
سلام بچه ها پارت ها منتشر نشد تصمیم گرفتم هردو قسمت رو تو یکی بزارم
(بچه ها میخوایم بریم به 1 سال بعد وقتی که برمیگردن پاریس تو همون خونه ای که مرینت و آدرین و آلیا و نینو زندگی میکردن با این فرق که لوکا و زویی هم هستند و اینکه اگر یادتون باشه 3 تا اتاق دونفره بالا و سه تا اتاق دونفره پایین هست. دارم خونه ای که تو پاریس هست رو میگم) از زبون آدرین : بچه ها وسایل رو جمع کردید؟ تا 3 ساعت دیگه هواپیما حرکت میکنه. مرینت : ما که آماده ایم. اما : ما.... آماده.... ایم.... بابایی. آدرین : قربونت برم خوشگلم. آل و نینو : ما آماده ایم. لوکا و زویی : ما هم اوکییم بیاین بریم. (تو فرودگاه) مرینت : اما شیر میخوای؟ اما : آله. (مرینت شیشه شیر رو داد دستش) پرواز نيويورک به پاریس تا 30 دقیقه ی دیگر بلند میشود. آدرین : بچه ها بیاین بریم سوار بشیم. (وقتی رسیدن پاریس چمدون هاشون رو برداشتن و رفتن خونه وسیله هاشون رو گذاشتن و قرار شد هرکی بره پیش خانواده ی خودش. مرینت : آدرین اول بریم خونه ی شما یا خونه ی ما؟
آدرین : اول بریم خونه ی شما. مرینت : باشه. (تو خونه ی تام و سابین) مرینت : آدرین میشه زنگو بزنی من هم اما هم شیشه شیرش هم پ.و.ش.ک.ش دستمه. آدرین : باشه......... سابین : تام درو باز کن تا من دستامو بشورم و بیام. تام : باشه. مرینت : *بابام درو باز کرد و وقتی مارو دید ذوغ کرد... وقتی اما رو دید سریع از مو گرفتش *. تام : سابین بدو بیا که دخترم و دومادم و یک نفره دیگه اومدن. سابین : باشه اومدم. مرینت :* مامانم وقتی اما رو دید سریع از بابام قاپیدش و قلقلکش داد * سلام به مامان و بابای عزیزم که وجود من رو فراموش کردن 😌. سابین : سلام به دختر خولوچلم و دوماد مستقلم. مرینت : 😲😲😲من از کی شدم خولوچل. تام : از وقتی ١٣ سالت شد
مرینت : عههههههههههه که اینطورررررررر. آدرین : 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 مرینت : به من میخندی...... الان میام سیاه و کبودت میکنم. آدرین : مرینت قلط کردم. ( و پا به فرار گذاشت)(۵ دقیقه بعد) آدرین : مری. نت... ببخ. شید.... شکر.... اضافی.... خوردم. مرینت : همین یک بارو میبخشم چون دلم به حالت سوخت ولی دفعه ی بعدی میزنم نا. کار. ت میکنم😌. آدرین : من غ. ل. ط بکنم دیگه همچین کاری بکنم. تام : بیاین ماکارون با چایی بخورین. مرینت : من مثل همیشه با شیر میخورم(منم همه چی رو با شیر میخورم آخه زیاد با چایی حال نمیکنم)
مرینت : *سر میز خیلی یواشکی یدونه ماکارون انداختم تو کیفم که تیکی هم بخوره* خب بگید ببینم تو این دوسال که من نبودم چه اتفاقی افتاد؟ تام : اتفاق خاصی که نیوفتاد ولی....... من و سابین تصمیم گرفتیم که....... حقیقت رو بهت بگیم. مرینت : چیشده؟ تام : دخترم....... ببین...... تو بچه ی واقعی ما نیستی........تو گمشده بودی تو پارک پیدات کردیم...... خانواده ی واقعی تو.......... خانواده ی کاساکی هستند (فامیل بهتری به ذهنم نرسید شما تو کامنت ها فامیل های مختلف بگید ببینم کدوم خوبه اونو به جاش میزارم) مرینت :
هضم این موضوع خیلی برام سخت بود*من....... ازتون ممنونم که منو بزرگ کردین...... از تمام زحماتی که برام کشیدین ممنونم.. اگر شما من رو اون روز نمی آوردید خونتون..... معلوم نبود چه اتفاقی برام میوفتاد..... به هر حال ممنونم. آدرین : *باورم نمیشد...... یعنی مرینت دختر خاله ی من بود😲😲😲(بچه ها خوانواده ی کاساکی خاله و شوهر خاله و....... آدرین حساب میشن) باورم نمیشه*خیلی ممنون بابت ماکارون ما دیگه بیاد بریم خدانگهدار. مرینت : خداحافظ خاله سابین و عمو تام
