حوله ام رو برداشتم و پوشیدم وارد رختکن شدم. بعد یک سال اومده بودم استخر و نصف خرت و پرتامو جا گذاشته بودم رختکن شلوغ نبود ولی حس خوبی به ادم نمیداد. از استخر زدم بیرون و سوار ماشینم شدم. خوابم میومد برای همین تا رفتم خونه گرفتم خوابیدم .... ساعت سه نصفه شب بیدار شدم. برای اینکه خوابم نمیبرد ایپدم رو در اوردم و با قلم شروع به طراحی کردم ساعت شیش صبح لباس پوشیدن و راهی دفتر شدم.
*اسلاید قبلی از زبان تاک دونگ کیونگ بود* «کانگ چول» یه صبح دیگه. راهی خیابون شدم تا یکم به افکار مردم گوش بدم بخندم🗿 اوایل که وارد این دنیا شدم با خودم فکر کزدم.-چه زندگی حوصله سر بری- ولی الان دلم میخواد بخشی از اونا باشم. غذا بخورم. بخوابم. مریض بشم. احساس داشته باشم. در کل یک انسان باشم. همینطور که توی خیابون راه میرفتم خوردم به یک خانم جوان و نزدیک بود بیوفته. دستش رو گرفتم. یکجوری نگام کرد که تاحالا کسی نگام نکرده بود.
(بین این دوتا اسلاید فاصله افتاده یادم نیست چی نوشتم🗿🤝 یه خلاصه از چیزی که اتفاق افتاد میدم بقیه رو مینویسم🗿🤝) از زبان کانگ چول توی راه خوردم به یک خانم زیبا. نزدیک بود بیوفته برای همین گرفتمش بهم زل زده بود جوری که انگار ادم فضایی دیده. ازش عذرخواهی کردم و اون همونجوری عین مااست بهم زل زده بود عنتر 🗿 از زبان تاک دونگ کیونگ فقط تو ذهنم میگفتم وات ده «سانسور» چت شده دختر 🗿 ازم عذر خواهی کرد و راهشو کشید رفت منم همونجوری مات مونده بودم🗿🤝 پسره جاژابی بود🤝🗿 وارد دفتر شدم. همین هنگام* توی خیابون راه میرفتم و به اون دختر فکر میکردم. قیافه زیبایی داشت🗿🤝 -په نه په زشت بود-
همان شب: با خودم یک فکری کردم. برم دختره رو اسکلش کنم😂 ادرس خونه اش رو پیدا کردم و در زدم🗿 در رو که باز کرد یجوری نگام کرد انگار جن دیده این دفعه ادم فضایی نبودم جن بودم🗿🤝 انگاری تازه از حموم اومده بود و یک حوله تنش بود. اجازه گرفتم و رفتم تو +هر چند از نظر فنی اجازه نگرفتم کلمو عین خر انداختم رفتم تو -ادرس خونمو از کجا پیدا کردی؟ -چی؟ -چجوری فهمیدی اینجا زندگی میکنم؟ -عام خوب نمد والا🗿🤝 -اسکلی چیزی هستی؟ مس-تی؟ 🗿 -به خاطر قیافه تو مست شدم🤝 +صرفا مخشو زدم -...
دروغ هم نمیگفتم واقعا زیبا بود. یکم دیگه از ترفندای مخ زنی استفاده کردم و مخشو دربست گرفتم🗿🤝 اصن خوب کردم ایش🤝😒 از زبان تاک دونگ کیونگ راهی اشپزخونه شدم یچیزی بیارم بنده خدا ضعف نکنه یچیزی درباره این اشتباه بود. نمیدونم چی. ولی یچیزی مشکل داشت. 🤝 شب که شده بود ازش خواستم شب رو بمونه و با کمال پررویی قبول کرد کصا-فت🗿 تشک پهن کردم (اسم فارسیشو نمد والا هرکی میدونه بگه🗿 اسم انگلیسیش سلیپینگ بگ هست sleeping bag)
تشک پهن کردم و گفتم من رو این میخوابم که گفت یا جفتمون رو تخت یا جفتمون پایین🗿. منم پایین رو انتخاب کردم حیح😏🤝 عنتر یک روز نگذشته چه پسر خاله شده من حتی اسمش و سنش هم نمیدونم🗿 ازش پرسیدم: -اسمت چیست؟ -مهمه؟ -پ ن پ -کانگ چول -تاک دونگ کیونگ. خش (دیگه خودتون اصلاحش کنین من حال ندارم) 🗿 -شماره بده🗿🤝 -ای ع-نتر الان درخواست میدی به من؟ گا-و🗿 اصن حیف گ-او اسمشو رو تو گذاشتم🗿 -عین ادم با من زر بزن🗿🤝 -ادب هم بیست🗿 -عه عمه ی من بود میگفت عنتر گاو کصا-فت شغال🗿🤝 -اوا من شغال و کثافتو تو کلم گفتم تو دیگه کی🗿🤝 -چول🗿 -من اصن میخوام کانگ دات کنم🗿 (یک نکته کره ای ها فامیلی اوله اسم دوم یعنی کانگ چول اسمش چول هست فامیلیش کانگ و تاک دونگ کیونگ فامیلیش تاک هست اسمش دونگ کیونگ) -شکر اضافی نخور برات بده🗿 -گمشو🗿 _ادامه دعوا در پارت بعدی حیح 🗿🤝_
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلاممم ^^❤
تولدت مبارک باشههه ^^💕
امیدوارم به همه ی ارزو های قشنگت برسیی ^^❤
هی؛تولدتمبارک))باآرزویبهترینها.