سلام دوستان اینم از پارت دوم داستانمون❤😊 دوستان نظرات و حمایت هاتون توی پارت بعدی خیلی عالی بودند....بعضی ها که دیگه نگم براتون🌷🌷😅 این بارم انرژی بدید بهم تا هرچه زود تر پارت بعدی هم بیاددددددددد راستی این پارت به سفارش خیلی هاتون عاشقانه هستش هه هه هه نقش دارم براتون😎😎 .... خلاصه که دیگههههه نظر و انرژی های مثبت یادتون نره🙏سپاس...
وقتی به مدرسه رسیدیم هیرو ازم معذرت خواهی کرد و رفت پیش دوستاش..... هنوز بیست دقیقه وقت تا شروع شدن کلاس داشتیم....
رفتم نشستم توی نزدیک ترین نیمکت توی حیاط و به حرفایی که بین من و هیرو گذشت فکر کردم😶😶😶 اخه یه آدم چقدر می تونه خودخواه باشه.... چرا همچین حرفی بهش زدم چرا آخه😤😤😤
به شدت احساس گناه می کردم.... دیگه اونقدر لبم رو گاز گرفته بودم که خون اومد🤧😬 اینو کجای دلم بزارم🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️
از روی نیمکت باشدم و تا کلاس شروع نشده رفت به دستشویی دختران انتهای راهرو (آخه معلومه که میره دستشویی دختران دختر دیگه ای خداااا🤦🏻♀️)
همینجور که داشتم دستام رو خشک می کردم یکهو یه صدا عجیب ویران شدن و یا شکستن یک چیزی توی کل راهرو پیچید.....
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
وای عالی بود من تازه فهمیدم داستان به این خوبی هستش توروخدا فردا بنویسش توروخداااااا😢🙏🙏🙏
عالی بود
عکس پارت قبلی رو با pitz maker درست کردی نه؟😏😂
خیلی قشنگ بود منتظر بعدی هستم عالی بود.هافمن...پیشنهاد اهل فن😅خیلی اسم و فامیلی های باحال انتخاب میکنی. من که هیچی اصلا تو اسم انتخاب کردن استعداد ندارم بازم میگم عالی بود
👏👌👏👌
خیلی جالب تر شد تو گلی بااین داستانت خیلی خوبه بعدی رو سریع بزار منتظر داستانت هستم
واقعا تو آدم عالی هستی دوست من انرژی هات حرف نداره تو هم خیلی خوب هستی🌹🌹🌹🌹
😍😍😍🥰😘🥰
ما بعدی رو می خوایم🤣
چشم منم میدم