
سلام سلام سلام......دیگه بریم سر این پارت😊😊😊😊😊
جیهوپ هم قبول میکنه... تو از سرما بی هوش شده بودی... بدنت شبیه یک تیکه یخ شده بود .... بالاخره تو رو جیهوپ برد .................................................... یک روز بعد تو که بیدار میشی، میبینی که توی خونه بی تی اس هستی و توی اتاق یکی از اعضا... حسابی تعجب کردی.... از زبون سارینا:: من داشتم میدویدم که زودتر برسم خونه یا همون هتل که... دیدم هم راه هتل رو بلد نیستم و هم خیلی هم هوا سرده... و تا داشتم یکم خودم رو گرم میکردم که یهو بارون اومد و من چون نه چتری و نه کلاهی یا چیزی مثل اینها نداشتم..... سردم شده بود و دیگه هم توان راه رفتن نداشتم... که بعدش رو دیگه یادم نمیاد و بعد از اون اتفاق فقط یادم میاد که سر از خونه بی تی اس در آوردم.... ++++++++++++++++++++++++ از زبون بی تی اس :: تهیونگ:: من که تا شوگا گفت که فکر کنم اون داره اذیت میشه دویدم تا بریم و دنبال اون بگردیم... چون اکثر پیش بینی های شوگا درست از آب در میاد ....
جیمین:: من که داشتم بیرون رو نگاه میکردم.. یک لحظه دیدم که یک دختره وسط خیابون بی هوش شده و هر لحظه امکان داره پسر بیشوری پیدا بشه و دوییدم تا ببینم دارم درست میبینم یا نه؟؟ که تا دیدم جیهوپ رو صدا کردم چون نمیخواستم اون رو کول کنم چون گفتم حالا شاید راضی نباشه خُب !!!
جیهوپ:: من که داشتم مُهیتو میخوردم... یک دفعه دیدم که جیمین به راننده گفت که ایست بکنه و بعد از اون از ماشین پیاده شد.... و بعد تقریبا ۵ دقیقه بعد من رو صدا کرد تا اون دختر رو بردارم و در ماشین بزارم..... €€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€€ سه روز بعد تو با پسر ها رفتین برای اجرا ..... ( تو که نرفتی بخونی که.... تو رفتی اونجا که بی تی اس حواسشون بهت باشه و ازت مراقبت کنن و تو توی سالن گریم و آماده سازی نشسته بودی که...
یهو از بیرون یک صدای آهنگ بی کلام زیبا رو شنیدی که خیلی دلت میخواست باهاش آهنگ بخونی..... و تو خیلی سعی میکنی که نخونی ولی یک دفعه میزنی زیر آواز و این رو میخونی همراه با اون آهنگ.... من اونجا داشتم میخوندم چون خیلی آهنگ باحالی بود اونجا و من هم حوصله ام سر رفته بود... و دی جِی ها هم صدای من رو باحال کرده بودن و دو تا انگار کرده بودند .... ........ خیلی باحال شده بود و من هم داشتم آهنگ میخوندم که حالا نگو که....
میکروفن جلوی دهن من بود و من هم انقدر که جوگیر شده بودم اصلا نمیدنستم دارم چی کار میکنم...... همه صدای من رو نشنیدن ولی بی تی اس شنید ...( مردم نشنیدن چون که صدای میکروفن کم بود .... تصویر من روی مانیتور پخش میشد ولی مردم فکر میکردن جذوی از یک جورایی موزیک ویدیو بی تی اسه .... شکل اعضای بی تی اس 👇👇 😯😯😯😲😲😲😲😮😮😲😲🤩🤩🤩😍😍😍👌👌 اونها من رو به کمپانی Big hit دعوت کردند که از این با بعد با اون ها آهنگ بخونم..... ___________________________ تقریباََ یک ماه بعد تو برای بی تی اس داشتی غذا درست میکردی و آنها هم رفته بودند برای اجرا.... تو توی خونه تنهابودی و بعد از کار ها و درست کردن شام تا اومدی با گوشیت کار بکنی... خوابت برد... بی تی اس بعد از ۵ دقیقه بعد اومدن خونه و تا رسیدن صدای قارو قور شکم هاشون شروع شد.... اونها خیلی گرسنه بودند ... جیمین که رفت تو آشپز خونه... دید که غذا آماده است و فهمید که تو درستش کردی و بعد که رفت تو پذیرایی دید که تو رو مبل خوابیدی و گوشی هم روشن تو دستت هست...
جیمین تو رو کول کرد و گذاشتت روی کاناپه و رفت و تا اومد بیرون از حال.... تهیونگ اومد تو و من رو لُپَم رو کشید و رفت ...... تو که از ترس سوختن غذا از خواب بیدار شدی و یک دفعه پریدی.... بیدار شدی و رفتی تو حال و دیدی که بی تی اس دارن به جوک بی مزه جین گوش میدادن .....( جوک جین : میدونید وقتی قلب کسی وایمیسته باید چی کار کرد ؟؟؟!!!! باید براش صندلی بزاری تا بشینه ....🤣🤣🤣یاع یاع یاع..... ) اون ها که تو رو دیدن از تو پرسیدن که تو اون غذا رو برای ما درست کردی؟؟ و تو هم جواب دادی ... تو: آااارهه☺☺😊😊( لُپ هات سرخ شده بود .... ) بی تی اس ازت خواهش کرد که براشون یک آهنگ بخونی که کی پاپ باشه و تو هم با هزار تا چونه قبول کردی و یک آهنگ خوندی....
