سلام قبلش همه میدونین که این داستان چیه اگر نمی دونین برید معرفیشو ببینین بعد بخونین
خانم جوان ؟.... خانم جوان صبر کنید خطرناکه..... سولنان: بیا دیگه عجله کن اینجا منظره دلنشینی داره.... خانم جوان انقدر شما تند راه میرید به من سالخورده هم فکر کنید.... ای بابا دایه چقدر حرف میزنی زود باشید تا کسی ما رو ندیده... بالاخره رسیدیم....آهههه... واقعا زیباست.... بانوی من خواهشن عجله کنید اگر کسی مارو ببینه تو بد دردسر میوفتیم.... نگران نباش حواسم هست... شاهزاده کانگسو شاهزاده کانگسو کجایید شما کجایید... تونستین شاهزاده رو پیدا کنید... نه بانوی من همه جارو گشتم ولی انگار شدن آب رفتن تو زمین... تا پیداشون نکردین از گشتن دست برندارید.... بله بانوی من...آههه یعنی کجا میتونن رفته باشن شاهزاده کانگسو.... شاهزاده کانگسو....کانگسو:آخخخ اینا کین چقدر خنگن که نمی تونم پیدام کنن ولش کن بهتره برم به کاخ اعظم.... خانم جوان.... خانم جوان کجایی با غیبت نزد وای خدا اگه ارباب چویی بفهن.... خانم جوان.... سولنان :ای بابا این دایه هم منو گم کرد.... کانگسو: سرباز دارم میان اوه باید بدوئم تا منو گیر نیاوردم...(کانگسو داشت میدویید که خورد به سولنان و سولنان هم تو بغل کانگسو افتاد چش تو چش شدن و به همدیگه نگاه کردن)... کانگسو: تو کی هستی...سولنان:تو کی هستی... کانگسو: جواب منو بدید اصلا برای چی اینجایی اومدی دزدی کنی...سولنان:من نه من چیزه..سربازان: کاخ اعظم روبگردید... کانگسو:با من بیا و گر نه سربازاپیدا می کنن...کانگسو: دستشو گرفتم و سریع با هم دوییدیم که یه جای مخفی شدیم....بعد از اینکه سربازا رفتن... سولنان: ممنون که منو نجات دادی...خواهش میکنم...
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
عاالیی بوووود 🥺❤️
هم پارت هات زیادن هم زیاد مینویسی:)
خیلی خوبیح😃
عالی بود😍
مرسییی بوس بوس
خیلی زیبا بود حتما ادامه بده خیلی هم جالب بود❤️
ممنون عزیزم چشم حتما