
Mabel: you felt with determination! Arha: you called for help... but nobody came:-\

سنس بلستر شلیک کرد ولی بیل جاخالی داد.ولی سنسم خیال نداشت به همین راحتی تسلیم بشه و لقب «سخت ترین باس فاید» رو به آنداین واگذار کنه.بنابرین چهارصد تا استخون و ده تا بلستر فرستاد که خوب...بیل سوار یکی از بلسترا شد و درحالی که انگار کابویه و این یه اسب وحشیه با شلیک بلستر همه بلسترا و استخونا رو نابود کرد.سنس بیلو آبی کرد و کوبید زمین بعدم اینور و اونور بعد هم همینطور که داشت میرفت سمت دیوار که صورتش با اونم یکی بشه یه بلستر بیلو زد.بیل بلند شدو گفت:«تو احتمالا از استخونات سیر شدی!» سنس گفت:«نه!من از...بلسترام سیر شدم!» بعد دوتا سنس زدن زیر خنده.صدای پاپایروس هم از اونور اومد که داره سرشو میکوبه تو دیوار.

بیل گفت:«گوش کن سنس.تو باید بدقت گوش کنی.چرا باید بجنگیم وقتی میتونیم متحد باشیم؟هردو قدرتمندیم هردو شوخ طبع و بعضی مواقع رو مخی هستیم و از همه مهم تر هردو اسکلتیم.ما نقطه اشتراکای زیادی داریم پس چرا باید بجنگیم؟تو میخوای به سطح زمین بری.من میدونم از زندگی توی تاریکی خسته شدی. سرفیس یه آرزوعه که دوستت،فریسک نمیتونه بهت بدتش.اگر به امید اون بمونی باید تا آخر عمر همین جا زیر زمین حبس بمونی ولی من قدرت زیادی دارم و اصلا تمایلی ندارم که این جهان بیمعنی رو صاحب بشم.من میخوام برگردم به آبشار جاذبه تا قدرت واقعیمو بدست بیارم.این وسط چه نتیجهای میشه گرفت؟» سنس: «نمیدونم حوصله هم ندارم فکر کنم خودت بگو.» بیل:«ما میتونیم یه معامله دو سر سود داشته باشیم.» سنس با قیافه «خودت نتیجه گیری کن دیگه مغز منو خوردی» داشت نگاه میکرد. ببل:«من بهش میگم، معامله. تو به من کمک میکنی تا به بعد خودم برگردم؛درعوض منم همه هیولاها رو به سرفیس میبرم.» سنس:«از کجا معلوم زیر قولت نزنی؟» بیل:«آتیش معامله هردومونو مجبور میکنه طرف معامله خودمونو انجام بدیم.» سنس:«...» بیل:«شانس فقط یبار در خونه هیولا رو میزنه.منتظر چی هستی؟ ما با هم یه معامله خواهیم داشت؟» سنس:«...اه...قبوله!»
(از زبون دیپر) عمو فورد مارو برد یه گوشه خالی.درواقع فریسک مارو انداخت داخل یه اتاق مخفی که خالی هم بود ولی...عمو فورد گفت بریم یه جای خالی دیگه. فورد:«حالا باید قدرت ارواحو جهت بدیم به سمت منبع چون اونا انرژی هستن و انرژی هم بر اساس قانون پایستگی انرژی فیزیک از مبدأ میاد پس مبدأ منبع جهانه یا حداقل این جهان پس مبدأ میشه سازنده اگر تو نیروی ارواحو در جهت اصلی قرار بدی بر اساس نمودار سینوسی ایکس میتونی با سازنده ارتباط برقرار کنی و بیاریش اینجا فقط باید حواست باشه مقدار ایکس باید از منفی چهار کمتر نشه و از مثبت سیصد ضربدر ده به توان چهار بیشتر نشه و...» که البته عمو فورد با دیدن قیافه اوندوتا ساکت شد. آزریل اینجوری بود😵 فریسک هم اینجوری بود🥴 الان جا داره بگم یا حضرت عباس چطور توی کمتر از سه دقیقه بهشون قوانین فیزیک و ریاضی رو یاد بدیم؟بزاریم بیل جهانو نابود کنه که راحت تره!

