
سلام دوستان اینم پارت 20 😁 کامنت یادتون نره 🙃
بعد در کمدم رو باز کرد و هرچی کلاهو شال گردن داشتمو گذاشت تو چمدونم. گفتم هی ادرین وایسا کل چمدون رو با شال و کلاه پر کردی؟ 😕 گفت ببخشید مرینت، پس من میرم بیرون منتظرتم تو هم لباساتو جمع کن و زود بیا😁 گفتم وایسا، نگفتی کجا میریم! بعد بدون اینکه جواب بده سریع رفت پایین. گفتم تیکی تو از کاراش چیزی فهمیدی؟! تیکی گفت مرینت از من نپرس زودباش لباساتو جمع کن. گفتم باشه. بعد لباسامو جمع کردم و رفتم پایین. منو ادرین از پدر و مادرم خداحافظی کردیم و سوار ماشین شدیم. گفتم ادرین نمیخوای چیزی بگی؟!😕 ادرین چیزی نگفت. بعد رسیدیم فرودگاه. همه بچه ها اونجا بودن! حتی لوکا هم بود! گفتم اینجا چخبره، چرا من از چیزی خبر ندارم اخه! 😐 الیا گفت مرینت قراره بریم مورزین 😁 (مورزین یک شهر در رشته کوه های آلپ در جنوب شرقی فرانسه است. یک مکان برای تفریحاتی مثل تله کابین و اسکی و... )
گفتم چیییی؟ مورزین؟ برای چی؟ ادرین گفت برای تعطیلات 😁 گفتم اما چرا من نمیدونستم! 😡 الیا گفت مرینت من ده بار بهت زنگ زدم! بعد ادرین گفت بیخیال مرینت 😉 گفتم باشه 😒 بعد رفتیم سوار هواپیما شدیم. ادرین کنارم نشسته بود. وقتی داخل هواپیما بودیم خوابم برد😴 وقتی بیدار شدم رسیده بودیم. ادرین گفت مرینت خوب خوابیدی؟! 🙂 خمیازه کشیدم و گفتم اره ادرین خیلی خوابم میومد😅، رسیدیم؟؟ گفت اره 🙂 بعد دستمو گرفت و رفتیم بیرون. همه بچه ها پیاده شدن. ادرین چمدون منو اورد. بهش گفتم خودم میارم ادرین نیاز نیست تو بیاری!! 🙂 گفت نه مرینت من چمدونت رو میارم. ادرین برای همه اتاق رزرو کرده بود. من و الیا هم اتاقی بودیم. رفتیم داخل اتاقمون.
الیا گفت مرینت من میخوام یکم استراحت کنم اخه خیلی خوابم میاد😴 گفتم الان؟ الان که تازه رسیدیم 😑 بعد بهش نگاه کردم، دیدم روی تختش خوابش برده. رفتم کنارش و پتوشو کشیدم روش. بعد رفتم نشستم روی مبل. ادرین بهم پیام داد. ادرین=مرینت میای بریم اسکی؟ 🙏🏻😁 من = نه ادرین! تازه رسیدیم! 😕 ادرین = دارم میام دنبالت 😁 من= عه! گفتم که نمیام😐 ادرین = اومدم 😁پشت درم 😄 گفتم =چییی! تو چقدر یه دنده ای😐 ادرین = 😎😎
بعد شروع کرد به در زدن. گفتم ای بابا درو شکستی😡 بعد در رو باز کردم. گفتم هیس الیا خوابه 🤫 بعد بدون اینکه چیزی بگه دستمو گرفت و منو کشید بیرون. گفتم ادرین چرا میدویی؟ گفت خودمم نمیدونم! 😁 من 🤦🏻♀️ بعد گفت خب داریم میریم اسکی. گفتم ادرین خان همین الانشم اینجاییم 🤦🏻♀️ ادرین به دور و بر نگاه کرد بعد گفت چقدر زود رسیدیم 😅 گفتم بله دیگه جنابعالی خیلی سریع میدویی😏 بعد دستمو گرفت و رفتیم روی سکو نشستیم. ادرین رفت و دو جفت کفش اسکی اورد. کفشمونو پوشیدیم.
