ناظر عزیز و محترم لطفا منتشرش کنید💕🙏
بابا:اگه خاموش ميکردم که جلوي پاتونو نميديدن.
مارسل سوار شد و رفتيم به طرف خونه مامان بزرگ.(بجای مامان بزرگ میگم جینا از این به بعد)
خونه مامان بزرگ جینا نزدیک برج ایفل بود...و از خونه ما تا اونجا خيلي راه بود......45 دقيقه اي تو راه بوديم و غر غرهاي مامان رو تحمل کرديم تا رسيديم.بابا ماشينو يک کوچه عقب تر پارک کرد و پياده رفتيم به سمت خونشون. مامان با ديدن ماشين عمو اينا ف.ح.شي به انها داد واخماش رفت (😂)توهم و زنگ زديم....مامان بزرگ تند درو باز کرد و رفتيم داخل.....عمو اينو واسه ي مامان بزرگ خريده بود چون هم مامان بزرگ جینا راحت باشه هم نزديک برج ایفل...طبقه اول بود و ماهم از اسانسور استفاده نميکرديم...
مامان به در زد و وارد شديم....صداي همهمه خبر از جمعيت زيادي که داخل بودند ميکرد..خوبه جینا گفت خودموني ها...اول که مامان بزرگ دم در ايستاده بود.....يکي از عادت هاي خوبشون اين بود که مهمون ميومد چه غريبه چه اشنا ميومدن دم در..بابا رفت داخل.. .. .کنار مامان بزرگ عمو جیم ايستاده بود.....قد بلندي داشت ....قيافه جالبي نداشت ولي مثل بابا اخلاقش عالي بود.
عمه:چه بزرگ شدي تو اين 2 هفته که نبودم.
_ ...خوش گذشت عمه؟
_جاي شما خالي.
در کنار عمه ادموند همسرش ايستاده بود...دکتر بود... .اه اه...با سر جواب سلاممو داد ..کنار ادموند بد اخلاق عمو دنیس ايستاده بود...30 سالش بود ولي هنوز ازد.و.اج نکرده بود...يک رستوران بزرگ توي شانزلیزه داشت که هميشه ما رو مجاني مهمون ميکرد. .کنار عمو ...لیا ايستاده بود قبل اينکه لیا رو ب.غ.ل کنم.نگاهم به سمت مارسل چرخيد که جلوتر بود و داشت با بقيه سلام ميکرد..لپ.ا.ش گل افتاده بود ...
_سلام مری .
دوباره چرخيدم سمت لیا.دختر خوبي بود.هم از نظر اخلاق هم قيافه.
دختری با موهای نسبتا ابی و چشمای ابی براق.19 سالش بود و ترم اول پزشکي...بغلش کردم بو.س.ش کردم.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
48 لایک
چی شد
میگم اجی اگر واست زحمتی نیست میشه بهم یاد بدی چجوری یه اکانت درست کنم و بعدش دوباره اکانت فعلیم رو واردش بشم؟کلا باید چیکار کنم؟
اره اجو
ولی اخه کامنتمو اگه بزارم منتشر نمیشه.
برات ازش یه تست میسازم
خب اجی گذاشتمش
چقدر عجیب اجی من تا حالا تست هام برای خودم نیومده
برای منم نمیاد.
اگر نمیاد تو نظر ها بزار
بزار دوباره بزارم نیمد اینجا
من از همه بیشتر سگ های ولگرد بانگو رو دوست دارم چه جالب چون منم تازه اوتاکویی شدم
عالییییییییی بود اجو جون😍😆😍😍😍😍😍😍😆😆😆😆😆😆😆😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘
اجو میشه زودتر مرینت و آدرین با هم آشنا کنی😆😆😆😆😆😆😆😆💕💕💕💕💕🙈🙈🙈🙈🙈
مرسیییییییی اجو
اره❤💕
اجی میشه بگی چیکار کردی که منتشر شد؟
و اینکه چقدر تو بررسی موند؟
اجی با ۲ تا اکانت که ناظرم توش صف برسی رو خالی کردم و برام امد خودم منتشرش کردم.
تقریبا ۲ روز
اجی دوباره بزارش و چکشم کن ممکنه چیزیو یادت رفته باشه و سانسور نکرده باشی بعد بهم بگو گذاشتی خودم برات برسی میکنم💫
عالی اجی♥
مرسی اجو
کی بعدی رو میزاری
برسی
عالی بود لطفا بعدی
مرسی.
برسیه
چرا نمیشه ازداستانای تو گذشتتتتتتتتتتتت؟دقت کردین توی بیشتر داستانا آدرین و مری جون دست به یکی دارن؟
💕