ناظر عزیز و محترم لطفا منتشرش کن🙏💕
گفت:چطوري دخترم؟
نميتونستم جوابشو بدم حتي يک لبخند ساختگي نفر دوم هم گابریل اقا بود ... با همه سر سري سلام کردم وقتي به لیا رسيدم خودمو توي ب.غ.ل.ش انداختم تعادلمو از دست داده بودم.لیا بردم به اشپزخونه ادریان اونحا بود برخلاف هميشه که بهم ت.ي.ک.ه مينداخت گفت:چي شده مرینت؟خوبي؟
سرمو با دستم گرفتم و گفتم:اره خوبم فقط يک ليوان اب ميدي.
ادریان از جا پريد در يخچال رو باز کرد و اب ريخت برام و به دستم داد ..اب رو يکسره خوردم
همون موقع گابریل اقا گفت:مری خانم تشريف بياريد.
نفس عميقي کشيدم و بدون نگاه کردن به ادریان به هال رفتم.کنار ژاکلین جا بود رفتم نشستم و سرمو انداختم پايين .
امیلی خانم گفت:با اجازه گابریل اقا و جینا خانم . ما مرینت خانم رو براي ادرین جان خوا.س.ت.گ.اري کرديم و جو.ا.ب +بوده حالا در اين شب ميخوايم اين دوتا جو.ون باز هم باهم صح.بت کنند من که مطمئنم که اين دو خ.و.ش ب.خ.ت ميشن. در ضمن طبق حرف گابریل اقا فعلا يک ن.ا.م.ز.دي ساده .. .
همه دست زدن نگام روي ادرینا افتاد که با خ.ش.م به من نگاه ميکرد يک چيزي گفت ولي من چون خيلي لب.خو.نيم بد بود نفهميدم.. (ا ادرینا جان از مری بدت میاد؟😂ادرینا:یکی بهتر نبود؟😑 _خیر😐)
9 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
43 لایک
من یه نظر دارم بیشتر داستان رو داخل ن.ا.م.ز.د...ی باشه و داخل همین زمان ع.ا..ش...ق. هم بشن اول هم ادرین اعتراف کنه
حالا نظر خودت هم محترمه
همینم قراره بشه
باز من پیش گویی کردم 🤣
عالییییییییییییییییی الان میزاری
مرسیییی اوهوم
فوقالعاده بود
مرسیییی
من عاشق قولت شدم و بس
نه شوخی کردم عالی بود
😂
مرسییی
عالیییییییییییییییییییییییییییی بود عجقم😆😆😆😆😆😻😻😻😻😻😻😍😍😍😍😍😍😘😘😘😘😘😘😘💕💕💕💕💕💕💕❤❤❤❤❤❤
منتظر پارت بعد هستم اجی جون😘😘😘😘💕💕💕🙈🙈🙈🙈❤❤❤❤
مرسی اجی خوشگل و کیوتم💜❤
عالی بود
مرسی
وایی چه عالی
ممنون
عالی بود
مرسی اجی
مرسی
مثل همیشه عالیییییییییییییییییییییییی بود❤❤
مرسییییییییییییییییییی اجی
عالییییی بود آجی
ولی زیاد خودتو خسته نکن آجی
مرسیییییی اجی