7 اسلاید صحیح/غلط توسط: koshina انتشار: 3 سال پیش 106 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
این قسمت : بیشتر و بیشتر تمرین میکنم
شیوری : اونی جان رفت باکوگو رو بیاره .... یعنی باهامون چیکار داره ؟🤔 شتلقققققققققق ( یا اطودوغوس😱 عه شمایید چتونه ؟) شوتو ( چه بدونم در رو این باز کرد ) باکوگو ( به کامیساما قسم خواستم آروم باز کنم 😐)( الان این 😑....) شوتو ( آرومه ؟😑) باکوگو:( بسه 😑 چیکار داشتی دو تیکه ؟) شوتو باکوگو رو کشوند داخل و بهش اشاره کرد که بشینه . بعد خودش روی تخت نشست و گفت ( هر سه مون میدونیم که امروز چه اتفاقی افتاد ) ما(اوهوم) شوتو:( خب ما باید کاری کنیم که شیوری در عرض یک هفته بتونه که اون غولتشن رو بدون کمک شکست بده) باکوگو( اما چطوری؟) شوتو( از فردا شروع میکنه که تمرین کنه . منم نظاره میکنم ) 😐😐😐😐 میخواد منو بکشهههههههههه ( و..ولی فردا شنبست تعطیلیم ) شوتو و باکوگو ( از این به بعد تعطیلی نداری ) 😭😭😭😭😭😭😭😭 مانگا خداحافظظظظظ 😭😭😭😭😭😭😭😭 یهو ....
در باز شد و دخترا اومدن 😅 مینا(شیوری تو اینجایی؟!) ( ا..اوهوم☺) اوراراکا( کل مدرسه رو دنبالت .... عه شما هم اینجایید ؟!) شوتو( خب شیوری از فردا ساعت پنج بیدار میشی )(عرررررر چلا😭) شوتو( بچه بازی هم نداریم . چون میدونم میخوای بپیچونی 😑)( بدجنس 😑💢) مینا و اوراراکا چشاشون گرد شده بود 😅 بعد رفتن پسرا همه چیو تعریف کردم . اوراراکا ( ای وای 😟)(حالا از فردا باید تمرین ها رو شروع کنم 😅) مینا( خیلی کارات سخت شده . نه!؟حالت خوبه شیوری جونم 😟)( اممم من خوبم ☺) اوراراکا ( کمک میخوای شیوری؟) ( اممم میگم من 😐—) مینا ( میخوای تقلب برسونیم ؟)( بابااااااااا میگم میتونم انجامش بدم 😑💢) مینا و اوراراکا ( همینه ✊🏻 اعتماد به نفس داشته باش 🤩) ( عمدی داشتین ....😑) مینا و اوراراکا (😝😝) (😑😂) اوراراکا( جییییییییییییییغ 😱) مینا ( چی شد 😶) اوراراکا ( سوسکککککککککک😱) من و مینا ( جییییییییییییییییغ😱😱)
از زبان باکوگو : بدون هیچ حرفی با دوتیکه بر میگشتیم که (جییییییییییییییغ😱😱😱) شوتو:(ها؟! چه خبره ؟) ( چه بدونم ) سریع رفتیم اتاق دخترا .... 😐😐شوتو( چرا ....جیغ میزنید 😑) شیوری( داداشییییی سوسک 😭) داشتم از خنده میمردم 🤣🤣 آخه سوسک. سوووووووووسسسسسک 🤣🤣🤣🤣🤣🤣مینا ( به جای این کارا اینو بکشین 😭) شوتو ( کو؟ 😂) اوراراکا(اوناهاش 😭) شوتو و من نگاهمون رو سمت قسمتی که اوراراکا نشون داد برگردوندیم . سوسک رو پیدا کردیم . دوتیکه یه مانگا برداشت که داد شیوری بلند شد ( هوووووی با اون نزنش 💢💢) یهو سوسکه پرواز کرد 😶 بالدار بود . دخترا ( جیییییییییغ😱😱😱)شوتو هم با کتاب ریاضی زد تو سرش 😐 مینا ( اون کتاب ریاضی من بوددددد💢💢) شوتو ( ای بابا چیکار کنم 😑💢) بلاخره با زور این دوتارو از هم جدا کردیم و من آروم کتاب ریاضی را برداشتم .......... سوسکه قشنگ له شده بود 🤣🤣🤣🤣 شیوری ( وااااااای 😟) دوتیکه یه دستمال برداشت و اون سوسک بدبخت رو برداشت 😂 بعد هم رفتیم بیرون اونو انداخت سطل زباله بعد هم به من نگاه کرد 😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐 چنان خندیدیم که انگار دارن قلقلکمون میدن 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 شوتو ( آی .... مردم 🤣🤣) ( از یه سوسک هم میترسن 🤣🤣🤣) در حدی داشتیم میخندیدیم که افتادیم رو زمین 🤣🤣🤣 به زور نشستیم و تکیه دادیم به دیوار 😂😂 شوتو ( آی ..... میگم باکوگو....فردا چیکار کنیم ؟) ( فعلاخودمونو جمع کنیم بعد یه غلتی میکنیم 😂😂) شوتو ( مسعله اینه چطور خودمونو جمع کنیم 😂) و باز شروع کردیم مثل اسکلا خندیدن 😂😂
