
برو که بریم😉😁
از اون ور امیلی: داشتم دنبال گابریل میگشتم که متوجه شدم یکیو شرور کرده . رفتم تو بمبست . یکم فک کردم ......اگه گابریل میخواست یکیو شرور کنه و جایی باشه که کسی اونو نبینه و راحت باشه و نزدیک به خونه کجا بود؟؟وایسا ببینم😐زیر زمین خونه 😱من الکی اومدم بیرون . و راه میوفتم سمت خونه
از اون ور کت:میبینم که رییس هی نزدیک و نزدیک تر به لیدی میشه که یهو ۵ دیقه تموم میشه و بومممم 🤯🤯مای لیدی میزنه تو سر رییس 😂 میام بدوم برم یه کاری بکنم . که یهو یه صدایی میاد:👂آدرین . هیی من اینجام 👀رومو بر میگردونم که پلکو میببینم😆 که انگشتر دستشه😊سریع بغلش میکنم و میگم:تو کجا بودی ها؟؟هاگ ماث چرا ولت ورد . پلک:اصلا بحث که هاگ ماث نیس .آدرین:چی🤨پلک:بعدا حرف میزنیم برو کمک لیدی باگ 😳😱😱😨آدرین:درست میگی😊💚🐾پلک کلونز اوت💚🐾 . و سریع میپرم رو رییس . هاگ ماث:چیییی😱😱رییس کوامی گربه دوباره دست کت نوار افتاد ازش بگیر😌
هاگ ماث:امیلی(اومد)😶😶میلی در حالی که میاد جلو(قیافش😤😤😠😠😐😐)چرا بیهوشم کردی؟؟هاگ ماث:چون خشته بودی😑😑 . حالا هم برو بالا پیش هپ که شک نکنه بیاد پایین . امیلی :باشه.😐ولی بعدا میام سراغت😊هاگ ماث:باشه باشه🙃
امیلی: از زیر زمین میام بیرون و میگم:هپ....هپ ....کوشی؟؟هپ🤨🤨هپ😱😱😱 . یهو از در خدمتکارا میام تو . امیلی:هپ ...دخترم کجاس😬😬🤯😨😰 خدمتکارا:ما نمیدونیم گفتیم بمونه مراقب شما باشه اون موقعی که شما بیهوش بودین بهش گفتیم . امیلی:وایی نه دخترم😭 خدمتکارا:نگران نباشید . بچس دیگه . حتما رفته بیرون هوا بخوره . آخه تو ماشین رنگش مث گچ بود و همش تو دستشویی بود . حتما نگرانتون بوده بچه😉😊احتمالا الان هم رفته بیرون هوا بخوره . فقط باید امیدوار باشیم که به دست شروره نیوفتاده باشه یا نیوفته . امیلی :راست میکید من میرم دنبالش و کتوشو میپوشه میره بیرون . (از در اصلی)
یهو دوباره امیلی میاد تو و میاد که گوشیشو ببره که به هپ زنگ بزنه که تلویزیونو میبینه که لیدی باگو کت نوار تو نیویورکن😐😐 (امیلی فک میکنه که حالا که داره میره شاید گابریل بع کمک نیاز داشته باشه ) . یه خدمتکارو صدا میکنه و میگه:........
ببین این سنجاق سینه رو بزار اینجا و اگه گابریل اومد بده بهش برام مهمها حواستون باشه . خدمتکار سری تکون میده و امیلی میره بیرون(دوباره از در اصلی ) . خدمتکار به سنجاق سینه نگاه میکنه که یهو صدای آماده شدن پای میاد . (صدای فر) سنجاق سینه رو میزاره رو میز و میرع پیش پای)
از اون ور هپ: تو راه اومدن کت نوارو دیدم و تعجب کردم که چرا اینجاس با لیدی . که دیدم که لیدی رو گرفته یکی . فک کنم هاسک گرل بود که شرور شده بود به خاطر من😐😐😐😳😳اومدم برم کمک لیدی که کتو دیدم که کوامیشو نداش . با خودم گفتم اون بهتر از من میتونه کمک کنه واسه همین عادی شدم و انگشترو به پلک دادم بهش گفتم بره پیش کت . الانم از در پشت خونه(در فرعی)میام تو . یکم حالم گرفتس . اینکه تجربه کردم داشتن یه کوامیو و این لذت بخش بود و الان ناراحتم که هیچوقت دیگع اون حسو نخواهم داشت . و اینکه لیدی و کت به خاطر من تو خطر افتادن و اینکه هاسک گرلم هم درست میگف و هم اونم به خاطر من شرور شد
میرم تو (با ناراحتی )که میبینم صدای خدمتکارم میاد که تو آشپز خونس . بی حوصله رو مبل ولو میشم که میبینم یه چیزی رو میزه 😐😐یه سنجاق سینه 😊یه شکلشک مامان داره . چی میگی بابا مال مامانه دیگه . یکم میخندم . چه خوشگله . میزارم رو لباسم . وایی چه نازه 😊😊😊😁😁 که یهوووووو
ممنون که تستمو زدید 😊😊 خوب الان که دارم این تستو مینویسم ساعت ۹ شبه ۴ دیه . ببینیم کی میاد بیرون . ممنون😍😄
به تستای دیگه ام سر بزن . 😉
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بچه ها قسمت بعد منتشر شد😘😘
سلام عالی لطفا به تست منم نظر بده مرسی
حتما🤗🤗
ممنون از همگی که تستمو زدید😍😍
فوق العادههههههههههههههه، 😍😍😍😍❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
ممنون آجیییب😍😍
تست خوب بود
مممنونننننن😍😍😘
پرفکتتتتت😍
داستانم ۱۰ روز طول کشید بیاد بیرون😵😵😵😵