لایک و کامنت😆😆😆
مرینت :صبح با جیغ مریلا از خواب بیدار شدم ، اوففف بلند شدم رفتم حموم اومدم بیرون موهامو درست کردم باز گذاشتم خیلی بلند شده بود لباسامو پوشیدم رفتم بیرون دیدم مریلا داره در اتاق متیو از جا میکنه و مارتینم داره نگاه میکنه مارتین:عا بلوبری بیدار شدی
مرینت :بهم نگو بلوبری مارتین:میگم
مرینت: پس منم میگم بهت بزغاله چطوره مارتین: بگو مرینت:مریلا متیو ول کن دیگه بعدن به حسابش برس
مریلا: باشه ولی بعدن باهم به حسابش میرسیم مرینت: باشه رفتیم پایین متیو هم پشت سرمون اروم اومد بدبخت ترسیده بود که مریلا خفش نکنه
آملیا:عا بچه بیدار شدین مرینت: والا مامان ما خیلی وقته بیدار شدیم داشتیم متیو و مریلا جدا میکردیم گیلبرت:مرینت دخترم امروز باید کنار برج ایفل عکاس ازتون عکس بندازه
مرینت :باشه فقط عکاس کیه آملیا:عکاس ادرین اینا مرینت: چییی مارتین: مرینت مشکلی هست مرینت: نه بابا رفتیم صبحانه خوردیم خب من دیگه برم مریلا:بریم بلوبری مرینت :مگه توام میای مریلا:باهم تو یه جا درس میخونیم بلوبری مرینت:چه خوب پس بریم خدافظ مامان و بابا رفتیم و رسیدم مدرسه الیا: مرینت بایه دختره اومده بود نینو:این خواهر مرینت نیس الیا :اره خواهرشه مرینت: خوب رسیدیم خوش اومدی یخمکی مریلا :ممنون بلوبری راستی تو مشکلت با ادرین چیه مرینت: بعدن بهت میگم مریلا :باشه مرینت: خب بریم بابقیه آشنات کنم مریلا:بریم مرینت:سلام بچه ها سلام پرتقالم الیا :سلام بچه ها ادرینا :سلام مری مرینت: سلام ادرینا خوبی ادرینا:ممنون تو خوبی
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
عالی بود
ممنون عزیزم❤❤❤
ممنون اجی😍