
_ ت...ت...تو...تو..تو توووو & داداش ببخشید تو رو خدا ....کوک که خیلی عصبی بود پشه کش رو تو دستش گرفت و به طرف خواهرش رفت اما سوک میونگ داد زد & تو رو خدا بذار توضیح میدم .....توضیح میدم اروم باش _ سریع توضیح بده تا با این پشه کش سیاه و کبودت نکردم سوک میونگ یه دفعه زد زیر خنده& بهتره یه تهدید بهتر داشته باشی چون اون پشه کش فقط یه اسباب بازیه و ژله ای و نرمه ....کوک یه نگاه به پشه کش کرد که عین ژله آویزونه خواست بخنده اما نمیخواست اون لحظه غرورش پیش خواهرش بشکنه و بگه این روانیه& بعدشم من مجبور بودم چون خودم لو میرفتم _ یعنی منو قربانی خودت کردی & میشه گفت یه جورایی ...._ چقدر پرویی ....& ببین کوکی من یه دوست جدید پیدا کردم ....اون ...اون یه خورده عجیبع فکر کردم که شاید ماوراءالطبیعه باشه برای همین به خونه دعوتش کردم اما قبل اینکه خودم به خونه وارد شم منتظر شدم تا اون وارد شه بهش نگاه کردم ببینم خودش میاد خونه یا نه چون اگه نمیومد احتمال اینکه خون اشام باشه زیاد بود ....ولی گرگینه رو مطمئنم نیست چون یه بار موقع ماه کامل باهاش بودم .....ولی اون بدون اینکه اول من وارد شم وارد خونه شد ....اما ...اما وقتی وارد شد مامان پشت در ظاهر شد ...برای اینکه اون دختررو نبینه و منو نزنه تو رو که صبح تو پارک دیده بودم رو لو دادم ...اونم بدون معطلی اومد سراغت اما نتونست پیدات کنه ...منم در این حین دختررو از خونه بیرون بردم و بعدش که خودت خبر داری _( در حال پوکر نگاه کردنش ) الان واقعا مطمئن شدم & چی رو ؟! _ تو خیلی باهوشی
&( دهنش از خوشحالی باز میشه) واقعا ؟! اینطور فکر میکنی ؟! _ ( در حال پوکر بودن) اخه اسکول این دلیل مسخرت چیه ؟! این چه تحلیل های مسخره ایه که رو اون دختر پیاده کردی ! من مطمئنم اونم به عقلت شک کرده ! اخه منگول همینکه بهش پیشنهاد و دعوت به خونه رو دادی یعنی بهش اجازه دادی ...دوما یه خوناشام به همین الکی نمیاد با تو خل مغز دوست بشه مگه خون خر رو خورده باشه &( سوک میونگ از چیزایی که داداشش گفت و تحلیلی که کرده بود نا امید شد اما سعی کرد تشر بزنه) اما با همین منگول بودنم خوب تشخیص دادم که دوست جنابعالی یه خون اشامه _ خوب بدونی که چی ؟! فکر کردی نمیدونم تو اتاقم دوربین گذاشتی ؟! فکر کردی خیلی زرنگی و خودت با این استدلالات فهمیدی ؟! تازه اگه جرات بکنی به مامان بگی راز دوست مخفی توام لو میره جوجه !چیزی که وجود داره اینکه مامانم تهیونگ رو حداقل به عنوان یه ادم که دوست منه میشناسه اما تو چی ؟! ( سوک میونگ که کاملا نقشش به هم خورده بود یه چینی به بینیش داد و یه چشم غره به کوک رفت و از اتاق خارج شد )_ دختره رو مخ .....( از زبان سوک میونگ ) بعد از شکست نقشم از اتاقش خارج شدم ...خواستم وارد اتاق خودم بشم که یه ایده عین جرقه وارد ذهنم شد ...شاید میتونستم منم دوستمو به مامان معرفی کنم و اونم اونو قبول میکرد بعد میتونم اونو به خونه بیارم بعد میتونم خیلی باهاش صمیمی بشم و از رفتار عجیبش سر در بیارم .....بدون معطلی از پله ها پایین رفتم و وارد اشپزخانه شدم ....از پشت رفتم و محکم مامانمو بغل کردم * سوک میونگ تویی & مامان *( همونطور که داره اشپزی میکنه )چی میخوای
& چی ؟! چیزی نمیخوام * من اگه تو رو نشناسم برای لایه جرز دیوار خوبم ....دستامو از دور شونه هاش باز کردم و رو میز ناهار خوری نشستم& خب راستش ...خواستم دنبال مقدمه بگردم که با صدای مامانم به خودم اومدم * دنبال مقدمه نگرد برو سر اصل مطلب ...یه لعنت به خودم بابت کار و ذهنیت پیشبینی شدم فرستادم & خوب چون خواستی برم سر اصل مطلب....من یه دوست جدید پیدا کردم * به یه ورم....حالا چیه ؟! میخوای باهاش دوست شم و باهاتون عروسک بازی کنم ....پوکر به مامانم خیره شدم خدایی خیلی مود بود😐😂& اخه مامان همیشه تو انتخاب دوست به کوک سخت میگرفتی اما من دوستی نداشتم اینبار که یه دوست پیدا کردم فک کردم میخوای سخت بگیری * اون کوکه این تویی اون پسره باید بدونم با کی دوست میشه با کی نه ؟! اما تو دختری & مامانم فک کنم برعکسه😐😂باید مراقب باشی دختره با کی دوست میشه نه پسره ....