اونها بعد از شنیدن صدای دلنشین تو و آهنگ فلبداهه تو ...... از تو خواستن که براشون یک آهنگ دیگه بخونی و تو خیلی اِصرار کردی که نه نمیتونم ...ولی کو گوش شنوا .....جیمین گفت:: ما الان مثل برادرات میمونیم و عین یک برادر از تو خواهش میکنیم برامون دوباره بخون... تو که تا این حرف جیمین رو شنیدی.... خشکت زد و چون تو هیچ وقت حرف برادرت رو رد نمیکردی... قبول کردی.....و خوندی ___________________________ تو این آهنگ رو که خوندی گریه ات گرفت و از بی تی اس عزر خواهی کردی و دویدی توی اتاقت......😭😭😓😓😥😥 بعد از چند دقیقه جیمین در اتاقت رو زد و گفت:: میتونم بیام توو؟؟؟ تو:: آره بیا توو ؛؛ جیمین : میخوای آرومت کنم؟؟ تو :: ممنون میشم... پس بزار که
باهات حرف بزنم..... جیمین::من واقها معزرت میخوام چون تقصیر من بود که گفتم دوباره بخونی 😔😔😞😞 که تو نمیدونم یاد دوست پسر قبلی ایت که از هم جدا شدید افتادی یا حالا هرچی ... ولی واقعا متاسفم .... خیلی خیلی خیلی ببخشید.....😣😣😣 تو:: نه اشکال نداره تقصیر تو نیست که تقصیر منه.... که یهو... تق تق تق ماییم تهیونگ و جین و جانگ کوک و رپمان و شوگا و جیهوپ.... تو:: باشه بفرمایید چون شما هیچ فرقی با جیمین ندارین 😪😪🙂🙂 اونها اومدن تو و همشون با هم از تو عزرخواهی کردنند.... و تو هم همون جواب که به جیمین دادی را به آنها دادی.... تهیونگ:: ما واقعا متاسفیم... چون ما باعث گریه کردن تو و یاد آوردن شکست عشقی تو شدیم... 😔😔 تو خندیدی و گفتی:: 😄😄من شکست عشقی ای نخوردم.... جیمین و تهیونگ چشم هاشون برق زد😃😃
تو ادامه دادی:: من برادرم رو از دست دادم... جیمین :: برادرت؟؟!! تو:: آره... اون اگر الان زنده بود.. اندازه شما بود.. جیهوپ:: ببخشید ها ولی میتونم یک سوال بپرسم؟؟ تو:: آره بپرس..😊😊 جیهوپ:: تو چطوری اون رو از دست دادی؟؟؟ بچه ها به جیهوپ گفتند:: عهه جیهوپ!!!! تو:: نه اشکال نداره ... تو ادامه دادی و گفتی:: من وقتی با داداشم رفته بودیم بیرون... من دلم بستنی خواسته بود و داداشم هم رفت تا برای من بستنی ام رو بخره..وقتی از خیابون رد شد،، رفت تا از اونجا بستنی بخره که یک پسره اومد و گفت:: برو بینم بچه پرووو... اول نوبت منه بچه سوسول... اول نوبت کساییه که خواهر و مادر درست حسابی داشته باشه نه خواهر دو هزاری...) داداشم حسابی عصبانی شد و یک مشت توی دست اون زد و اون پسره هم عصبانی شد و اومد سمت من و.......
خیلی دوستون دارم دوستان....عاشقتونم.....خواهشا کامنت بزارین که من زنده بمونم و پارت بعدی رو بنویسم❤🧡🧡💛💚💙💜💙💚💛🧡🧡❤❤❤🧡💛💚💚💙💜💜💜💙💚💛💛🧡❤❤❤🧡🧡💛💚💙💜💜💙💚💛🧡❤❤❤🧡💛💛💚💙💜🧡❤🧡💛💛💚💙💙💜🧡🧡❤❤💛💚💙💜💛❤❤خیلی دوستون دارم🟪🟪🟪🟪🟦🟦🟦🟦🟨🟨🟨🟨🟨🟨🟪🟦 بایییی👋👋❤💛💜💙💚💚🧡🧡💚❤💛💜💙💙💙💛❤💙💛❤💜💜💜💛❤💚🧡❤💛💜💙💜❤❤💙💛💙💛❤
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیییییی
پارت پنج چرا نیسسسسسسس🥺🥺🥺
بچه ها.....پارت ۵ من نیومد....۶ اومد😫😫😫😫😫😫😫😫😫😫😫😭😭😭😭😭😭ببخشییییییییییید 😭😭😭😭😭😭😭😫😫😫😫😫😫😫😫😫😫😫😭😭😫😫😭😭😫😭🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏😫😫😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
میشه دوباره تلاش کنی و بزاری
عالیییی
من واقعاااااا عاشققققققق داستانتممممممم😍😍😍😍🥰😍🥰🥰❤️اومدم زندت کنم جون ننت زنده بمونه🥺😍و این داستان ها را ادامه بده 🥰🥺❤️فایتینگ😍❤️🥺
خیلی عالی بود.
فقط یه غلط املایی میگیرم ناراحت نشی تو عذر رو عزر نوشته بودی ولی مشکلی نیست بمون و ادامه بده
❤❤❤❤❤❤❤❤😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍🖒🖒🖒🖒🖒🖒🖒🖒🖒🖒✌✌✌✌✌✌✌✌
۸۰ کامنت نمی خواهی بعدی رو بگذاری؟؟
راستی شاید اصلا مامان بابا هه میمیرن دختره نمیفهمم
بابا دمت گرم خیلی عالی بود عشقی پارت بعدی
ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه ادامه