سلام من آمدم با پارت جدید 😊
مرینت: ای بابا آدرین ببین چه کار می کنی آدرین : لطفاً 🥺 مرینت: باشه بابا باشه آدرین : دستت را بده به من . و مرینت دستش را داد به آدرین. مرینت: کجا داری می بریم . آدرین: یک لحظه وایسا......... آهان حالا چشم هایت را بازکن از زبان مرینت: چشم هایم را باز کردم و دیدم یک میز که روش غذا های مورد علاقه ام بود به آدرین گفتم تو کی تونستی این کار ها را انجام بدی که من نفهمیدم؟؟؟؟ آدرین : دیگه دیگه مرینت: میگم من را آوردی این رو تماشا کنم آدرین: آخه ببخشید اصلا حواسم نبود بفرمایید بشنید .مرینت: ممنونم و غذا را خوردند بعد از خوردن غذا بلند. شدند سفره را جمع کردند و رفتند داخل و روی مبل ولو شدن و با هم فیلم می دیدند از زبان مرینت: خیلی خسته بودم دیدم ساعت 12 شب پس به آدرین گفتم پاشو فردا باید بریم دانشگاه آدرین: ای بابا باشه تلویزیون را خاموش کردند و رفتن داخل اتاق مرینت: من کجا باید بخوابم؟؟؟ آدرین معلومه اینجا بغل من مرینت : چیییییییییی 😳 خیلی خوب من خوابم میاد و رفتم و روی تخت و آدرین هم آمد و گفت من میرم لامپ را خاموش کنم مرینت نه یک لحظه وایسا
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
19 لایک
بعدیببب
چالش مریکتی 😘😘
داستانت فوق العاده منم گذاشتم اگه میشه اجی صدات کنم اگه خواستی مال منم بخون البته اگه خواستی
ممنونم عزیزم ❤️
اجی میشی یا نه
بله عزیزم 😘
بیشتریت تک پارتیا مریکتیش خیلی باحاله واسم
من دستور ندادم نظر دادم عزیزم
ممنونم از نظرت گلم🌺
داستانت عالیه😘😘😘😘😘😘
به کمیک های منم سر بزن خیلی بامزن
چشم عزیزم حتما ❤️
خیلی عالی بود
ج چ : مریکتی نمی دانم چرا ولی شیپ مریکتی را دوست دارم
عالی بود
ج چ : مریکتی
منم موافقم