خب خب بریم برای پارت یک
ساعت ۱۰ صبح بود توی مطبم بودم داشتم یه سگ رو چک میکردم که حالش خوب نبود کارم باهاش تموم شد و به صاحبش برگردوندمش دیدم مطب خالیه و کسی نیست فقط منشی بود رفتم یه قهوه برای خودم ریختم تا بخورم بعد از ۵ دقیقه دیدم یک اقا و یک خانم با یک سگ هاسکی با عجله اومده بودن مطب و داشتن با منشی بحث میکردن
منشی:اقا نمیشه الان دکتر نمیتونن دارن استراحت میکنن
جیمین:یعنی چی میگم جَک(سگه جیمین)حالش خوب نیست(با داد)
اون خانمی هم که کنارش بود میگفت جیمین اروم باش
من تا دیدم صدای داد میاد رفتم بیرون تا ببینم چی شده……
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
سلام میشه فالوم کنید و به تستام سر بزنید منم همین کارو میکنم 💜😙
چشم🤍
ممنون ❤️
❤️
❤️