بعد ادرین دستمو گرفت و باهم رفتیم بازی کردیم. همه بچه ها بودن. یهو کلویی لیز خورد و افتاد روی لوکا. همه بچه ها خندشون گرفت. کلویی با عصبانیت بلند شد و بدون این که چیزی بگه رفت. رفتم سمت لوکا و دستشو گرفتم و بلندش کردم. گفتم چیزیت که نشده!؟ گفت نه مرینت ممنون 🙂 گفتم باشه🙃 بعد رفتم پیش ادرین. چند ساعت شد و هوا کم کم داشت تاریک میشد. به ادرین گفتم خسته شدم ، ادرین هم گفت منم همینطور، بیا بریم پیش بچه ها.بعد کفشامونو در اوردیم. بعد دستمو گرفت و رفتیم پیش بچه ها.
ادرین به تله کابین اشاره کرد و گفت مرینت بیا بریم تله کابین سوارشیم . بهش گفتم چی؟ تله کابین! باشه، بریم😃گفت پس بیا بریم مرینت 😊 بعد دستمو گرفت و رفتیم سمت تله کابین.
وقتی رسیدیم اونجا هیچکی اونجا نبود و همه جا تاریک بود. بعد ادرین گفت مرینت بیا میخوام بهت یه چیزی نشون بدم 😁 گفتم چی؟ بعد گوشیشو گرفت و به یه نفر اس ام اس داد. همه جا یهو نورانی شد🤩 گفتم واییی ادرین تو اینجارو درست کردی! این محشره! 🤩 گفت واقعا! من که کاری نکردم! فقط چند تا لامپ زدم. گفتم ادرین اینجا خیلی خوب شده ! بعد ادرین گفت مرینت بیا بریم تله کابین سوارشیم.😁 گفتم اما ادرین چرا کسی نیست.؟نکنه تعطیله؟ گفت خب راستش اینجارو اجاره کردم. گفتم چییی؟ گفت مرینت لطفا دیگه چیزی نپرس.🙏🏻 بعد دستم رو گرفت و رفتیم سمت تله کابین. چون بالای کوه بودیم یه باد شدید زد و شال گردنم رو باخودش برد. ادرین گفت مرینت شال گردنت! بعد گفت اگه اینطوری بیای سرما میخوری 🙁
بعد شال گردن خودشو در اورد و گذاشت دور گردن من. بهش گفتم ادرین چیکار میکنی! اینطوری خودت سرما میخوری! گفت عیبی نداره مرینت بعد گفت بیا دیگه. بعد رفت سمت تله کابین، اونجا هم با لامپ تزئین شده بود . گفتم اینجا هنوز بازه؟ پس چرا کسی نیست؟ چرا تزئین شده؟ گفت مرینت بیا سوار شیم. بعد رفتیم تو تله کابین.
تله کابین راه افتاد. گفتم ادرین تو چرا اینجا رو اجاره کردی؟ برای همینه که کسی نیست! گفت اره دیگه😁! گفتم ها؟اخه چرا اینکارو کردی؟ اگه تله کابین خراب بشه چی؟ کی میخواد نجاتمون بده! تیکی و پلگ هم نیستن! ادرین گفت مگه میشه تله کابین وسط راه خراب بشه! گفتم اره! چرا نشه! من کلی فیلم دیدم که توشون تله کابینا خراب شدن و هوا انقدر سرد شد که همه مردن 😨 گفت مرینت نگران نباش! این تله کابین خراب نمیشه و ماهم قرار نیست بمیریم 🙃 بعد یهو یه صدایی اومد! گفتم چیشده 😨 چرا تله کابین حرکت نمیکنه!
ممنون که شرکت کردید. کامنت فراموش نشه 😁❤️
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
من از پارت ۱۵ نخونده بودم😨وقت نداشتم اما الان که خوندم😐🙂☺😊😇عالییییی بود😍🥰مرسی گلم🤗فقط...فقط..فقط اگه تله کابین حرکت نکنه و مرینت و آدرین... من میدونم و تووووو😠😠😠😠😠😠😠😠😠😡😡🤯🤯😳☺
دارم از استرس میمرم
زود پارت بعدیو بذار 😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😠😡😡😡😡😡😡فقط مرینت ادرین نمیرن
بقیه اش چی چرا تله کابین خراب شد??
عالی مثل همیشه
عالی بود همینجور شد که مرینت گفت😂
عالی😂😂😂♥️
so perfect you typing very good