙂💜
چشم ❤
عالیییییی بود
مرسی ❤♥️