رفتم پیش ارام وگفتم = خیلی سوسول شدی باید حداقل یه پس گردنی بهش می زدی یا یه گاز ازش میگرفتی تا حساب کار دستش بیاد دو تا پس گردنی حوالم کرد وگفت یکی برای فال گوش وایسادنت یکی برای موضوع پارک گفتم خدابه رامین رحم کرد بهش پس گردنی نزدی من گردن کلفتم اون قطعا گردنش رگ به رگ میشد
رفتیم خرید ولباس عروس و داماد و گرفتیم وکلی سر به سرشون گذاشتیم و خندیدیم این رامینم زیر گوش ارام پچ پچ میکرد وارام سرخ وسفید میشد ولبشو گاز میگرفت ومیزد پس کله رامین (عکس لباس عروس وداماد در بالا)
این ارمینم میزد تو سر خودش ومیگفت داداشم که دو دقیقه ازم کوچیکتره زن گرفت و من هنوز مجردم و... خلاصه روز عروسی رسید و ما اماده شدیم خیلی خوش گذشت وکادو ها رو دادیم بهشون ورفتیم خونه
از اون روز به بعد حال بهم زن شدن و هر جا میرفتن ست میکردن وکلی استوری دونفری میزاشتن و.... بچه ها هم میزدن تو سرشون که اگه میدونستیم بی جنبه میشید عمرا میزاشتیم ازدواج کنین
بعد خرید رفتیم خونه بلک وایت توضیح =بخاطر اینکه یا ایام خوشی میومدیم یا ایام غم اسمشو گذاشتیم بلک وایت کلی خستگی در کردیم ناهار خوردیم وگفتیم جرات یا حقیقت که جدیدا به خاطر ارام ورامین اسمشو عاشق رسان گذاشتیم بازی کنیم از زبان ارشام=تو بازی قرار شد من با ماریلا اشپزی کنیم اخه دستپختش خیلی خوبه خلاصه با همفکری و کمک پریا قرار شد قیمه درست کنیم اونم با کلی سیب زمینی
خوردیم وبه مخترعش درود فرستادیم با این سلیقه پرفکتش وهمه پریا رو مجبور کردیم که فردا برامون قرمه سبزی درست کنیم اونم شرط گذاشت که اگه حتی یکیمون بتونه درست تلفظش کنه برامون درست کنه که همه به جز ارام گند زدن
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)