(اومدن بیرون) آدرین : غصه نخور دختر خاله. مرینت : جانم....... منظورت چیه ؟؟؟؟ آدرین : ببینمت تو........ (سیر تا پیاز مضوع رو براش گفت)
مرینت : که اینطور..... چه جالب... راستی من خواهر یا براد دارم؟ آدرین : آره یک خواهر که باهم دوقولو هستین (بچه ها موهای مرینت تا پایین کمرشه ولی خواهرش تا بالای کمرش) و دوتا برادر که اون دوتا باهم دوقولو هستن
(بچه ها یادتونه گفتم گابریل با ناتالی ازدواج کرده. میخوام تغیرش بدم. مرینت با استفاده از معجزه گر گربه کفشدوزک پروانه و طاووس امیلی رو زنده کرده و امیلی با گابریل هست حتی تو تولد مرینت امیلی بود نه ناتالی)
مرینت : آدرین الان دیگه باید بریم خونه ی شما. آدرین : صبر کن زنگ بزنم به مامانم ببینم خونس یا باز رفته بیرون......... سلام مامان....... ما خوبیم ممنون شما خوبین.......... مامان خونه این میخوایم بیام ببینمتون......... واقعااااااا........ خیلی عالیه من و مرینت هم الان میایم....... باشه...... خداحافظ. مرینت یک خبر خیلیییییییی خوب دارم. از اونجایی که مامانم رفته خونه خاله هم میتونیم بریم مامان بابام رو ببینیم هم تو میتونی با خانوادت آشنا بشی. مرینت : واقعااااا این عالیه. آدرین : آره. تاره یادم میاد خاله همیشه میگفت یک دختر داره به اسم مرینت. میگت گم شده. اون هروقت هم من و هم همه ی بچه هاش هستن دوباره این ماجرا رو میگه. من میخوام وقتی این ماجرا رو گفت تورو معرفی کنم و بگم بچشون هستی. نظرت چیه؟ مرینت : این عالیه مامانم هم احتمالا خیلییییی خوشحال میشه
آدرین : به این زودی بهش میگی مامان 😏. مرینت : بلهههههه😌😌. آدرین : خیلی خب پس بیا بریم. (راستی بچه ها عکس برادر ها و خواهر مرینت رو تو پارت بعد میزارم ولی بابا و مامان مرینت رو نه چون چیز خاصی ندارن)(میریم به وقتی که رسیدن) آدرین : *رسیدیم از ماشین که پیاده شدیم تونستم حس کنم که مرینت استرس داره برای همین دستشو گرفتم و باهم رفتیم تو*.( اسم مامان مرینت : کاملیا. اسم بابای مرینت : مایکل. اسم خواهر مرینت : ماریا. اسم برادر مرینت : مارتین. بازم هم اسم برادر مرینت : مارسل) (واقعا قسط کپی ندارم فقط برای اینکه بهم دیگه بیان اینجوری گذاشتم) آدرین : سلام به همگی. کاملیا : آدرین ( و دویید و آدرین رو بقل کرد) آدرین : خاله دارم خفه میشم. کاملیا : اوه ببخشید...... شما باید همسر آدرین باشید درسته؟ مرینت : بله اسمم هم.......... بعدا خودتون میفهمید. کاملیا : اوه.... باشه. مارسل : چطوری رفیق. آدرین : خوبم. مارتین : سلام زن داداش. مرینت : سلام🤣🤣🤣🤣🤣🤣 آدرین : به چی میخندی؟ مرینت : به تو 🤣🤣🤣 آدرین : پس ایندفعه من به حساب تو میرسم. مرینت : آدرین نیا جلو بچه دستمه. امیلی : وای خداااااااااااااااااااااااا🤩🤩🤩🤩🤩🤩😍😍😍😍😍(بچه رو از مرینت قاپید) تو چقدر گوگولی هستی نوه ی قشنگم ❤️ ❤️ ❤️ اسمت چیه عزیزم ؟ اما : اما. امیلی : واییییییییییی چه کیوتییییییییی
