۱۵رقص b

صبحانه تموم شد که از زیر میز لیسا به پام زد بدون هیچ جلب توجهی نگاش کردم اونم اشاره کرد که بریم بالا منم اوکی رو دادم که اون تشکر کرد و بلند شد رفت منم یک دقیقه موندم و گفتم ممنون خیلی خوشمزه بود اون ها هم جوابم دادند

رفتیم بالا تو اتاق که به لیسا گفتم چی شده گفت ا/ت صبح چی شده بود؟ براش تعریف کردم که تهیونگ بهم چه حرفایی زد و اینا که یه بشکن زد و گفت نظر تو دربارش چیه منم گفتم خوب اون اون خیلی خیلی خوبه میدونی لیسا مهربونه و با هیچکس مثل من رفتار نمی کنه و این باعث شده دوسش داشته باشم اما از حس اون درباره خودم مطمعن نیستم اون گفت خوب مطمعن شو دلبری کن به سرش زدمو گفتم اه لیسا زود میفهمن که گفت نامحسوس عمل می کنم بهش دست دادم و با هم گفتیم نامحسوس

لباس های مایو مانند پوشیدیم و از پله ها رفتیم پایین و از پذیرش تفنگ آبی گرفتیم و رفتیم به طرف دریا از همون دور با دویدن خودمون رو به بچه ها رسوندیم و من و لیسا تا ۱۰ شمردیم و بادکنک آبی رو بهشون پرت کردیم

همه خیس بودن و من و لیسا کر کر میخندیدیم که دیدم جی هوپ و جونگ کوک بلند شدن و اومدن سمتمون حالا من لیسا رو با جیغ صدا زدم و تند تند منو لیسا شروع کردیم به دویدن رفتیم طرف دریا و همه درحال بازی کردن با آب بودن دیگه که دیدم نه خداروشکر هیچکی نمیاد طرفم خیسم کنه خیلی مجلسی اومدم از آب بیام بیرون که

که پق افتادم تو آب برگشتم دیدم تهیونگ بود اومدم آب بریزم روش که اونم تند تر آب ریخت و منم کم نیوردم و منم گفتم طرف خودم کشیدم و اونم تو آب افتاد بهم نگاه کردیم و پق زدیم زیر خنده

خدمه اومدن و حوله بهمون دادن و ما دیگه حوله هارو پوشیدیم با شوخی همش می گفتیم واای الان سرما میخوریم که جونگ کوک دستشو گذاشت روی سرش و گفت وااای پی دی نیم کار آموزات مریضمون کردن هممون خندیدیم و لیسا با تفنگ شروع کرد به زدنش همه کر کر میخندیدیم بهشون تا رسیدیم به هتل همه دیگه پخش شدیم رفتیم داخل اتاق ها حموم کردیم و لباس پوشیدیم داخل اتاقمون بخاری روشن کرده بودن

تا سرما نخوریم همه حرف میزدیم و لاک می زدیم ناخنامون رو یا می بافتیم موهامون رو یا بعضیا با خانوادشون تصویری زنگ زده بودن و میحرفیدن و کلی برا خمدمون خوش بودیم که گوشی زنگ خورد دیدم اسم تهیونگه که رفتم یه گوشه و جواب دادم الو؟ سلام ا/ت .سلام ته ته خوبی؟کارم داشتی؟.اره با بچه ها پایه اید بریم جنگل بگردیم و نهار اونجا باشیم .نمیدونم صبر کن بهشون بگم خبرت می کنم .اوکی گلم شنیدم جنگل واسه فکر کردن هم خوبه نه .منظورشو فهمیدم و صداش کردم تهیوووونگ اونم خندید و قطع کرد

برگشتم عقب دیدم همه دخنرا کنجکاو منو نگاه می کردن خندیدمو گفتم کی پایه کوهه همه جیغ زدیم و خندیدیم و دست زدیم کلا واسه خودمون حتی قر هم دادیم که هرکسی بود میدید می گفت چه خبره تاحالا انگار جنگل ندیده ایم که یادم اومد زنگ بزنم که تا بوق اپل رو خورد جواب داد الو ا/ت واای دختر چقدر جیغ زدید بعد خندید و گفت باشه از هیجانتون و جیغانچن فهمیدم قبول کرد بعد زد زیر خنده حالا من هی جیغ پشت گوشی که تهیونگ اه مسخره نکن خندید و گفت میبینیمت توت فرنگ بعد قطع کرد

