
اينم از اين..ببخشيد اگه دير شد ولي پارت قبلي خيييلي كم لايك كردين): ناظر عزيز توهم زود منتشر كن.بخدا خيلي سانسورش كردمااا😑😂♥️
فليكس با تعجب نگاهش ميكنه: سلام.. مامان ا/ت: سلام پسرم، مامانت خونه س ديگه؟ فليكس:اوه..اره، بفرماييد.(و درو بيشتر باز ميكنه تا بياد تو) مامان فليكس:اوه اومدي،بيا يكم بشين بعد بريم. مامان ا/ت: باشه(ميشينه) ا/ت از دستشويي مياد بيرون و مامانشو ميبينه و هردو تعجب ميكنن:مامان تو اينجا چيكار ميكني؟😳 مامان ا/ت: وااا، تو اينجا بودي؟!! چرا بهم خبر ندادي؟ ا/ت: ميخواستم بگم اما گوشيم شارژ نداشت. مامان ا/ت: اهااا، خب منم با خانم لي قرار داشتم. ا/ت سرشو تكون ميده يعني فهميدم. مامان ا/ت: نميدونستم شما دوتا باهم رفت و امد دارين.. ا/ت: نه،ما.. فليكس: ما باهميم. ا/ت پوكر و يكمم عصباني نگاش ميكنه. فليكس:چيه! دارم راستشو ميگم ديگه.. مامان فليكس: واو..
مامان ا/ت: چن وقته؟ ا/ت: خيلي وقت نيس ميخواستم خودم بهت بگم ك فليكس نتونس جلو دهنشو بگيره/: (همشون ميخندن) مامان فليكس: بهرحال خيلي خوشحال شدم. مامان ا/ت: منم همينطور، مطمئنم باباتم خوشحال ميشه..خب بگين ببينم ماجراتونو. فليكس: ماجراي خاصي نداره..فقط همديگه رو دوس داشتيم(: مامان فليكس: اوههه..خيلي خب ديگه ما ميريم شماهم مراقب خودتون باشين. فليكس: باشه. (و ميرن) فليكس ب محض بسته شدن در ميره ك ا/ت رو ب.ب.و.س.ه كه ا/ت عقب ميكشه: هي هي وايسا، چرا يهويي مياي! فليكس: ضدحال نزن ديگه، انگار اولين باره|: ا/ت:واي الان حوصله ندارم(ميخواد اذيتش كنه)
فليكس: هااا؟!!! پس ك حوصله منو نداري..باشه نشونت ميدم. ميزنه پشت زانو ا/ت كه ميخواد از پشت بيوفته يهو بغلش ميكنه ميبرش تو اتاق و پرتش ميكنه رو تخت. ا/ت: چيكار ميكني تووو.(با خنده) فليكس: هيچي، همينطوري گذاشتمت..فك كردي ميخوام چيكار كنم؟! ا/ت...هيچي. فليكس: هااا هيچي..خيلي منحرفي. ا/ت: برو بابا نيستم. فليكس: باشه نيستي. (ا/ت با گوشيش ور ميره و فليكسم فيلم ميبينه) ........
١ساعت بعد: فليكس: خب اينم تموم شد..گشنمه. ا/ت: خب برو يچيزي بخور. فليكس پوكر نگا ميكنه:.... ا/ت: چيه.. فليكس: اخه من بلدم چيزي درست كنم؟!..بايد تا الان ميومدن چخبره.. ا/ت: مگه حتما بايد پختني باشه..برو ميوه بخور. فليكس: نميخوام. ا/ت: خب ب من چه..(سرشو ميكنه تو گوشيش و چت ميكنه و هر چن ثانيه يه بار ميخنده) فليكس: با كي چت ميكني؟ ا/ت: با يكي از بچها..خيلي خنده داره😂 فليكس: من ميشناسم؟ ا/ت: فك نكنم. فليكس: خب باهاش اشنام كن. ا/ت: ميخواي وسط چتمون بگم بيا ايشون فليكس هستن؟! نظرت چيه؟!..حرفايي ميزنيا/: فليكس:عهه، تو هم پرو شديااا..هيچي نميگم..انگار داري با دوست صميميت حرف ميزني. ا/ت: چي گفتم مگه..
فليكس ميره تو تخت ر.و.ش ميخوابه كه صفحه چتشو ببينه. ا/ت: هييي..له شدم..پاشوو(و گوشيشو ميذارن كنار) فليكس ميره نزديكتر و م.ي.ب.و.س.ش كه يهو در باز ميشع، ا/ت فليكس رو محكم هل ميده كه از تخت ميوفته پايين و خودشم ميشينه. فليكس: اييي..چرا ميندازيم.. مامان فليكس: ببخشيد..بياين پايين تا شام بخورين. فليكس: مگه كي اومدين؟ مامان فليكس: تازه اومدم، پيتزا خريدم واستون. فليكس: باشه تو برو ماهم يكم ديگه ميايم. ا/ت: نه نه.. الان ميايم(و بلند ميشه و ميره) فليكس: عجببب... ميرن پايين ا/ت:امم..مامانم رف؟ مامان فليكس: گف بره كه داداشت يوقت از فرصت استفاده نكنه دوستاشو بياره خونه(ميخنده) ا/ت:اوه..حق داره. شام ميخورن و ا/ت هم ميره بالا كيف و گوشيشو مياره و ميره پايين.
ا/ت: من ديگه بايد برم. فليكس: وايسا برسونمت.(بلند ميشه سوييچ رو بر ميداره و دستشو ميگيره و ميرن تو ماشين) فليكس: خب..نميخواي معذرت خواهي كني؟ ا/ت:واسه چي؟! فليكس: كمرم خورد شداا. ا/ت ميخنده: خب مامانت يهو اومد.. فليكس:خب بياد.. ا/ت: خب من خجالت ميكشم. فليكس: جلو بقيه مظلوم نمايي ميكني، به من ك ميرسه زورگو ميشي.
فليكس: جلو بقيه مظلوم نمايي ميكني، به من ك ميرسه زورگو ميشي. ا/ت: وااا، الان اين زورگويي بود؟ فليكس: اون پسره كيه پس؟ ا/ت: اوني ك باهاش چت ميكردم؟..اون اصن پسر نيس، دوست جين هو بود.. داشتيم تو گروه چت ميكرديم. فليكس:...اوكي ا/ت: حالا تو بايد از معذرت بخواي. فليكس: اصن هردو باهم..(ميخندن) هردوشون: ببخشيد( و دوباره ميخندن
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عاااالی مثل هیشه
😸🧡
این دفعه خدا وکیلی خیلی خنده دار بود😹🤓🥴
مرسي♥️😂
پارت بعدم گذاشتم برين ببينيد..
پارت بعدددد
پارت بعد
الان نوشتمش
همین الان پارت بعدی رو بنویس لطفا
الان نميتونم،ولي فردا اوكي😂🤚🏼
خیلی خنده دار بود
😂گفتم اين پارت يكم متفاوت باشه
عالی بود پارت بعد
اوكي♥️
فالویی بفالو 🥺✌🏼
كردم(: