10 اسلاید امتیازی توسط: ستایش انتشار: 3 سال پیش 322 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام ببخشید که خیلی طول کشید . امیدوارم خوشتون بیاد
خب بریم دیگه
چمدونو گذاشتم زمین.بعد ناتالی در زد و اومد چمدونو برد. کلا تو چمدون کمببر بود ._. با چند تا چیز دیگه . اخ اخ یادم رفته بود به بچه ها بگم دارم میرم. الیا و مرینت هنوز کلاساشون شروع نشده . یه یکی دو روز دیگه اونام میرن ولی نینو دو روز پیش گفت که داره میره. خدا رو شکر یا همه با هم درگیریم یا همه بی کار . _ .میخواستم بهشون زنگ بزنم یه نگاه به ساعت انداختم پشیمون شدم . شاید خواب باشن . روزای اخرشونه. بزارم حداقل این روزا رو استفاده کنن.-.
بهشون پیام دادم . مرینت بلافاصله انلاین شد و شروع کردیم به چت کردن. یه ساعت بعد ناتالی اومد گفت که وقت رفتنه. از مرینت خداحافظی کردم و از پله ها که پایین میرفتم چشمم همش دنبال بابام بود . اما همه بودن جز بابام . _ . به ناتالی گفتم که 5 دیقه وقت میخوام. اونم قبول کرد.
شاید باید من دیوارو میشکوندم. از چیزی که تو سرم میپروروندم مطمئن نبودم ولی باید ریسک میکردم. این کمترین ریسکی هست که میتونم بکنم . یه گوشه میرم شاید پلگ بتونه یه کمکی بکنم. _پلگ چی کار کنم ؟ برم سراغ بابام برم یا نرم؟؟؟؟ _ حرف نزن برو. عجیب بود . پلگ هیچوقت همچین چیزی نمیگفت. شاید یه نشونه باشه .
رفتم سراغ اتاق بابام و درو باز کردم . درونم اشوب بود . پر از شادی - خشم - ناراحتی - استرس ... همه چی بود خدا رو شکر . _ . توقع نداشتم بابام بترسه و البته هم نترسید .-. بالاخره یه پیش بینیم در موردش درست در اومد . انگار همه چی از قبل به این بشر وحی میشد. الان عصبی تر از قبل شده بودم . رفتم جلوتر دیدم گریه کرده بوده . از تعجب سر جام هنگ کرده بودم . مگه این ادم احساسات هم داشت ؟؟؟؟ شاید همینطوری که کوامی ها عوض میشن ادم هم شاید بتونن. اما این اصلا مهم نیس. بابام صد در صد نمیخواد الان من اینجا باشم . شاید هم بخواد ولی من دیگه نمیخوام .-. بی اعتنا از اتاق میرم بیرون. شاید بفهمه اوج زمانی که من میخواستمش اونم رفته. تازه فهمیدم که از دیوار بینمون بدم نمیاد @_@
پیش به سوی نیویرک. سوار ماشین شدم. یه ساعتی طول میکشه که به فرودگاه برسیم.یه ربع که گذشت دیدم اوه اوه کاگامی خانوم داره زنگ میزنه. گوشیو برداشتم دیدم شاکیه که چرا یه هفتس بهش زنگ نزدم. اخه قبلا هر روز باهاش صحبت میکردم فکر کرده چه خبره. بهش فهموندم که بره سراغه کاره خودش و گوشی رو روش قطع کردم. واتساپش رو بلاک کردم و شمارشم جدا بلاک کردم. امروز نمیدونم چرا هوس کرده بودم ادمای اضافی دورم رو حذف کنم.میدونستم قراره بیاد و صد در صد قراره بیا سراغم
چه حسی داشت. انگار رو هوا بودم. البته این اوضاع با عملی کردن فکری که تو سرم بود بهتر هم میشد. وقتی که بخوام با لیدی ازدواج کنم 100 در 100 بابام مخالفت میکنه و ازم میخواد که با کاگامی ازدواج کنم و این بهترین فرصته که از خونه برم و مستقل زندگی کنم. با پولایی که تو حسابم داشتم میتونستم به خونه خیلی باحال بخرم. تازه کلی شرکت مد همحاضر بودن باهام قرارداد ببندن. انگار احساس میکردم رفتنم از خونه به اندازه کافی بابامو زمین نمیزنه. باید یه کار دیگه هم میکردم....
یه نیم ساعتی فکر کردم و فهمیدم هیچ چیز بدتر از ضربه موقعیتی و عاطفی با هم نیست. بیشتر که فکر کردم فهمیدم باید یه رقابت بزرگ در عرصه مد باهاش راه بندازم . شاید.... راه انداختن شرکت خودم و رقابت کردن با برند گابریل اگراست
خب از اونور مطمئن بودم که کاگامی تا پام برسه پاریس میاد سراغم.پس باید تا زمانی که برای راه انداختن بی سر رو صدای شرکتم وقت میخوام نیویرک بمونم.اسمش رو اول یه چیز دیگه میذارم که اصلا سر صدا نمیکنه . به محض اینکه رسیدم پاریس و کاگامی اومد و منم از خونه رفتم . اسمش رو هم عوض میکنم...
نظر هم لطفا بدید
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
یا قسمت جدید را میزاری یا ادرس خونتون را میزاری بیایم راه پیمایی انتخاب با خودته
گذاشتن قسمت جدید یا مرگ خخخخخ
آفرین آدرین خان 😎😎 و البته نویسنده ی خوبمون 😊😊عالی بود 😍😍 حتما ادامه بده و اگه میشه داستان منم بهونه 😘
چی شد ستایش (پارت بعدی رو میگم)
عالی. اگه خواستی داستان من قلب یخی روهم بخون و اونجا کامنت بده. البته الآن اسمش
Frozen heart
از دستت شاکیم چرا اینقدر دیر میزاری😤
باورت میشه ۶ روز تو بررسی بوده؟؟؟؟🤧🤧🤧
خیلی باحال بود💝
خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی کم مینویسی
باباول کنین دیگه هر جا میریم شده میراکلس😐
منم
شاید چون همه عاشق میراکلس باشن
و بیشتر وقتا فکر میکنم بچمم
و الان تقریبا۱۰۰ بار میراکلس نیویرک رو دیدم منتظرم میراکلس شنگهای هم بیاد
واقعان نمیدونم کی پخش میشه
باحال بود قسمت بعدی رو بزار
خدا رحم کنه😂
آدرین چقدر تغییر کرده😶😂
عالی بود👌