خیلی متفاوتی مامی * کسی مامان تو باشه متفاوت نیست ؟! همینکه دارم به تو علف بچه جواب پس میدم ته خول بودنمه ...پوکر بهش نگاه کردم و تو دلم گفتم & چرا همش امروز ضایم میکنن؟! .....&حالا مامان میشه بیارمش خونه * اگه اون طویله رو تمیزو مرتب کردی بیارش & طویلع؟! * اره همون طویله ای که بهش میگی اتاق خیر سرت دختری یه دستی بهش بکش ....از شدت کیوت بودن مامانم پریدم و محکم بغلش کردم و گونش بوسیدم بعد رفتم طرف اتاقم گوشی رو برداشتم بعد از خوردن چند بوق جواب داد
+ الو & الو سلام شوکول + محض رضای خدا دیگه بهم نگو شوکول ! دوست ندارم &( تک خنده) باشه باشه نمیگم ......خوبی ؟! + به نظرت کسی دوست تو باشه خوبه ؟! &( پوکر شد) تو رو خدا تو یکی نه دیگه امروز همه ضایم کردن تو یکی دیگه نه + اخه حقته & باشه بابا + خو حالا نگفتی چرا اینوقت روز زنگ زدی & اها ...خواستم بگم برای فردا شب خونمون دعوتی ....+ فردا شب ؟! & اره ..لطفا بیا + باشه میام & هوراااااااا مرسی قلپ من + خودتو لوس نکن دیه ! & باچ بوس به دماغت بای + بای ......تلفونو قطع کردم و یه لبخند بابت گرفتن نقشم زدم ( فردا عصر از زبان کوک ) پوکر به کتابام خیره شدم _ اخه من با چهار تا کاغذ پاره یه چیزی میشم ! اههههه نمیدونم چرا اینقدر ازت متنفرم کتاب! اما اگه نخونمت که قبول نمیشم ....( همونطور که کتاب دستشه سرشو میکوبه به میز ) * یکیتون بره خرید & کوک برو .....پوکر سرمو بلند کردم و بهش خیره شدم & چیه انتظار داری من برم ؟! دوست من قراره بیاد برو دیگه یه دفعه از هوا یه دمپایی نازل شد و افتاد رو سر سوک میونگ ....از خنده پخش زمین شدم & اخخخخخ ! این دمپایی از کجا اومد ......واقعا من نمیتونم درک کنم این همه دمپایی از کجا میان مامان از طبقه بالا اومد پایین *میخوای داداشتو بفرستی !!! &مگه چیه ؟! تو گفتی یکیتون بره * من غیر مستقیم به تو گفتم برو & خو چرا مستقیم نگفتی * چون خواستم ببینم خودت اونقدر عقل داری بری دوما دوست توعه پذیرایی دوست توعه کوک چرا بره ؟! ....پوکر به مامانم و کوک خیره شده بودم ...کوک که نقش زمین شده بود مامان هم پوکر نگاه میکرد & اوک لیست بده برم بیارم .....لیست رو گرفتم و به طرف فروشگاه رفتم
( از زبان کوک )بعد اینکه سوک میونگ رفت مامان رفت تو اشپزخونه منم پوکر در حال نگاه کردن به کتابام بودم که گوشیم زنگ خورد _ باز تو ÷ چیه دلت برام تنگ نشده ؟! _ چرا باید تنگ بشه ÷ اخه دوستتم _ تهیونگگگگ داری خیلی میری رو مخم ÷( میخنده) باشه چرا حالا عصبی میشه ! خواستم بگم میای بیرون _ نه ÷ اخه چرا _ چون زندانی شدم ÷ زندانی؟! _ اره باید درس بخونم اگه بیام بیرون مامانم ( زنگ در خورده شد) منو میکشه ÷ خو بپیچونش ( زنگ در خورد میشه ) * کوکککک درو باز کن صدای درو نمیشنوی _ ته نمیتونم بیام دیگه فعلا ....تلفن رو قطع کردم و پوکر رفتم طرف در درو که باز کردم ......آب دهنمو هم به زور قورت دادم ....دستم رو دستگیره ها شل شد ....
ناظر جون جدت منتشر کن😐خوانندگان محترم هم لایک کنن وگرنه پارت بعد دو نمیذارم😐🤌
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اجی پارت بعد چیشد 💜💜💜🐇🐇🐇
پشی پارت بعد بزار تو رو خودا❤😢
عههه عاجییی پارت بعدو نمزارییی؟😭😭
عالی:)❣️✨
عالی بود عاجج😻😻💜
زودی پارت بعدو بزاررر
عالییییییی آجییییییی منتظر بعدیم سفت و سخت 😂😂🤗🤗🤗🤗💜💜💜🤍🤍✨✨✨
عاجی تو ک همیشه فوق العاده ای پس نیازی ب گفدن نی🥺❤🙂😍😍
عالی✨🔥
داستانت رو الان تازه خوندم عالی بود فقط اگه ممکنه زود زود بزار و طولانی تر باشه بازم میل خودته
عه ملیناااا چطوری عاج خوبی؟!😂😍♥️ باش لاوم دو سه تا دیگه لایک بخوره میذارمش😍♥️
خوبم تو چطوری ؟
مثل همیشه عاللللللللییییییییی
عاشقتم پشملی😂
میسی لاوم😍♥️
جررر پشملی کی بودم من😔😂🎀
پشملی خودمی😂پارتای بعدو بزار و یه تک پارتی غمگین مثل اون داستان اونلی یو بنویس تا گریه کنم😐