
های گایز👋🏻 پارت ششم رو هم نوشتم دیگه خودتون میدونید لایک و کامنت فراموش نشه
بعد از صحبت با تهیونگ رفتم پیش هوپی به نظر خیلی سرحال نمی اومد هوپی¢ +سلام چیشده سرحال نیستی خوشحال نیستی خواهر کوچولوت دکتر شده ¢نه بابا خیلی خوشحالم فقط یه موضوعی ذهنم درگیر کرده +خب به منم بگو تا ذهن منم درگیر کنه همیشه دوتا ذهن درگیر از یه ذهن درگیر بهتره ¢راستش موضوع اینکه یکی از دوستام عاشق یه دختر شده بود دقیقا روزی که میخواست به دختره اعتراف کنه اون دختر تصادف میکنه و میمیره حالا حال دوستم خیلی بده +به دوستت بگو ناراحت نباشه توی این دنیا از این اتفاقا خیلی میوفته بگو باید قوی باشه همه چیز رو توی خودش نریزه عشق همیشه قشنگ نیست
+راستی به دوستت بگو هیچ وقت به خواهر کوچکترش دروغ نگه ¢منظورت چیه؟ +نگران نباش به کسی نمیگم اون دوستت خودتی مهمونی تموم شد و همه رفتند فقط یونهی موند که کمکم کنه خونه رو مرتب کنم +میگما تو نمی خوای قرار بزاریم با کسی؟ £چطور مگه؟ +هیچی همینجوری ولش کن به نظر من از بین این هفت تا پسر تهیونگ از همه شون بهتره تو چی میگی £چه میدونم والا ولی به نظر من همشون خوبن واقعا از توی تلویزیون با وقتی از نزدیک میبینی فرق دارن خیلی خوشگل ترن من داشتم قش میکردم ولی خودمو نگه داشته بودم
خب پس یعنی تهیونگ پسر خوبیه £من نگفتم تهیونگ گفتم همشون تو چه گیری دادید به تهیونگ +,ولش کن میخوام برای کنسرت اعضا بلیط بگیر تو هم میای £اره حتما .........فردای آن شب وای دیرم شد من تو یکی از بهترین بیمارستان های کره مشغول به کار شدم سریع آماده شدم و به آرایش ملایم کردم
سلام خانم دکتر +سلام عزیزم برنامه امروز چیه ؟ یه عمل جراحی دارین و ویزیت بقیه بیمارا +خوبه بریم یهو دوتا دست اومدن رو چشمات از روی انگشتاش فهمیدی تهیونگه +ببخشید خانم من چند دقیقه دیگه میام به به پسر عاشق پیشه #چی شد چیکار کردی +راستش رو بخوای حس خاصی نسبت بهت ندارن ولی میخوام بلیط بگیرم دوتایی بیام کنسرت #باشه هماهنگ میکنم بهتون بلیط وی آی پی بدن دوست دارم خداحافظ
کارها رو انجام دادم رفتم پیش یونهای با هم بریم کنسرت آماده شدیم رفتیم داخل نشستیم تقریبا یک ساعت شد تا وقتی که اومدن روی صحنه تهیونگ نگاهش فقط روی یونهی بود منم از اول تا آخر به اون دوتا نگاه میکردم و زیر لب میخندیدم آخرتی کنسرت بود که یهو حال جیهوپ بد شد خیلی نگران شدم همه چی بهم ریخت منم از این هرج و مرج استفاده کردم دویدم سمت اتاق جیهوپ که وسط راه بتدیگاردا گرفتنم نامجون منو دید که مثل مورچه دست و پا میزدم گفت ولش کنید اون پزشک بادیگارده که مثل غول بالای سرم وایساده بود ولم کرد منم از نامجون تشکر کردم دویدم طرف اتاق هوپی وای 🤦🏻♀️ کیفمو یادم رفت بیارم به ته گفتم بره کیفمو از یونهای بگیره درسته اوضاع بدی بود ولی بالاخره باید یه جوری بهم نزدیکشون میکردم
هوپی رو معاینه کردم به خاطر فشار عصبی.و تمرین زیاد اینجوری شده بود تقریبا سه ساعت از اون اتفاق میگذشت یونهای بخاطر یه عمل اورژانسی رفته بود منم صبر کردم حال هوپی بهتر شه آروم آروم داشت بهوش میومد کوک رفت و برای همه آبمیوه خرید بعد چند دقیقه دیگه حال هوپی کاملا خوب شد سرم رو از توی دستش در آوردم بلندش کردم گفت ا/ت میشه امشب پیش تو باشم گفتم چرا نمیشه از پسرا خداحافظی کردیم رفتیم داخل ماشین میشه یکم توی شهر بچرخی چرا نشه یکم توی شهر میچرخیدم بعد میریم یه جایی خوب بعد تقریبا ۳۰ دقیقه رفتید توی پارک یه نیمکت که گوشه پارک بود کسی معمولا اونجا نمی اومد نشستید جیهوپ خوابید و سرش روی پاهای تو گذاشت _خوشحالم که توی این موقعیت کنارم هستی +بهت که گفتم ناراحت نباش چرا این بلا رو سر خودت آوردی -نمیدونم بعد زد زیر گریه. +اشکالی ندارد گریه کن و غم هات رو با اشکات پایین بفرست مطمئنم باش روزای خوب میان فقط صبر کن تا صبح توی همون پارک خوندید جیهوپ کم کم خوابش برده بود دلت نیومد بیدارش کنی پس صبر کردی تا بیدار شه رفتین خونه تو جیهوپ رفت دوباره خوابید تو هم رفتی بیمارستان ولی با چیزی که دیدی از تعجب شاخ در آوردی.....
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام بچه ها نمی دونم چرا ولی فکر کنم تست ری اکشن بی تی اس حذف شده تست توی محبوب ترین ها بود لطفا اگه کسی میدونه بگه چرا حذف شده
سلام من امروز پیج ات را پیدا کردم و در عرض 1 ساعت کل فیک و •••را خوندم میشه اونی صدات کنم؟
اونی جونم پارت بعدی رو خیلی زود بزار
بله حتما عزیزدلم
میزارم حتما فقط تا پنجشنبه تستچی اجازه ساخت تست نمیده
خعلی خوب ب و د
پارت بعدی رو زود تر بزار🥰😍
ممنون که نظر دادید🌹
متاسفانه تستچی بسته شده تا پنجشنبه نمی تونم تست بسازم🥺
بعدی بعدییئئب
🌹♥️
عالیییییییی پارتتتتتت بعد لطفاااااااااا
عاجی میشی؟
ممنونم 🤞🏻
حتما عزیزم ♥️🌹