همه قرار شد مثل هم بپوشیم همه موهامون رو کامل جمع کردیم چون جنگل بود و لباسمون شلوار و پیرهن ورزشی سفید با کناره هاش خط های صورتی داشت و پیرهنه آستیناش کوتاه بود با یه کلاه که همه علامت b روش بود

یه کوله صورتی با کفش صورتی ستش کردیم و رفتیم پایین دم در هتل که پسرای بی تی اس هم اونجا اومدن و با هم به طرف جنگل رفتیم . جنگل خیلی خوش گذشت و همش تهیونگ مسخرم می کرد که فکراتو کردی من جواب میخواما من هی سرخ و سفید می شدم و اونم کر کر می خندید و من هی میزدم به بازوش که اه ساکت تهیووونگ و وقت جیغ هام جونگ کوک و جیمین میومدن و میگفتن اه به بچم کاری نداشته باش حالا تهیونگ میمود دنبالشون و اونا هم با خنده فرار می کردن پشت جین یا نامجون و ما هم بهشون میخندیدیم

بعد برگشتمون که ساعت ۷ عصر بود و ما تو اتاق هامون بودیم که در رو زدن رفتم در رو باز کردم که مدیر رقصمون بود یه خانوم خوش لباس و شیکی بود ما دخترا دیدیمش به سمتش پرواز مردیم و بغلش کردیم و میخندیدیم چون خیلی زن خوب و مهربونی بود نشستیم و باهامون حرف زد که البته یه حرفش بد تو عقلم رژه میرفت که اسم گروهمون رو چی بذاریم که من پریدم گفتم بذاریم BLV اونم سوالی نگام کرد که گفت خوب متشکل از اسم های ما هست و هم برای خودمون معنی قوی بودنه که تو هر شرایط باید پشت هم باشیم اونم کلی از حرفم استقبال کرد و یکمم باهم رقص ON رو تمرین کرد چون قرار بود از ساعت ۶ بیدار بشیم و بریم سر رقص

ساعت پنج صبح بود که آلارام گوشیم خورد همه رو بیدار کردم و به زور بلند شدن و کار هامون رو کردیم و رفتیم پایین که همه آماده در حال آماده شدن بودن به ما هم گفتن بریم سر صندلی هامون بشینیم و کار هامون رو بکنیم چون ساعت ۸ باید آنلاین اجرا میکردیم ساعت ۷:۳۰ بودکه همه آماده بودیم و لباس همه سیاه سفید بود و اما ما دخترا لباسمو یه پیرهن سفید تا کمی بالای ناف و و یه دامن که سفید بود اما لایه لایه هاش سیاه بود و این لایه هاش کمی پر حجمش کرده بود با موهایی که دم اسبی بسته شده با یه نقاب نازک که فقط چشم و بینیمون رو پوشونده بود با کفش که تا کمی پاین زانوی پامون بود و دامنه دقیقا کوتاه و بالای زانوی پامون بود که خیلی زیبا شده بودیم و چون نقاب بود کار بیشتر روی لب و چشم بود

همه آماده شده بودیم گفتم که ساعت ۷:۳۰ بود قرار بر این شد که خودمون با هر کی راحت تریم مثل اون برقصیم وجایگاهمون باشه و این راحتمون کرده بود اما با کمی اصرار مدیر برنامه عوض شد و قرار شد مثل حالت همیشگی بایستیم و برقصیم و این همه کمی استرسمون رو کم کرد و عالی بود پیشنهاد خانوم نونا مدیر رقصمون

خوب خوب تا اینجا رسیدیم و قراره یه هدیه ناب بدم بهتون که عالیه امیدوارم خوشتون بیاد و نظر و کامنت های زیادی بذارید چون انرژی میخوام رفقا😉

دوستون دارم مرسی که هستید و بدرود و بهتون بگم که این روزا منو بیشتر از قبل میبینید چون خودمم میدونم کم میذارم برای همینه دارم سعی می کنک بیشتر و بیشتر کنم پارت هام رو دوستون دارم مرسی که هستید سارانگاهه 🎈❤️