
خب سلام سلام بالاخره الان شرایطشو پیدا کردم که داستانو پارت یکش رو بزارم 😊 امیدوارم داستان خوبی بشه و دوستش داشته باشید 😍💜
آغاز فصل یک : سر آغاز 🌬️ شیطنت کرده بودمو خواهر بدجنسم دنبالم بود... داشتم از دستش فرار میکردم چون تعداد کسایی که طرف اون بودن بیشتر بود 🤧 دیدم دارن بهم میرسن پس از بالای پل پریدم پایین ! هووف آخیش خداروشکر اینجا بودم و زیر پام آب بود 😮 بعد که گمم کردن از آب خارج شدم.
زنگ زدم به ماری : الو سلام ماری خوبی ؟ 😩 ماری : سلام ونسا مرسی من خوبم بله چیزی شده ؟ نفس نفس میزنی 🤨 گفتم : آره راستش دیگه خواهرم و بقیه دوستاش دارن میرن رو اعصابم. هیچ ابرشروریم از لاکش نمیاد بیرون که با اونا مقابله کنه ! میخواستم بگم لطفا ساعت شیش بیا همون جای همیشگی نیاز دارم باهات مشورت کنم و با هم یه راه حلی گیر بیاریم 🤝🏻 ماری : باشه حتما. پس من فعلا میرم تا ساعت شیش همدیگرو ببینیم. فعلا 👋🏻 و قطع کرد.
خیالم راحت شد. رفتم خونه و کمی استراحت کردم تا ساعت شش بعد حاضر شدم و رفتم همون جای همیشگیمون... از دور ماری رو دیدم که توی ماشین نشسته بود و منتظر من بود 😃 رفتم جلو در ماشین رو باز کردم و نشستم. گفتم : سلام ! نذاشتم چیزی بگه و شروع کردم به گفتن پیشنهادم : خب ببین ما به بهترین ابرشرورا درخواست میدیم که با ما کار کنن اگر قبول کردن که خب خوشحال میشیم ماری : اگه قبول نکردن چی ؟ گفتم : خب اگه قبول نکردن بهشون میقبولونیم 😂😎
خلاصه که بحث رو ادامه دادیم و بهترین بهترینا رو پیدا کردیم و بهشون نامه. دادیم به طوری که حتما ببیننش 😝 ما به نیتن فلوید، ناتاشا رومانوف، سمیرا العباس، نارسیس، مری، دیوید استیونز، لویاکا، نیکولای گراچویچ و جین نامه دادیم و منتظر موندیم تا جواب بگیریم 👍🏻 سه روز بعد جواب هامون رو گرفتیم...
نیتن : رد کرد. ناتاشا : قبول کرد. لویاکا : قبول کرد. سمیرا : قبول کرد. نارسیس : رد کرد. جین : رد کرد. دیوید : قبول کرد. مری : رد کرد. نیکولای : رد کرد. و اینها جواب های اونا بودن... 😌 بعد از شنیدن هر جواب منفی پیش خودم میگفتم : راضیشون میکنم ! 😂😎 تمام 😍✨ امیدوارم از این پارت خوشتون اومده باشه منتظر دعوا ها باشین در پارت بعدی... 😃😂 آنچه خواهید دید هم میزارم پس برو نتیجه 👉🏻
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ا من قبول کردم چه خوبب
چون واقعا هم قبول میکردمم😂😍
میدونستم که قبول میکنی ! 😂🙃
😂😂👍🏻👍🏻
خیلیییییی قشنگ بودددد😍😍😍
مرررسی 🤭❤️
واییییییییییییی بالاخره گذاشتیی هورااااا😍😍😍😍😍😍😍♥♥♥♥
😁❤️
وووییییی من منتظر پارت بعدی اممممم
الان میزارمممم 😁🤝🏻
عالیییی
چرا من چهار ساعت دنبال اسم خودم میگشتم😂😂
اصلا خودمو یادم رفته بود🤦
آلزایمر گرفتی متاسفانه 😔😂💔
تنکس 😂❤️❤️❤️
هییی 😂😔
ببینم چطور راضیم میکنی 😂😎
میبینی... 😂😌
هوراااااا ایولللل😍، برم بخونممم😂
😂❤️
✌️🤞👌
داستان خوبی بود
مرسی 😁
ببین با پارت اول یه کاری کردی بی صبرانه منتظر پارت دوم باشم 😎😍😁
چند روز دیگه پارت دوم رو هم میسازم 😝
هورااااااا
چقدر خفن بود 😎😎😎😎😎😎
خب ظاهرا خوب بود خداروشکر 😁😎😍
😍😘