سلام دوستان من اومدم با پارت سوم لطفاً حمایت کنید 🌹✨
بعد از دانشگاه تو فکر این بودم که برم خونه یانه بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم بالاخره تصمیم گرفتم که برم در زدم ا/د درو باز کرد بعد سلام کردم میخواستم وارد خونه بشم که گفت نه هنوز عصبانیه از دیشب تا الان دو دست لیوان شکسته +باشه😔
بعد دوباره برگشتم سمت خوابگاه پسرا حوصله ام سر رفت تصمیم گرفتم برم دونه دونه اتاقاشون رو تمیز کنم اتاق نامجون و جین که مرتب بود فقط باید جاروش میزدم رفتم اتاق شوگا و خودم اتاق شوگا البته اگه قسمت منو حذف کنیم به نظر میومد که فقط از تخت استفاده شده بقیه وسایل ۵سال داشته خاک میخورده تخت رو مرتب کردم و گردگیری کردم اتاق جیهوپ و جیمین به گفته خودشون جیهوپ مرتب میکنه پس من رفتم اتاق کوک و تهیونگ
واییییی😨
اینجا زلزله اومده معلوم نیست چیکار میکنن اتاق که نیست بازار شام رفتم که وسایل مرتب کنم وای همه جا شیر موز جاساز کرده بودن در همون لحظه یه فکر شیطانی به سرم زد تمام شیر موزها رو برداشتم و زیر تخت شوگا قایم کردم بعد اتاق مرتب کردم رفتم که غذا درست کنم غذا رو آماده کردم ولی نیومدن تصمیم گرفتم برم کمپانی
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
بعدی
پارت چهار رو گذاشتم لطفاً حمایت کنید
چشم