ماریا : سلام به پسر خاله ی خولوچلم. مرینت : آخییییییش دلم خنک شد. تا تو باشی دیگه به من نخندی. کاملیا : بچه ها بیاین میخوام براتون داستان مرینت رو بگم. (همشون رفتن نشستن) همونطور که میدونید ما یک دختر داشتیم به اسم مرینت. مرینت و ماریا دوقولو هستند ولی یک بار توی پارک به خاطر جعمییت زیاد مرینت گم شد. از اون موقع خیلی دنبال مرینت گشتیم ولی نتونستیم پیداش کنیم😔. آدرین : خاله من مرینت رو پیدا کردم. همشون باهم به جز مرینت : چیییییییییییییییییییی. آدرین : امروز که خونه ی همسرم بودیم اونا گفتن که خانواده ی اصلیش شما هستید. اسم همسر من مرینت هست. کاملیا : *باورم نمیشه.... یعنی واقعا دختر پیدا شده*مرینتتتت( رفتن بقلش کرد و ماریا مارتین مارسل و ممایکل هم به بقلشون اضافه شدن) ماریا : آجییییییییی این پسر خاله ی من ق. ل. ط کرده به تو خندیده اگر یکبار دیگه به مرینت بخندی میزنم نابودت میکنم فهمیدی. آدرین : من غ. ل. ط بکنم دیگه به مرینت بخندم. اما : مامانی من گشنمه. مرینت : (اما رو بقل میکنه) بیا اینم از شیر 🍼🍼
مرینت : ماریا بیا بریم تو اتاقت حرف بزنیم. ماریا : باشه آجی. مرینت : تو اتاق داشتیم حرف میزدیم که یهو احساس کردم الانه که بالا بیارم. سریع دویدم از اتاق بیرون و هجوم بردم سمت دستشویی و بالا آوردم*🤮🤮🤮🤮. آدرین : *داشتیم با مامانم و خاله حرف میزدیم که یهو دیدم مرینت با سرعت خیلی بالا هجوم برد سمت دستشویی. هم من هم خاله و هم مامانم رفتیم که ببینیم چی شده *مرینت خوبی؟ مرینت : نه🤮🤮🤮🤮.......... آخيش بلاخره تموم شد. آدرین : مرینت چی شده. مرینت : نمیدونم با اینکه کلی از وقتی که ماکارون ها رو خوردم میگذره ولی نمیدونم چرا اینجوری شدم. آدرین : مرینت....... ممکنه که....... بله فکر کنم خودت فهمیدی. کاملیا : وایییی خداااااااا بیا برو با این تست بیبی چکر بده
بمرینت : * همه رفتن بیرون منم نشستم و تست دادم. خیلی استرس داشتم استرس از سر ذوغ داشتم به زور سعی میکردم به جواب تست نگاه کنم ولی خیلی سخت بود.بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم به جواب نگاه کنم🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐🧐 باورم نمیشهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه جواب مثبتههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه* جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ (از رو ذوق🤩) آدرین : *هر سه تامون منتظر بودیم که ماریا هم اومد بهش گفتیم چیشده اونم مثل ما منتظر مون که یهو صدای جغ مرینت اومد*.
مرینت : (رفت بیرون) آدریننننننننن (بقلش کرد) آدرین : مرینتتتت خیلییییییی خوشحالم. مرینت : منم همین طورررررررز🤭🤭🤭
امیدوارم ناظر عزیز این قسمت رو منتشر کنه
امیدوارم خوشتون اومده باشه نتیجه دوتا چالش داريم
بعدیییییی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
تاحالا استخر نرفتم کهتوش.....کنم😐دوآهنگ مورد علاقم cannibalو control هست
واقعا نرفت😳😲😳😲😳😲پشماممممممم
عالی بود اجو جونم❤
اجی من خیلی دوست دارم این رمانتو بخونم ولی پارت اولشو پیدا نمیکنمم میشه از پارت اول بکنی توی لیست بی زحمت😿
چجوری باید لیست درست کرد. میشه بهم بگی
بین آجی اول میری توی تستی میخوای ببری توی لیست بعد اون بالا زده +اضافه کردن به لیست بعد اون میزنی میاره ساختن لیست یه گزینه ی آبی هست بعد اونو که زدی اسم لیست رو میزنی (هرچی دوست داری) بعد که لیست اومد میزنی اضافه کردن به این لیست بعدش هر پارت رو اضافه میکنی
بازم اگر متوجه نشده بگو یه تست بزنم توضیح بدم
آجی فهمیدم چجوری لیست درست کنم و الان همه رو تو لیست گذاشتم
وای آجی دستت درد نکنه من برم بخونم
ممنون بابت این پارت تو عالی هستی
مرسی عزیزم❤️