سنس داشت دست بیلو میگرفت تا با هم معامله کنن. بیل:«درسته!همینه!» که سنس مچ دست بیلو گرفت و با یه فن کاراته یا کونگ فو یا شایدم جودو کله پاش کرد و گفت:«geeeeeeetttttttttt dunked un» و بیل تبدیل به پوره بیل زمینی شد😂
فورد و دیپر داشتن همزمان قوانین ریاضی فیزیک رو توضیح میدادن.آزریل و فریسک هم ارور داده بودن الان به موجودیت خودشون شک کرده بودن. فریده...چیز ببخشید فریسک چوبشو زد توی صورت دیپر و گفت: «اینا رو ول کن اینا بلد نیستن!(دیپر و فورد:وات) ببین ارواح دوست دارن کجا برن قدرتشونو بفرست همونطرف!» آزریل:«همین؟خدا پدرتو بیامرزه خو دو ساعت مغز منو نمیسوزوندی!» دیپر:«آخه اصن به همین سادگی نیست!» ولی دیر شده بود آزریل دریمور شروع کرده بود و یه سیاهچاله درست شده بود که همه چیزو میخورد اونا هم هرکدوم یه جا رو گرفته بودن که لولو نخورشون!

سنسو بیل دوباره شروع کردن جنگیدن بیل تا میومد جلو سنس اونو آبی میکرد میفرستاد عقب بعد بهش میخندید.بیل چندبار تلاش کرد اما دید بیفایدست. پس زمانو متوقف کرد و دستاشو گرم کرد بعد یه چک زد تو صورت سنس و زمانو آزاد کرد.سنس انگار با رگبار زده بودنش چندبار اینور اونور شد بعد پرت شد خورد تو دیوار.بیل خندید و گفت:«چی شده؟انگار زمان بدی داشتی(داره دیالوگ سنسو مسخره میکنه do you wanna have a bad time)هه هه هه.بهرحال از آشنایی با تو خوشحال شدم.امیدوارم بعدا ببینمت...نه وایسا!دیگه زنده نیستی که ببینمت!» بعد حمله آخرو کرد...
از بین سیاه چاله آزریل دریمور یه چیزی معلوم شد.آزریل دریمور هم جوگیر شده بود انگار داشت آهنگ میزد.آهنگ فاید آزریل دریمور هم پخش شده بودو جو این بنده خدا رو بیشتر میکرد.سازنده حتما باید خیلی خفن باشه. آزریل بلاخره بیخیال شد.و با کم شدن نورا سازنده اون وسط معلوم شد.باید خیلی خفن...وجدانا؟گرفتن مارو؟ وات د فازززززززززز؟من دیگه رد دادم ولم کنین میخوام گوشیمو قورت بدم...یکی بگیره منو خو!هیییی روزگار ولش کن.

ادامه دارد...؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
very good +-+
thanks vip
بالاخرههههه
بالاخرهههه نظرررر دادیییییی
حالا میتونم بهت بگم به جا نظر دادن برو پارت بعدی فراموش نکنو بنویس :| والا :/
😐
چیه؟😐
هیچی به قدرتت ایمان پیدا کردم😐
واو چ زیبا :|
چه توقعاااا اخه کی حوصله داره تستو الکی الکی پر کنه بعد بره چک کنه تا کجا نوشته بوده که الان یادش نمیاد و دوباره بره بنویستش ؟ =-=
خو یه جا همشو بنویس ا*کل :|
به انداره کافی درس رو سرم ریخته =-=
ده میگم برو بنویس😐
جررررررررر 😂
😂😂😂
خودم منتشر کردم احساس غرور میکنم*^*
عالی بود خیلی عالی بود*^* *همچنان احساس غرور*
درود بر تو احساس غرور کن
جرررر عالی بوپارت بعدی😂💔
احتمالا پارت بعد قسمت آخره
مهم نی ردش کن بیاد😐 (یه چاقو هم گذاشتم بغل ایموجیه گفتم بدونی)
کمککککککککککک این موخواد منو ب.ک.ش.ه جییییییییییغغغغغغغغغغغغغ
اگر پارت بعدی رو همین الان بزاری زندت میزارم...ولی اگر نه...NO MERCY
😱
شمشیر هم اینجا کاربرد داره😹
چ زیبا
pls help me😱
Give the next part and i won't kill you
بزار حداقل بقیه هم ببیننش بعد بزارم خو اینجوری که به ضررمه😰
مادربزرگ عزیزم،جفتک پرون گلم،من به عنوان تنها کسی که روح یکپارچگی رو داره وظیفه دارم بگم:دعوا نکنین😐😂
به حرف کلر گوش کن حرفش درسته🥺
تو حرف نزن برو پارت بعدی گرویتی تیلو بنویس :/
فقط دلم میخواد ببینم بعد گرویتی تیل به چی میخوای گیر بدی 😂
به چشم بنفش🤝🏻
صحیح😐👏🏻
نغمه سکوت رو فراموش کردین ؟
بل بل