های ارمی 💖 خوش اومدی به فیک من اگه تا حالا نخوندی داستانم رو برو رو اسمم بزن و برو صفحه ام و لیست فیکم رو انتخاب کن و از اول پارتا رو بخون و نظرت رو بنویس برام خیلی مهمه💜
پارت هفتم💜
خلاصه ای از قسمت قبل 💛
❤️از زبان تهیونگ🌹
/اب قند اماده کنید حساسه/
کنسرت تموم شد ملینا ردیف اول بود خیلی وقت ها بهش نگاه میکردم کاش وقتی تو راه رو بودیم
زمان می ایستاد قلبم داشت از جاش در میومد انگاری عاشقش شده بودم عاشق یه آرمی❤️
به اعضا گفتم کی با من پیاده میاد خوابگاه میخوام هوا بخورم فقط جیمین و جین و با هام اومدن بگیه با ماشین رفتن تو راه بودیم که دیدم ملینا رو دوست هاش داشت پیاده تو این وقت شب می رفتن( اطلاع رسانی کنم ساعت ۱۲ شبه) و خیابون کاملا خلوت برای همین ماسک نزدیم
یهو بلند گفتم
جیمین نگاه ملیناس
☃️( علامت کارا+ آیسان# ملینا& جیمین ∆
تهیونگ@ جین _ )☃️
_ اون دختر رو میشناسی
@ام ...( نگاهی به جیمین کرد ) اره
_نکنه دوست دختره ؟
∆نه هنوز نیست
_هنوز نیس یعنی قراره بشه.... تهیونگ از کی میشناسه
@ بزار توضیح بدم اونجوری که فکر میکنی نیشت
همه چی رو به جین گفت و بهش گفت به کسی نگه که تا خودش بگه
_ پس الان دوستش داری ؟
@لپاش گل انداخت و گفت فکر کنم اره
∆من بهت گفتم دوستش داری
_نمیخوای سلامی کنی
@نمیدونم اگه برید پیششون من میام
رفتیم درست پشت اونا
داشتن حرف میزدن یهو گفتم
@سلام ملینا
ترسیدن و همشون جیغ زدن
12 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
بگو شمارش چیهههههههههههههههههههههههههههه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عکس تست رو میبینم سکته ناقص میزنم
واقعا تو خر شانسی به جنی بلک پینک زنگ زدی جوابت رو داده من نمیتونم درکش کنم😍😂
عالیه برم وارت بعدی رو بخونم
تهیونگ فکر نکنم باشه
شاید دوستاش باشن
عالیییی بود
مرسی ارمی💜
هدس میزنم تهیونگه
عالیییییییییی پارت بعدی لطفا
😁 حدست رو نگه دار یادت بمونه
پارت بعدی رو شنبه بزارم یا یک شنبه