تستچی اگه اینو تایید نکنی دیگه فعالیت نمیکنم من وقتمو از سر جوب نیاوردم درس هم دارما 1 بار اصلا نگاش نکردی 2 بار ردش کردی
کلید انداختیم و رفتیم تو در اتاقمونو با کردیم و رو تخت ولو شدیم بعد ا یکم چرت بیدار شدم که دیدم ادرین داره با شیطنت میاد نزدیک یهو پرید رومو شروع کرد قلقلک دادنم دو ساعت ا خنده داشتم بیهوش میشدم گفتم وای اخ ادرین نکن ل و رودم ترکید الاخرهوا داد اندازه های ادرین رو گرفتم (خیلی منحرفی ناظر) و شروع کردم به طراحی لباس برای فن فیکیشن شنبه دوختش که تموم شد ادرین نگاش کرد و گفت وای عالیهههههههه یه کت با کلی پولک مشکی
نوبت مال خودم بود یه دامن که تا یکم پایین تر استخون های شونه ام بود (مال تقریبا همه زده بیرون از جمله خودم) و با دوتا استین پفی به جای استیناش پایینشو چین دادم برای بالا اش هم روی تور سیاهم چنتا نگین سیاه چسبوندم (سیاه شد چقد ایششششششش) و به بالاش دوختم دستکشای سیاه هم رو هم از تو کشو در اوردم و تن مانکن کردم ادرین گفت خیلی خوشگل شده ولی نه به اندازه تو❤❤ (به روایت تصویر مرینت🙂+🍅 ) ادرینا در زد و اومد تو با دیدن لباسا اشک تو چشش جمع شد و 👸🏻خیلی نازنننن 👱🏻♂️ کار دست مامان گلته دیگه راستی شما هم فن فیکیشن میاین با ما؟ 👸🏻ام... من که میام ولی با از اسکار هم بپرسم (عکس اادرینا) اره میاد 👧🏻خوب پس چه مدلی بدوزم؟👸🏻برا من فرق نداره به نظرم شکل مال خودت باشه بهتره👦🏻منم مثل مال بابا باشه لطفا👧🏻حتما به روی چشم اندازه هاشونو گرفتم و دوتا کپشون درست کردم همگی لباسامونو پوشیدیم خدایی خیلی ناز شده بودیم
(عکس اسکار) اسلاید بعد عکس لباس مرینت هست و اینکه لباس ادرین همونیه که تو فن فیکیشن قسمت ملکه زنبورای وحشی 1 بعد از ملکه مد بود پوشییده بود هست خو؟
(عکس اسکار) اسلاید بعد عکس لباس مرینت هست و اینکه لباس ادرین همونیه که تو فن فیکیشن قسمت ملکه زنبورای وحشی 1 بعد از ملکه مد بود پوشییده بود هست خو؟
(طرحش گل کاریه خودمه میدونم خیلی مسخرس...) شنبه فن فیکیشن که تموم شد رفتیم پشت صحنه چون نادیا باهامون مصاحبه داشت مصاحبه هم تموم شد سوار ماشین شدیم ادرینا رو پای اسکار خوابش برده بود منم چرتم گرفته بود ساعت 11 شب بود ادرین بالش گردنو از تو دراور در اورد و داد بهم گفت خیلی خسته شدی یکم استراحت کن و خوابم برد ادرین: اسکار ادرینا رو ناز کرد (دیگه خواهر برادر نباید همو ناز کنن؟؟؟ ناسلامتی برادر باید سایه بالا سر خواهر باشه) و بیدارش کرد از پله ها رفتیم بالا من مرینتو کول کرده بودم خیلی خوابش سنگینه (ادرین ورزشکارم هستا) (ناظر به والله مینا مومئنی که میزنه تمام صحنه هارو سانسور میکنه اینکه کت مرینتو بغل کرد برد تو اتاقش رو سانسور نکرد به خدا تروخدا رحم کن )
خداحافظ🥺
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام عزیزم میشه به تست های منم سر بزنی یه داستان هم دارم مینویسم بنام « انگشتر مرموز» اگر دوست داشتی اون رو هم بخون