& فردا صبح از زبان شیوری:& آلارم گوشیم بیدارم کرد .ااااااههههه بزار بخوابم دیگه 😑یه نگاهی به ساعت انداختم . 😐😐😐😐😐😐😐 چرا ساعت رو روی پنج صبح گذاشتم ؟ پنج صبح ؟! پنج صبح ؟ پنج ..... صبح ..... پنج صبحححححححححح!!!! 😱😱😱😱 بلند شدم لباسامو عوض کردم بدو بدو دوییدم بیرون ..... توی زمین تمرین رفتم . شوتو ( دیر کردی 😑)(ب...ببخشید اونی جان ) بعد حرکت های کششی ، باید دور مدرسه میدوییدم 😐 شروع کردم ... وسط وسطا نمیتونستم دووم بیارم که یهو دیدم یکی پیشم داره میدویع ... ( باکوگو!!) باکوگو:( چیه ؟) ( تو چرا داری میدویی؟) باکوگو ( من قرار بود پشت مدرسه مواظب باشم استراحت نکنی . ) ( امممم پس چرا _) باکوگو( گفتم تنها نباشی ) 😐😐😐 چند روزه مهربون شده !! یعنی چی !؟ امممم ول کن ... خوبه هوامو داره ☺ آخر آخراش وایستاد و دیگه نیومد منم مجبوری ادامه دادم . وقتی تموم شد از خستگی میخواستم غش کنم دیروز هم که کلی دوییدم . پاهام سست شدن و رو زانو هام افتادم . شوتو ( شیوری ... حالت خوبه ؟) ( فکر کنم که پاهام قلم شده 😅) شوتو کمکم کرد بلند شم . باکوگو هم اومد . بعد یکم استراحت بلند شدم بقیه تمرین ها رو انجام بدم .
شب بود و من اصلا از خودم راضی نبودم . معلوم بود مثل همیشم . بخواطر همین آلارم گوشیم رو روی ساعت سه گذاشتم تا شب یکم تمرین کنم و ساعت چهار بخوابم . حداقل یکم بیشتر تمرین کنم شاید بهتر شدم . ...................................................................... فردا صبح ساعت سه & الارم گوشیم خورد . سریع بیدار شدم و رفتم بیرون . از مدرسه بیرون رفتم و دور تا دور حصار مدرسه دوییدم . هر از گاهی نفس میگرفتم و بعد دوباره میدوییدم . ولی اون شب باز هم رازی نبودم . شب ساعت دوازده داشتم شنا میرفتم و جلوم کتاب قانون بود و داشتم میخوندم . بعد نیم ساعت گرفتم خوابیدم و دوباره ساعت سه بلند شدم دور تا دور حصار مدرسه میدوییدم و بعد ساعت چهار میخوابیدم . ساعت پنج بیدار میشدم و با شوتو و باکوگو تمرین میکردم . هر روز هم ساعت ۹ میخوابیدم و باز ساعت دوازده بیدار میشدم
خب تمام ✊🏻 امیدوارم خوشتون بیاد ☺ چالش : توی کامنت بنویسید ( مدرسه ...) بعد بزارید خود صفحه کلیدتون ادامه بده 😂
لایک کن 💓 کامنت بزار 💌 فالو=فالو💕 فقط باید تو کامنتا بگی 💙 جانه ✋🏻
7 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
تو پارت 4 به شیوری خیلی سخت گرفته شده 🙁
ج چ : مدرسه فتو شاپه و این یک کاپ کیک شکلاتی عه 😐
عالی بود❤️✊️✊️✊️✊️
چ: مدرسه قهرمانانه سلام بزارین خودمو معرفی کنم.اسم من لیاست در سوزن و نخ...
عوذ بالله من الشیطان الرجیم😐🖐
کیبوردم ابرو داستانم، انیمه و سوزن و نخ رو یه جا باهم برد🤣
😂😂😂
عالی بود
ج چ:مدرسه و دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب شرقی
عالی بوددددددد پارت بعد رو زود بزارررررررر 😆😆😆😆😆😆😆😆
ج چ : مدرسه در سال دیگه هم هست
هقققق راست میگه ... حقیقتی غم انگیز ....😢💔💔💔
خب حالا بیخی منتظر پارت بعد هستممممممممم 😆😆😆😆😆😆😁😁😁😁😁😁
💓💕💕💕
مدرسه وجود نداشت
عررر چه خوب میشد انصافا 🤩
اخ جون اخ جون اخ جووووووووون😍
ج چ : مدرسه ها شروع به کار کرد
وات؟😐
😐😐😐😐😂😂
انصافا خیلی کم بود 😂🍺
چه کنم کار داشتم 😂
بیا اینم چالشت
مدرسه تعطیل کردن
اوهوم . خیلی خوب میشد 😭😂
عالییی بود کوشینا
💓