سلام اینم فصل دوم پارت 3😉😊🐈
❤️: که یکهو دیدم یه باد شدید تری اومد و موهام به هم ریخت نمیتونستم جلو چشمم رو ببینم که موهامو زدم کنار که دیدم😧 یه نفر که تو هوا حرکت میکرد و جسم نداشت و یه شنل روش بود به سمتم حمله ور شد دیدم یه چاقوی زهر آلود دستشه احتمالا باید یکی از محافظ های جعبه باشه اومد چاقو رو به من بزنه که ناخالی دادم دیدم یکی دیگه هم از پشت داره میاد ولی رنگ شنلش فرق داشت دیدم یکی دیگه هم اومد😧😧 آدرین و ماریتا و آدریا با اون درحال مبارزه بودن و من هم با دوتا 💜: آدریننننننن مراقب باش پشت سرته 🖤: مرسی ماریتا به نظر میاد میتونن محو بشن باید حواسمون باشه ❤️: یکی از اونا رو کوبوندم زمین که یکم از شنلش رفت کنار دیدم یه نور بنفش رنگ وسط دلشونه و دستش رو گذاشت روی اون و دوباره به سمتم حمله ور شدن 🖤: خیلی قوین چه جوری شکستشون بدیم 😰 ❤️:بچه ها وسط دلشون یه نور بنفشه به اون نور ضربه بزنید تا از بین برن🖤💜🧡: فهمیدیم ❤️: لاکی چار.... آخ . یکی از اون دوتا منو کوبوند تو دیوار قار
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
14 لایک
خیلییییی قشنگه حتما ادامه بده 🙂💜
مرسیی🤗💖
خواهش میکنم آجی جون😄
حتما ادامه بده
باشه حتما😄💖
عالییییییییی بود حتما ادامه بده 😍😻
مرسییییی😆💕
ادامه بده😘😘😘😘
خیلی قشنگ مینویسی😍😍😍😍
ممنونم 💖😚چشم حتما🐈🍭
عالی بود لیدی جونم
میشه آجی شیم من کم میام تستچی ولی به داستانای علاقه مندم 💖
خیلی ممنونم 😉 البته که آجی میشم😛☺
میشه فقط خودتو معرفی کنی😊🐈🍭💖
وای مرسی🤩
منو یادت رفته 😅
من ثنا هستم آجی بهت پیشنهاد داده بودم قبول کردی و اولین آجیم هستی
💕ولی از آخرین باری که تست گذاشتی دیگه فکر کنم نیومدی تست چی
نه یادم نرفته آجیمی 😊😊فقط خیلی وقته نیومدم تستچی ❤️
هووم خدا رو شکر