
ادامه . .......
خب.... .. وقتی لیسا از ماشین پیاده شد و بعد از خداحافظی شروع کرد دنبال ماشین دویدن و من به راننده گفتم وایسا بعد لیسا در ماشین رو باز کرد و گفت خرید ها داخل فروشگاه جا موند 😐😂 بعد وقتی داشتیم به سمت فروشگاه می رفتیم یه نفر به لیسا زنگ زد و لیسا خیلی تعجب کرد ....
لیسا جواب داد ولی چون به کره ای حرف می زد من نمی دونستم چی میگه ولی قیافش که ناراحت به نظر می امد ..... من خیلی نگران بودم که چی شده ..ولی اون موقعه رسیدیم به فروشگاه و از ماشین پیاده شدیم و رفتیم خرید ها رو از داخل فروشگاه اوردیم ولی لیسا هنوز ناراحت به نظر می امد
من می خواستم فضولی نکنم ولی دیدم لیسا زیاد حالش خوب نیست و من دیگه طاقت نیاوردم و ازش پرسیدم ...... لیسا گفت هیچی ولی من که باور نکردم
بعد که رسیدیم دم در خونه ای که فکنم لیسا اونجا بود اون دوباره دست منو کشید و منو برد داخل اون خونه ...
لیسا گفت : توی دردسر افتادم من گفتم چی شده ؟؟؟ گفت : برای رزی یه موضوعی پیش امده بود و ما باهم کل گروه قرار گذاشتیم که وای جی رو بپیچونیم و از خونه فرار کردیم تا رزی بتونه کارش رو انجام بده و من و جنی و جیسو یه خونه گرفتیم تا وای جی ما رو میدا نکنه
من گفتم این موضوع به اون تماس ربطی داشت ؟؟؟؟؟ لیسا گفت یه جورایی . گفت که وای جی متوجه شده جریان چیه و خونه ی جنی رو میدا کرده و به جنی گفتن گر مکان بقیه رو نگی قرار داد بلک پینک رو لغو می کنن
ن با خودم فکر کردم شاید بتونم یه کمکی بکنم خب خلاصه لیسا و رفتیم خونه هامون بعد من فردا صبح باشدم رفتم ساختمان وای جی و از شانس خوبم یکی از دوستای صمیمی م مصعول اینجور شرایط بود حرف زدم و اونم به کسایی که به جنی گفته بود می خواد قرار داد رو ... گفت و موضوع حل شد و فکنم جنی هم جریان رو گفته بوده
بعد من رفتم دم در خونه ی لیسا و جریان رو بهش گفتم و جواب دوستم و بقیه هم همین طور بعد من و لیسا دوباره با هم رفتیم ساختمون وای جی و کل گروه دوباره با هم جمع شدن و اوضاع به حالت عادی بر گشت
بچه ها دوتا نکته بگم کار رزی این بود که چون خوده بود زمین دستش شکسته بود و اگر وای جی می فهمید دیگه نگم براتون و اینه نظر یادتوت نره
نکته ی دوم اینکه این اتفاق ها مثلا داخل کره افتاد خیلی ممنون که تست رو انجام دادی بای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییی