سلام دوستان من رزیتا هستم و این داستان لیدی باگ و کت نوار هست پارت اول داستان این داستان ممکنه شبیه داستان اصلی نباشه لطفا نظراتتون رو بگید
سلام من مرینت دوپنچنگ هستم ( یه توضیح بچه ها الان خانواده مرینت پولدارن و در نیویورک زندگی میکنن ) من دو تا خواهر کوچک تر دارم و سه تا برادر کوچک تر اسم های اونا
: ماری و ماریا خواهر های مرینت
: مارسل و مارتین و میتو بردارهای مرینت
مرینت با مارسل دوقلو هست اما مرینت یه ساعت زود تر از مارسل بدنیا آمد بنا برین اون بچه اول خانواده هست و الان ۱۲ سالشه مرینت مارسل هم همینطور ماری ده سالشه مارتین هم همینطور ماریا و میتو نوزاد هستن یعنی الان دو روز هست که بدنیا آمدن خب بریم سراغ داستان
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
عالی بود من عاشق این داستان های عاشقی هستم
سلام عزیزم
تو یه جاهایی رو از داستان کوروش کپی کردی
۱-اسم برادر مرینت
۲-اینکه مارسل و مرینت دو قلو هستن
۳-اینکه مرینت چند دقیقه یا چند ساعت از مارسل بزرگ تر هس
یه جاهایی هم از یه داستان دیگه کپی کردی
۱-فامیلی مرینت که ولیفا هس
سلام چیز های که گفتی درسته ولی من فقط اسم کپی کردم و اینکه اولین کسی که از اسم مارسل استفاده کرد یه داستان دیگه هست و اینکه خود کوروش هم از اون احتمالا کپی کرده دوما من نمیدونم کوروش کیه شاید داستانش خونده باشم ولی من خودم اینا رو نوشتم و مهم اسم نیست اتفاق داستان هستش داستان من متفاوت هست
و اینکه فامیلی واقعی مرینت ولیفا نیست و این موقتی هست
و خیلی ها از اسم مارسل کپی کردن
مارسل...؟..
اره چطور
سلام دوستان شرمنده اگه غلت املایی داشتم دوستان این دفعه بدون کامنت یعنی جلو جلو پارت دوم رو گذاشتم ولی لطفا نظراتتون رو راجب داستان بهم بگید
خیلیییی عالیییی
منتظر پارت بعد میمونم
ممنونم